در ضرورت توسعه حملونقل عمومي در پايتخت
محسن هاشمي
در تشريح دلايل براي ضرورت حمايت دولت از شهرداريها براي توسعه حمل و نقل عمومي بايد گفت، همان طور كه ميدانيد، اواخر سال 96 شوراي اقتصاد تصويب كرد كه از محل فاينانس كه بازپرداخت آن برعهده دولت بود 2 هزار واگن براي متروهاي كل كشور خريداري شود كه هزار واگن آن متعلق به تهران بود. همچنين در خرداد ماه سال 97 نيز همين شورا مصوبهاي براي تامين 19 هزار اتوبوس براي كل كشور داشت كه بايد 5 هزار دستگاه آن به تهران ميرسيد. اما اينها تنها مصوبات مرتبط با شهرها و حملونقل عمومي نيست و تا دلتان بخواهد از اين دست مصوبات داريم ولي متاسفانه تاكنون هيچ يك از اين وعدهها محقق نشده است. واقعيت اين است كه اين مصوبات مانند بسياري ديگر از مصوبات در حلقه روابط بروكراتيك بين وزارتخانهها و نهادهاي مسوولي مانند وزارت صنايع، وزارت كار، وزارت كشور، وزارت نفت، بانك مركزي و... گير كرده و عموما متاسفانه هر كدام از اين وزارتخانهها و نهادها از منظر صنفي خود به موضوع نگاه ميكنند و همين مساله مانع از اجرايي شدن اين مصوبات ميشود. در حال حاضر بيش از هزار واگن در مترو فعال است كه حدود 30 درصدشان بايد اورهال شوند. اما اجبارا بايد از اين قطارها استفاده كنيم كه ممكن است حين سرويسدهي دچار حادثه يا خرابي شوند. دقت داشته باشيد كه اگر يك واگن يا يك قطار مترو نتواند به درستي كار كند، كل سرويسدهي خط را دچار اختلال ميكند. اما اين فقط مترو نيست كه با كمبودهاي عديدهاي روبهرو است. در مورد ناوگان اتوبوسراني نيز وضعيت بهغايت بغرنجتر است. به جاي آنكه مطابق برنامه، ناوگان اتوبوسراني 30 درصد افزايش يابد، تعداد اتوبوسها به كمتر از 6 هزار دستگاه رسيده كه عمر اتوبوسها نيز از 5سال به 11 سال رسيده به نحوي كه نيمي از ناوگان فعلي اتوبوسراني تهران در حال حاضر فرسوده است و روزانه بيش از 300 مورد توقف ناشي از خرابي اتوبوس در تهران رخ ميدهد كه موجب افزايش ترافيك و نارضايتي شهروندان ميشود. بنابراين بهنظر ميرسد بعد از افزايش بهاي بنزين فرصتي تاريخي براي اداي دين دولت به حملونقل عمومي شهرها و بهخصوص تهران پيش آمده است كه اميدواريم مغتنم شمرده است.