• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4591 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ اسفند

درباره «بمب خبري» به كارگرداني جي راچ

رسوايي

رويا عجمي

 

 

سال ۲۰۱۶ افتضاحي رسانه‌اي در دنياي رسانه‌ها پيش آمد و راجر ايلز، مدير وقت فاكس نيوز به تعرض جنسي به كارمندان زن خود متهم شد. ايلز كه سكان هدايت اين شبكه خبري را در دست داشت و بعد از گذشت 20 سال از اين هدايت يكي از مجريان اخراج شده‌ اين شبكه اعلام كرد كه چون به خواسته او تن نداده از اين شبكه بيرون انداخته شده است؛ اعتراض اين مجري و همزمان شدن آن با جنبش «من هم» و اعتراف ديگر مجريان سابق و فعلي فاكس نيوز رسوايي بزرگي برپا كرد كه در نهايت منجر به اخراج ايلز از سوي رييس بزرگ اين شبكه يعني رابرت مورداك شد و موضوع اصلي فيلم «Bombshell» كه در فارسي به بمب خبري ترجمه شده، همين اتفاق است كه روايتگر داستان زنان شبكه فاكس نيوز است. جنبش «من هم» كه مي‌توان آن را يكي از بزرگ‌ترين فعاليت‌هاي مدني زنان در سال‌هاي اخير دانست و به‌طور خلاصه مي‌شود آن را «اعلام كردن با شهامت زنان در برابر آزار و اذيت‌هاي جنسي» تعريف كرد. ماجراي اتفاق شبكه فاكس نيوز را جي راچ جلوي دوربين برده است؛ او كارگرداني است كه چند سالي از عرصه كمدي‌سازي فاصله گرفته و وارد بازي‌هاي سياسي شده است. او با ساخت فيلم «The Campaign» وارد حيطه سياست شد و «بمب خبري» را البته سخت مي‌توان اثر سياسي صرف ناميد، اما رگه‌هايي از سياست در آن ديده مي‌شود. هر چند كه فيلم مستقيما فيلمي سياسي نيست ولي با زيركي تمام حرف‌هايش را عليه جمهوري‌خواهان و ترامپ مي‌زند. فيلمساز خوب مي‌داند كه نبايد روي ترامپ زياد مانور بدهد و پرونده او را در همان اوايل فيلم مي‌بندد و سعي مي‌كند صحنه‌هاي مربوط به او را با صحنه‌هاي مستند بازسازي و حرفش را با دليل و منطق بيان كند. شخصيت ترامپ در يك‌سوم ابتدايي فيلم پررنگ است و پس از آن، داستان سه شخصيت اصلي روايت مي‌شود. داستان «بمب خبري» از زمان انتخابات رياست‌جمهوري امريكا آغاز مي‌شود و زيركانه به زماني كه ترامپ روي كار آمده و با اظهارات زن‌ستيزانه‌اش مورد هجوم منتقدان قرار گرفته بود اشاره مي‌كند. مجري معروف شبكه فاكس نيوز يعني مگان كلي (شارليز ترون) در مصاحبه‌اي مطبوعاتي با ترامپ، او را مورد انتقاد قرار مي‌دهد. فيلم «بمب خبري» همزمان روايتگر زندگي كاري سه زن امريكايي در يكي از بزرگ‌ترين رسانه‌هاي تلويزيوني اين كشور است. گرچن و مگان دو شخصيت واقعي هستند كه در ماجراي رسوايي ايلز نقش بسزايي ايفا كردند و كاراكتر كايلا يك شخصيت ساختگي است كه وارد داستان شده است. كايلا در واقع نمادي از تمام دختران و زناني است كه به نوعي مورد آزار و اذيت جنسي ايلز قرار گرفته‌اند و نماينده تمام اين افراد زخم‌خورده در طول 20 سال سابقه مديريت اوست. پرونده‌هاي فاسدي مانند پرونده ايلز با اعتراف ده‌ها مجري زن همراه بود كه رودي بختيار، مجري ايراني‌تبار نيز در اين بين وجود داشت و فيلمساز گريز كوتاهي به ماجراي رودي بختيار هم مي‌زند. خوشبختانه فيلم شعاري نيست واساسا به برانگيختن حس همذات‌پنداري تماشاگر تكيه كرده است. در بيشتر صحنه‌ها به نظر مي‌رسد فيلمساز قصد دارد با ارتباط مستقيم شخصيت‌ها با دوربين، تماشاگر را بيشتر همراه كند و اين حقه‌هاي سينمايي به خاطر سوژه جنجالي و بازي بي‌نظير بازيگران، بسيار كارساز از آب درمي‌آيد. شارليز ترون و نيكول كيدمن، هر دو از بازيگراني هستند كه به «فرو رفتن كامل در نقش و ابا نداشتن از تغييرات فيزيكي و ظاهري» شهرت دارند. اين دو بارها و بارها در آثار سينمايي مختلف، با گريم‌هاي سنگين و متفاوتي ظاهر شده‌اند و توانسته‌اند قدرت بازيگري خود را تثبيت كنند. شارليز ترون در «بمب خبري» كاملا به شخصيتي ديگر تبديل شده و شايد در وهله اول شناختن او كار نسبتا سختي باشد. ترون در اين نقش حتي صداي خود را كاملا تغيير داده و كاملا به مگان كلي تبديل شده است. بازي بي‌نظير ترون و مهلتي كه فيلم بيشتر از همه به او مي‌دهد، باعث شده تا اين شخصيت به نوعي تبديل به شخصيت اصلي فيلم شود و بيننده بيشتر از همه با او انس بگيرد. كيدمن نيز در قامت گرچن كارلسون (آغازكننده اين شورش زنانه عليه ايلز) به زيبايي هنرنمايي مي‌كند و هر چند فيلم به او كمترين مهلت را براي قدرت‌نمايي بازيگرش مي‌دهد ولي در همين صحنه‌هاي كوتاه، كاملا سكانس‌ها را از آن خود مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون