• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4520 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۵ آذر

نگاهي به كتاب «دريچه جنوبي/ تاريخچه داستان خوزستان»

قصه قصه‌نويسان جنوب

بهمن فاطمي

 

 

كتاب «دريچه جنوبي» با عنوان فرعي «تاريخچه داستان خوزستان در بستر شكل‌گيري و گسترش داستان‌نويسي ايران» همان‌طوركه از نامش پيداست، كاري تحقيقاني است كه بنا دارد تاريخچه داستان -به‌معناي قصه كوتاه- را در بستر جغرافيايي خوزستانِ ايران بكاود. كتاب اثر مشترك دو نويسنده است. يكي كوروش اسدي كه دومين روز از تابستان 96 به شكل غم‌انگيزي از ميان ما رفت و ديگري هم‌ولايتي‌اش غلامرضا رضايي. اولي ‌زاده آبادان و دومي اهل مسجدسليمان.

كتاب مشتمل بر بخش‌هايي چندگانه است. مولفين و گردآورندگان داستان‌ها در اين اثر سعي كرده‌اند پيش از آنكه وارد بحث‌هاي فني و زيبايي‌شناسي داستان‌نويسي شوند، ابتدا بسترهاي سياسي، اجتماعي ايران را در دوره‌هاي مختلف داستان‌نويسي ايران بكاوند و تحليلي از آن به دست دهند تا خواننده كتاب با در نظر گرفتن آن تحليل‌ها و پيش‌فرض‌هاي محتملي كه برايش پيش مي‌آيد، سراغ آثار منتخب برود.

كوروش اسدي و غلامرضا رضايي در جريان تلاش‌شان براي به دست دادن تحليلي كه وصف آن رفت، مبنا را بر اين نهادند كه مبدا كاوش و پژوهش خود را نه تاريخچه داستان‌ خوزستان، نه سابقه قصه كوتاه - به معناي جديد و مدرن كلمه- در ايران، بلكه تاريخچه داستان‌نويسي در جهان قرار دهند. آنها هم‌عرض تعريض به مقطع پيدايش داستان‌ كوتاه در جهان، ايرانِ آن مقطع تاريخي را نيز در كانون توجه مخاطب قرار مي‌دهند؛ به اين صورت كه خواننده در جريان باشد كه در زمان رخ‌نمايي اين قالب ادبي خلاقه، ايران و ايراني در چه موقعيتي به لحاظ ساختارهاي سياسي و اجتماعي به سر مي‎بردند و بعدها اين قالب ادبي چگونه و با چه واسطه‌هايي وارد ايران شد.

بنا به همين ملاحظات پژوهشي و تاريخي است كه بخش نخست كتاب، به وضعيت و موقعيت اجتماعي، ‌سياسي و ‌فرهنگي ايران در زمان پيدايش داستان كوتاه در غرب مي‌پردازد. اگرچه اين پرداخت خيلي در كتاب وسعت نمي‌يابد و در حد اشاراتي باقي مي‌ماند اما در همان حد و اندازه هم نيت مولفان و گردآورندگان انعكاس مي‌يابد؛ نيتي كه همانا به دست دادن نسبتي است ميان شرايط جهاني با ايرانِ آن زمان. نسبتي كه طبعا در ادامه مطالعه كتاب، ذهن را به خواننده نقش و تاثير جهان آن روز، اولا در پيدايش داستان مدرن در دنيا و در ثاني چگونگي تسري آن به كشوري در آسياي جنوب غربي، يعني ايران معطوف مي‌كند.

هما‌ن‌طوركه در مقدمه كتاب هم آمده، روند نفوذ و تاثير آن شرايط جهاني بر تغيير نگرش و تحول ادبيات معاصر در جهان و ايران مدنظر بوده است.

در بخش ديگري از كتاب، نگاهي به مفهوم طبقه در جامعه ايراني طي دوره‌هاي داستان‌نويسي مد نظر مولفان كتاب بوده است؛ به عبارتي داستان‌نويسي معاصر ايران از زاويه‌اي ناظر بر موجوديت طبقات اجتماعي مورد بررسي قرار گرفته است. به اين صورت كه نقش طبقات در روند شكل‌گيري داستان‌نويسي ايران مورد بررسي قرار گرفته و تاثير آن بر فرم و محتواي داستان كوتاه ايران و خوزستان بررسي شده است.

در كتابي كه بناست هنري چون داستان‌نويسي كوتاه را در موقعيت جغرافيايي خاصي چون استان خوزستان مورد تحليل و بررسي قرار دهد و نمونه‌هايي از داستان آن منطقه در ادوار مختلف داستان‌‎نويسي را همراه با نقدي بر هر داستان ارايه كند، طبعا جغرافيا و موقعيت اقليمي آن جغرافيايي مولفه‌اي مهم خواهد بود كه كتاب «دريچه جنوبي» هم اهميت آن را تاييد مي‌كند. با اين حال اينكه مي‌توان از چنين نقش و تاثيري به مفهومي تعريف‌يافته در قامت نوع و صورت ويژه‌اي از داستان تحت عنوان «داستان اقليمي» رسيد، محل ترديد و مناقشه است. چنان‌كه در بخشي از كتاب مبحثي تحت عنوان «داستان اقليمي» مورد بازخواني قرار گرفته است كه اگرچه ذيل آن به نقش شرايط اقليمي جنوب ايران بر داستان‌نويسي اين خطه به‌ويژه داستان خوزستان به‌طور اخص و تاثير اقليم و موقعيت اقليمي بر داستان‌نويسي به‌طور اعم پرداخته شده است اما مولفان كتاب تلقي برخي منتقدان مبني بر ژانر دانستن «داستان اقليمي» را مورد ترديد قرار داده و بر آن شدند از منظري ديگر به اين مقوله نگاه كنند. آنها عنوان «داستان اقليمي» را عنواني شتابزده مي‌دانند و معتقدند كه نوعي سوءتفاهم در خوانش بعضي منتقدان وطني از اين مقوله وجود دارد. در بخشي از كتاب آمده است كه «[اين عنوان] به ‌نظر كمي عجولانه و شتاب‌زده توسط چند نفر از منتقدين در جامعه ادبي مطرح شد و برخي نيز بر پايه همين نامگذاري به سنجش و داوري داستان‌ها پرداختند. در اين قسمت سعي كرديم با تشكيك در اين عنوان به مبحث فوق بپردازيم.»

بخش ديگري كه در كتاب «دريچه جنوبي» اهميت دارد، آنجاست كه مولفان به تحليل و بررسي داستان‌نويسي ايران و خوزستان در دهه‌هاي 40 و 50 پرداخته‌اند. بنا به گزاره‌اي كه در كتاب آمده، بايد نتيجه گرفت كه كوروش اسدي و غلامرضا رضايي در مقام مولفان كتاب بر اين عقيده بوده‌‌اند آن دو دهه كه به نوعي متصل به مهم‌ترين واقعه سياسي، اجتماعي قرن در ايران و يكي از مهم‌ترين رويدادهاي داستان‌نويسي ايران و خوزستان در دهه 40 و اوايل دهه 50 مورد تحليل قرار گرفته همچنين نقش ادبيات داستاني و ترويج جُنگ‌هاي ادبي در شهرستان‌ها در آن سال‌ها واكاوي شده است. به علاوه شكل‌گيري و ويژگي‌هاي ادبيات داستاني خوزستان و سير تحول آن بعد از انقلاب از ديگر فرازهاي كتاب «دريچه جنوبي» است. از ديگر نكاتي كه در مورد كتاب پژوهشي كوروش اسدي و غلامرضا رضايي مي‌توان گفت، نقدهايي است كه بر داستان‌ها نوشته شده. اين نقدها از آنجايي كه فاقد نام و امضاي منتقد خاصي هستند، طبعا بايد آنها را منسوب به مولفان كتاب دانست؛ به عبارتي، حذف نام منتقد از پاي تك‌تك نقدها دلالتي است بر اينكه اين نقدها كار مشترك اسدي و رضايي است و آنها با زدودن نام منتقد تنها به يك برداشت در نگاه مخاطب اعتبار بخشيده‌اند و آن اينكه مسووليت حقوقي آثار و نيز بار تئوريك و ملاحظات استتيك آنچه در مورد داستان‌ها نوشته شده، به‌طور مشترك بر عهده دونفرشان است. پرسشي كه در اين ميان مطرح مي‌شود و گويا در گفت‌وگو با غلامرضا رضايي در گفت‌وگويي كه در همين شماره و در همين صفحه منتشر مي‌شود، از او پرسيده شده، اين است كه اجماع دو نظرگاه ادبي و هنري - كه با همه شباهت‌ها و اشتراكات، طبعا نمي‌تواند تهي از اختلاف سليقه و تنوع ديدگاه نزد دو نويسنده و منتقد باشد- چگونه حاصل شده و اسدي و رضايي چگونه توانسته‌اند نقدهاي مشتركي روي تك‌تك داستان‌ها بنويسند كه روي بند‌بند و سطر‌سطر و كلمه به كلمه آن اتفاق نظر داشته باشند. بايد گفت‌وگوي رضايي با «اعتماد» را خواند و ديد چه پاسخي به اين پرسش داده است.

كتاب در بخش داستان‌ها و نقدها حاوي 48 قصه كوتاه از 48 نويسنده خوزستاني است كه اخيرا نشر نيماژ آن را منتشر كرده و بناست جلد دوم آن نيز تا سال 1400 منتشر شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون