• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4519 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۴ آذر

تاثيري كه فيلسوف آلماني بر طرز فكر نويسنده انگليسي گذاشت

«اخلاق» اسپينوزا با ترجمه جورج اليوت

بهار سرلك

 

 

ويرجينيا وولف، نويسنده انگليسي كه او را يكي از مهم‌ترين مولفان مدرنيست قرن بيستم مي‌شناسند، گفته بود «ميدل‌مارچ» «يكي از چند رماني است كه براي بزرگسال‌ها نوشته شده است.» نويسنده اين رمان، جورج اليوت (يا در حقيقت ماري آن ايوانس) دويست سال پيش در بيست‌ودوم نوامبر در نانيتن، وارويك‌شاير به دنيا آمد. او در طول عمر شصت ساله‌اش، هفت رمان نوشت كه بسياري از نويسندگان «ميدل‌مارچ» را شاهكارش ناميده‌اند.

گاردين گزارش كرده است كه قرار است ترجمه جورج اليوت از كتاب «اخلاق» اسپينوزا، فيلسوف هلندي، اثري كه بيش از يك قرن در گمنامي كامل به سر مي‌برد، منتشر شود؛ اين ترجمه دريچه‌اي تازه‌ بر طرزفكر خالق «ميدل‌مارچ» باز مي‌كند. اين نويسنده ترجمه‌اش از اين متن محوري در فلسفه غرب را در سال 1856 پيش از اينكه نام مستعار جورج اليوت را انتخاب كند، تكميل كرد. در آن زمان در برلين با جورج ليوس زندگي مي‌كرد. اگر ناشري انتشار كتاب را مي‌پذيرفت، اين اثر نخستين ترجمه كتاب «اخلاق» به انگليسي بود. اما ليوس سر 25 پوند با انتشارات هنري بون دعوا و مرافعه‌ راه انداخت. ماري آن ايوانس كتاب را كنار گذاشت و سراغ ادبيات داستاني و نام مستعار رفت و رمان «صحنه‌هايي از زندگي روحاني» را در سال 1857 و «آدام بيد» را در سال 1859 منتشر كرد. ترجمه كتاب «اخلاق» اسپينوزا در سال 1980 براي مخاطبان دانشگاهي از سوي دانشگاه سالزبورگ به صورت محدود منتشر شد و پس از آن پرده فراموشي روي آن كشيده شد. با فرارسيدن دويستمين سالروز تولد جورج اليوت، انتشارات دانشگاه پرينستون اعلام كرده است كه ويراست جديدي از اين ترجمه را فوريه سال آينده منتشر خواهد كرد. كلر كارليسل، استاد فلسفه و الهيات در كالج كينگز لندن وجود اين ترجمه را كشف كرده است. او مي‌گويد: «دليل عدم انتشار اين كتاب حقيقتا تصادفي بوده است. ليوس انتظار داشت ترجمه كتاب 75 پوند عايدشان كند و وقتي براي ناشر نامه نوشت، او در جواب گفت: «گفته‌ايم فقط 50 پوند.» مساله‌اي پيش‌پاافتاده بود با توجه به اينكه اليوت تمام كارهاي كتاب را كرده بود... ليوس به اليوت گفته بود انتشار كتاب را فراموش كند و همه چي اينجا تمام شده بود. چند سال بعد ليوس براي انتشارش تلاش كرد اما همه هم و غمش را روي آن نگذاشت و آن موقع هم منتشر نشد. بعد هم فراموش شد.»

اليوت پيش از ترجمه كتاب جاي پاي خودش را به عنوان روشنفكري قدرتمند محكم كرده بود و ويراستار غيررسمي نشريه «Westminster Review» شده بود و از طرفي كتاب‌هاي «زندگي مسيح» نوشته داويد اشتراوس، فيلسوف آلماني را در سال 1846 و «جوهر مسيحيت» اثر لودويگ فويرباخ را در سال 1854 ترجمه و منتشر كرده بود.

طبق گفته‌هاي كارليسل، ترجمه اسپينوزا دريچه‌اي به روي «دوره‌اي مهم از شكل‌گيري ذهنيت روشنفكري و فلسفي اليوت باز مي‌كند.» او مي‌گويد: «پيش از اينكه داستان‌نويسي را شروع كند خود را در اين پروژه غرق كرده بود. ترجمه كتاب «اخلاق» آخرين كاري بود كه پيش از داستان‌نويسي و «جورج اليوت» شدن انجام داد. بخش عمده‌اي از كتاب «اخلاق» تحليل‌هاي سودمندي از احساسات (هيجانات و عواطف) بشري به دست مي‌دهد و فكر مي‌كنم اليوت آشكارا اين موضوع را فراگرفت چراكه او درك شگفت‌آوري از احساسات انساني و نحوه عملكردشان داشت.»

همچنين كارليسل به ارتباط ميان برخورد فلسفي اسپينوزا با آزادي انسان و واكاوي اين مساله توسط اليوت در مقام رمان‌نويس اشاره مي‌كند و توضيح مي‌دهد: «اسپينوزا جبرگرا بود بنابراين اعتقاد نداشت كه انسان داراي اختيار است. جورج اليوت به معناي دقيق كلمه جبرگرا نبود اما عقيده جالب خودش را در مورد آزادي انسان شكل داده بود؛ اسپينوزا به جاي اينكه بگويد: «ما آزاديم و آزادي انتخاب داريم»، سعي داشت بگويد: «چطور مي‌توانيم آزاد باشيم؟ اين ويژگي چيزي نيست كه به خودي خود داشته باشيم. بلكه ويژگي‌اي است كه بايد روي آن كار كنيم.» و فكر مي‌كنم اين احساس را مي‌شود در رمان‌هاي اليوت ديد؛ قهرمان‌هاي زن او اغلب بايد راه‌هايي را براي آزادتر شدن‌شان پيدا كنند، تا خودشان را از عادات قديمي يا از طرز فكرهاي كوته‌بينانه‌اي كه با آنها بزرگ شده‌ بودند، رها كنند.» اين موضوع درون‌مايه‌اي است كه از شرايط خود اليوت برآمده بود. اين نويسنده هرگز با ليوس ازدواج نكرد اما زماني كه روي ترجمه كتاب «اخلاق» كار مي‌كرد، در اعتراض به هنجارهاي جاري در جامعه آن زمان با همديگر زندگي مي‌كردند. كارليسل مي‌گويد: «او اين گام جسورانه را برداشت و بعد زمانش را به ترجمه اثري جسورانه كه عقايد مذهبي معيار را زير سوال مي‌برد، اختصاص داد. كاري كه او در آن زمان در زندگي‌اش انجام مي‌داد، دقيقا شبيه به گذر او از زندگي قديمي به زندگي جديدش به عنوان جورج اليوت بود.» با وجود اينكه بيش از 150 سال از ترجمه اليوت از كتاب «اخلاق» مي‌گذرد، اين ترجمه با ترجمه‌هاي معاصر اين اثر قابل قياس است. كارليسل در اين باره مي‌گويد: «در قرن نوزدهم ترجمه بيشتر يك هنر بود تا علم. در نتيجه همانطور كه انتظار داريد ترجمه جورج اليوت كيفيت ادبي خاصي دارد. برخي از انتخاب‌هاي واژگان او به خوبي با انتخاب واژگان مترجمان معاصر قابل قياس است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون