• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4521 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۶ آذر

درباره دو يا سه ! نمايشي كه اين روزها روي صحنه‌اند

«فرانكشتاين» هرگز نمي‌ميرد

بابك احمدي

 

 

اين روزها دو خبر پيرامون اجراي دو نمايش‌ با محوريت شخصيت مشهور خلق شده به دست مري شلي، يعني «فرانكشتاين» در رسانه‌ها منتشر شده. اولي «قصر موروثي خاندان فرانكشتاين» به كارگرداني آتيلا پسياني كه چندي است در سالن سمندريان تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه رفته و دومي «فرانكشتاين» به كارگرداني ايمان افشاريان كه بعد از مدت‌ها تعطيلي سالن اصلي مجموعه تئاترشهر در اين مجموعه اجرا خواهد شد. رويكرد هر دو كارگردان هم با توجه به تجربه‌هاي گذشته‌شان براي مخاطب علاقه‌مند به تئاتر قابل پيش‌بيني است. سبك و سياق كاريِ پسياني بعد از اين همه سال روشن است – گيرم كه در تجربه جديد خود ابدا در حد و اندازه اجراهاي سابقش ظاهر نشده!- و شيوه كاري و سليقه افشاريان هم به واسطه كارگرداني «جنايت و مكافات» در عمارت مسعوديه تا حدي ديده و تجربه شد. افشاريان پيش از اين نيز تجربه‌هايي داشت ولي «جنايت و مكافات» به دلايل گوناگون از جمله حضور بازيگر چهره‌اي مثل مهدي پاكدل و شكل و شمايل اجرايي‌‌اش بيش از ديگر كارهاي او ديده شد. دليل نگارش اين چند خط ارتباط چنداني به كيفيت نمايش‌هاي مورد نظر ندارد چون حداقل مورد دوم هنوز روي صحنه نيامده تا امكان بررسي كيفي دست دهد. البته كه با حضور بعضي بازيگران - از جمله فوتباليست سابق- تا حدي تكليف من يكي با اين نمايش روشن است. منظور اينكه انتخاب‌هاي كارگردان و پاره‌اي جزييات مشتي است نمونه خروار كه از پيش مي‌گويد اين نمايش با رويكرد ما در صفحه تئاتر روزنامه اعتماد فاصله دارد. رويكرد چيست؟ تلاش براي تجربه‌هاي تازه در كارگرداني، در مواجهه با متن و رويكرد اجرايي. مخلوقي كه اتفاقا مثل فرانكشتاين جايي در ميانه قرار مي‌گيرد. نه انسان است و نه موجودي محصول تكنيك و تكنولوژي صرف. به همين نسبت، نمايش‌هاي مورد نظر ما هم جايي بين اجراهاي اصلاحا رسمي و كارهاي دانشجويي با رويكرد علمي و آكادميك مي‌ايستد؛ نه اولي است و نه دومي. گرچه اگر تجربه موفق دانشجويي باشد كه با كمال ميل پذيراييم. اينها را نوشتم تا در اين اوضاع فرانكشتاينيِ تئاتر، به يك غياب مهم اشاره كنم. همين چندي پيش قرار بود يك گروه دانشجويي موفق، نمايشي به نام «فرانكشتاين» را به ما نشان دهند كه به هر تقدير ميسر نشد. گرچه در اينكه دست‌ پنهان اجازه نداد يا خود گروه نخواست نمايش اجرا شود اختلاف نظر هست ولي به هرحال كارگردان از اجرا منصرف شد و ما هم ديگر نمي‌توانيم آن «فرانكشتاين» سوم - يا به تعبير دقيق‌تر اول ! - را تماشا كنيم. اجرايي حاصل ماه‌ها تلاش يك گروه جسور كه پيش‌ از اين در تالار مولوي تجربه خوبي از خود به يادگار گذاشت. فرانكشتاين اصلي – از نظر من- به‌شدت با وقايع جاريِ جامعه ما پيوند داشت و از امكانات فيزيكي بازيگر (بدن) به خوبي در جهت بيان بصري بهره مي‌گرفت. صحنه از هر چيز خالي بود و چند پزشك بر سر كمبود «جسد» با يكديگر بحث مي‌كردند، تا اينكه... به هرحال ما از ديدن آن تجربه جذاب محروم شده‌ايم. اينها را نوشتم كه بگويم بعضي نمايش‌ها حتي اگر به صحنه هم نيايند آئورايي از خود به جا مي‌گذارند و بود نبود بعضي هيچ تفاوتي ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون