• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4543 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲ دي

عباس معارف و غفلت‌زدايي از تفكر بنيادي در ايران معاصر

قباد منصوربخت

كشور ما امروز با مجموعه‌اي از مسائل ريز و درشت روبروست كه تمامي عرصه‌هاي زندگي عمومي و خصوصي و مادي و معنوي ما را تحت سيطره مستقيم خود قرار داده است. اين مسائل مختص جامعه ما نيستند و جز يك كشور آسيايي (ژاپن) تمامي جوامع و كشورهاي ماوراي اروپاي غربي و امريكاي شمالي با آن به شدت درگيرند. اين درگيري البته در جهان موسوم به جهان دوم در دوره جنگ سرد از شدت كمتري نسبت به جهان سوم برخوردار است. منشا اين مشكلات و مسائل در كجاست؟ اين مسائل و مشكلات حاصل مواجهه تمدن‌هاي قديم با تمدن جديد و انتشار تمدن جديد به ماورا، اروپا به شمار مي‌آيند. البته اين به اين معنا نيست كه جوامع مذكور و از جمله جامعه ما تا پيش از رويارويي مذكور هيچ مشكل و معضلي نداشتند و بهشت برين بودند. برعكس ما مشكلات ريز و درشت بسياري داشتيم كه بسياري از آنان از آغاز تاريخ به وجود آمدند، حل نشدند، مزمن شدند و در سراسر تاريخ جامعه و سرزمين ما را تحت فشار قرار دادند. مراد اين است كه با ظهور و انتشار تمدن جديد ما با مشكلات و معضلات بسيار عظيم‌تري روبه‌رو شديم كه در پيوند با مشكلات و معضلات قديم فروپاشي تمدن قديم را هدف اصلي خود قرار دادند. جامعه و سرزمين ما با مجموعه‌اي از مسائل عملي روبه‌رو شدند كه موجوديت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ما را در معرض تهديد و نابودي قرار دادند. طبعا ايرانيان به دفاع از خود پرداخته و به صورت‌هاي مختلف واكنش نشان دادند. اين واكنش‌ها از آغاز تاريخ معاصر ما آغاز مي‌شوند و تا امروز ادامه مي‌يابند. به عبارت ديگر تاريخ معاصر ما چيزي جز پاسخ به مشكلات و معضلات به وجود آمده در فراگرد مواجهه با تمدن جديد نيست. صرف نظر از اينكه حاصل اين پاسخ‌ها چيست و ما اكنون دركدام جايگاه و مرحله از حل مسائل مزبور قرار داريم، به دو نكته مهم بايد توجه داشت؛ نخست اينكه چنان كه همگان به خوبي مي‌دانند كشور طي دو قرن اخير و با طي دو دهه از قرن سوم هنوز در حل اساسي و ريشه‌اي مشكلات و معضلات ناشي از مواجهه با تمدن جديد ناكام مانده است، دوم اينكه اقدامات انجام گرفته چيزي جز تحقق انديشه صاحبان آن نيست. از اين منظر تاريخ بشر تاريخ ظهور انديشه‌هايي است كه در مواجهه با مشكلات و مسائل و در جهت حل آنها به وجود آمده‌اند. تاريخ معاصر هم از اين قاعده مستثني نيست. حل نشدن مسائل يا ريشه در مشكلات انديشه دارد يا در اقدام و عمل غلط و رويگرداني از انديشه. صرف نظر از جزييات و راهكارهاي انديشه‌هاي به ظهور آمده مي‌توان آنها را از حيث اصول و مباني به موارد زير تقسيم كرد.

1- تحسين صورت درك از مشكلات و انديشه ناظر به درك حسي است كه به صورت طبيعي در جريان مواجهه انسان با امور ظهور مي‌كند و عمدتا از حيث درك در مرتبه درك هست و نيست متوقف مي‌ماند و از راه‌حل‌هاي موجود و پيشيني فراتر نمي‌رود. اين نحوه درك طبيعي و انديشه و راه‌حل و راهكار ناظر به آن همان درك و انديشه‌اي است كه در بين توده مردم در جريان است.

2- صورت دوم درك و انديشه درك حرفه‌اي است. در اين صورت از درك افراد نه فقط به عنوان ناظر و منفعل يا مصرف‌كننده كالا، بلكه به عنوان كساني كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم با توليد كالا و مصنوعات سروكار دارند و كم و بيش از عهده درك نسبت ميان محصولات و مصنوعات تمدن جديد و با قرينه‌هاي آنها در تمدن جديد در حد تجربه منفعل و روزمره برآمده‌اند.

3- درك و تفكر ايدئولوژيك به آشنايي بيشتر ايرانيان با جوامع اروپايي و آگاهي از شرايط و نظام‌هاي سياسي اروپايي، آگاهي از ايدئولوژي‌هاي اروپايي از جمله ايدئولوژي‌هاي سياسي اروپايي را به دنبال داشت. بر پايه اين صورت از درك و تفكر جامعه به بخش‌ها و گروه‌ها و يا طبقاتي تقسيم مي‌شد كه نحوه روابط و مناسبات جاري ميان آنها، مشكلات و معضلات موجود، اعم از كنوني يا تاريخي را به وجود آورده بود و موجبات ترقي يا عقب‌ماندگي و يا برخورداري و محروميت و ثروت و فقر گروه‌هاي مختلف را فراهم ساخته بود. ايدئولوژي‌ بسته به تفسيري كه از جامعه و تاريخ ارائه مي‌داد، آيين پيكار با شرايط موجود و نيل به شرايط مطلوب را به پيروان خويش عرضه مي‌كرد.

4- صورت چهارم درك و انديشه جديد در قالب شناخت و تفكر كارشناسي به وجود آمد. اين صورت از درك و انديشه و انديشه از سه مورد قبلي قدمت كمتري دارد. زيرا مبني بر تحصيلات عاليه است و بدون تحصيلات دانشگاهي امكان بروز و ظهور ندارد. به همين علت نيز پس از تاسيس دانشگاه در ايران به تدريج جاي خود را در عرصه‌هاي مختلف باز كرد. البته درك و تفكر كارشناسي، طيف گسترده‌اي از كارشناس‌ تا كارشناس ارشد و پژوهشگر تا عضو هيات علمي را شامل مي‌شود كه در اين مختصر مجال پرداختن به آن نيست. مراد اين است كه كارشناسان در مراتب و درجات مختلفي جاي مي‌گيرند و بسته به كم و كيف مشكل و مساله و سهولت و صلابت با آن مواجه مي‌شوند. آنچه در ظاهر امر به نظر مي‌رسد اين است كه درك شناخت و تفكر كارشناسي، كامل‌ترين و دقيق‌ترين و قابل اعتمادترين صورت تشخيص مسائل ناشي از مواجهه با تمدن جديد به شمار مي‌آيند اما متاسفانه با نگاهي اجمالي به 22 دهه مواجهه با چهره‌ها و وجوه مختلف تمدن جديد به وضوح مي‌توان ديد كه تمامي صورت‌هاي معرفي شده از درك و تفكر، نگاهي ناقص و محدود و بي‌توجه به بنيان‌هاي تمدن جديد و الزامات و اقتضائات آن داشته‌اند. همين امر البته باعث شده كه فهمي ناقص و غلط از تمدن جديد در ذهن عام و خاص شكل بگيرد و با وجود تحمل هزينه‌هاي فراوان مادي و معنوي، كشور همچنان در اقيانوس مسائل مذكور غوطه‌ور باشد.

ادامه در صفحه 15

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون