ورزشكاران را بازي بدهيد
داروين صبوري |يك ورزشكار از زماني كه به صورت حرفهاي رشتهاي را پي ميگيرد، هويت اجتماعياش با آن ورزش و آن رشته گره ميخورد. ورزشكاران حرفهاي هويتشان را در آينه اجتماع ميبينند و بازخوردهاي جامعه است كه آنها را تعريف ميكند. «خودِ آينهسان» مفهومي است كه در جامعهشناسي از آن براي توضيح نحوه عملكرد هويت اجتماعي استفاده ميشود. زماني كه ورزشكار حرفهاي بازنشسته ميشود و حجم عظيمي از توجه و احترام عمومي از زندگياش محو ميشود، اين فرد خودش را گمشده، بيهدف و مطرود مييابد. ممكن است ديگر مردم او را به ياد نياورند، در حالي كه در دوران درخشش و يكهتازياش با پيروزيهايش خوشحال و با شكستهايش غمگين ميشدند. ورزشكاران افرادي داراي شأن اجتماعي والا هستند كه هنگام بازنشستگي اولين چيزي كه ضربه ميخورد، هويت اجتماعيشان است؛ چراكه ديگر نميتوانند خودشان را در آينه اجتماع به آن شكل مطلوب بازبيني كنند، نميتوانند خود را ببينند و تصور ميكنند شهروندان، همشهريها و هموطنانشان انسانهايي فراموشكار هستند كه آنها را از ياد بردهاند. ورزشكاران بازنشسته ميفهمند خبرنگاراني كه هر روز با آنها تماس ميگرفتند ديگر كاري با آنها ندارند و زماني كه ديگر قهرمان نيستند و روي سكو نميروند و مدالي كسب نميكنند، روي جلد مطبوعات هم نميروند و فراموش شده محسوب ميشوند. چنين مسائلي باعث سرخوردگي اجتماعي شديد آنها بعد از بازنشستگي ميشود. زمينه بروز مشكلات سلامت روان در ورزشكاران حرفهاي در دوران بازنشستگي، از دست رفتن هويت است. پديدارهاي اجتماعي در همه جاي دنيا يكسان هستند، اما مهم است بدانيم كه جنس آن در جايي مثل بريتانيا با ايران يكسان نيست. ورزشكاران بازنشسته در بريتانيا و ايران با يك مساله دست و پنجه نرم ميكنند، اما جنس اين مساله در اين دو جامعه يكي نيست. راهكاري كه ميتوان براي چنين مسالهاي پيشنهاد داد، تشكيل اجتماعي از نخبگان است. ورزشكاران تا پيش از بازنشستگي از جسم خود استفاده ميكردند و بعد زمان آن است كه از تجربه يا ذهنشان استفاده شود. آنها ميتوانند به صورت سيستماتيك در اتاق فكر فدراسيونها حضور داشته باشند. اگر قرار باشد روزي وزارت ورزش دست به استعداديابي بزند، چه كسي بهتر از ورزشكاران سابق كه در عاليترين سطوح، تواناييهايشان را نشان دادهاند؟