• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4623 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۸ فروردين

نگاهي به كتاب «اتاق تاريك» اثر تنسي ويليامز

چيزي در مورد او *

سينا شاه‌بابا

تنسي ويليامز، نويسنده امريكايي، همواره به دليل نوشتن نمايشنامه‌هاي فوق‌العاده‌اي چون «باغ‌وحش شيشه‌اي» و «اتوبوسي به نام هوس» مورد اقبال بوده است؛ به‌خصوص در ايران كه در باور بسياري تنها با همين عنوان نمايشنامه‌نويس شناخته مي‌شده است، اما واقعيت چيز ديگري‌ است و آن هم سابقه‌ ويليامز در نوشتن داستان‌ كوتاه، رمان و فيلمنامه است. او در طول عمر هفتادودوساله‌اش 11 مجموعه داستان كوتاه نوشت. در نوشته‌هايش و به قول خودش به‌خصوص در داستان‌هاي كوتاهش شخصيت‌ها اصولا در زندگي ويليامز مابه‌ازاي بيروني داشته‌اند يا داستان‌ها برش‌هايي از زندگي خودش هستند. مثل شخصيت شيزوفرنيك خواهرش كه در روح داستان‌هاي مختلفش متبلور مي‌شود. خود او به يكي از دوستانش گفته بود: «نمي‌توانم داستاني بنويسم، مگر آنكه دست‌كم شيفته‌ يكي از شخصيت‌هايش باشم.»
داستان‌هاي كوتاه ويليامز، همچنين برآيندي از روحيات شكننده‌‌اش در طول زندگي از كودكي تا رسيدن به نقطه‌ اوج و سپس افول و افسردگي در اواخر حياتش است. روحياتي كه شايد تا حدود زيادي توسط جامعه به او تحميل شده‌ بود؛ از يك‌سو منتقداني كه با آثار اين نويسنده برخورد بي‌رحمانه‌اي داشتند -بله بسياري از منتقدان در زمان حيات ويليامز كارهاي او را مي‌كوبيدند- و از سوي ديگر برخورد خانواده و جامعه با هم‌جنس‌گرايي‌اش را. ويليامز در داستان‌هايي كه مشخص است برشي از زندگي خودش هستند، اِبايي از بيرون ريختن احساساتش و قضاوت شدن ندارد (مثل داستان «شباهت جعبه ويولن به تابوت» كه مي‌توان آن را پرده‌برداري او از احساساتش به خواهرش در برهه‌اي كوتاه در دوران كودكي و نوجواني دانست، خواهري كه بعدها هميشه مورد محبت و مراقبت ويليامز بود.) و همين نكته است كه خواندن كارهايش را پس از گذشت سال‌ها در عصر حاضر دلپذير مي‌كند. او دنيا را تلخ و سياه مي‌ديد و اين نگاه به دنيا در داستان‌هايش نيز متبلور شده است. اين نكته به‌خصوص در داستان‌هايي كه برشي از زندگي شخصي خودش است به چشم مي‌خورد. انگار در هيچ دوره‌اي از زندگي، پاياني خوش و زندگي آرام برايش امكان‌پذير نبوده است. اين تلخي از همان ابتداي هر داستان كه بايد قلابش را به خواننده بيندازد هم محسوس است. تلخ شروع مي‌كند. انگار جوري وارد خانه‌اي مي‌شود كه از ابتدا مشخص است مي‌خواهد آن خانه را از درون نابود كند.
10 داستان‌ كوتاه مجموعه‌ «اتاق تاريك» از ميان 49 داستاني انتخاب شده‌اند كه در سال 1985 ميلادي با مقدمه‌اي از گور ويدال، نويسنده امريكايي و يكي از دوستان نزديك ويليامز، در يك مجموعه منتشر شده است. ويدال در اين مقدمه مي‌گويد، تنسي ويليامز در طول سال‌ها اين داستان‌هاي كوتاه را بارها و بارها بازنويسي كرده است. همچنين بسياري از اين داستان‌هاي كوتاه طرح‌هاي ابتدايي نوشتن نمايشنامه‌هايش بوده‌اند. در اين داستان‌ها ديالوگ ميان شخصيت‌ها نقش كم‌رنگي دارد و نويسنده بيشتر بر مهارتش در داستان‌گويي تكيه كرده است. به اعتقاد بسياري مهارت و لحن دلپذير داستان‌گويي ويليامز را در اين بخش از آثارش مي‌توان تنها با يك نويسنده امريكايي ديگر مقايسه كرد و آن هم مارك تواين است. پناه بردن ويليامز به الكل در دوران اوج خجالتش از حضور اجتماعي، افسردگي و تنهايي در دل شخصيت‌هاي داستان‌هايش نيز ديده مي‌شوند.
البته ايرادي كه بسياري به كارهاي ويليامز وارد مي‌كنند متاثر بودن شخصيت‌پردازي‌هايش از قضاوت‌هاي تند اجتماعي است و اين تفاوت را در طول زمان مي‌توان در داستان‌هاي مختلفش با شخصيت‌هايي متعلق به يك نژاد يا گرايش خاص ديد و مقايسه كرد. اين نكته به‌خصوص در مورد شخصيت‌پردازي كاراكتر‌هاي سياه‌پوست صدق مي‌كند كه كاملا متاثر از نگاه و قضاوت جامعه‌ سفيدپوست امريكايي در دوره‌اي خاص به سياه‌پوست‌هاي امريكايي است.
در اين مجموعه، داستان‌هاي «شباهت جعبه ويولن به تابوت»، «تصوير دختري در شيشه» (ايده باغ‌وحش شيشه‌اي از همين داستان آمده است و فيلم «اينجا بدون من» بهرام توكلي بيشتر اقتباس از اين داستان به نظر مي‌آيد)، «كاري از تولستوي»، «اتاق تاريك» و «تارك دنيا و مهمانش» كارهاي فوق‌العاده‌اي هستند. «اتاق تاريك» اولين مجموعه داستان كوتاهي است كه از ويليامز در ايران چاپ مي‌شود. مليحه بهارلو، مترجم «اتاق تاريك»، به خوبي از پس ترجمه‌ كار تنسي ويليامز برآمده است و با انتخاب زباني مناسب و سبكي منطبق با قلم نويسنده لطافت، تلخي، گزندگي و غم مدنظر نويسنده را به‌طور كامل به خواننده منتقل مي‌كند.
تنسي ويليامز در بخشي اثرگذار از داستان «كاري» نوشته تولستوي مي‌نويسد:
«گمان نمي‌كنم توانسته باشم عشقي را كه پسر به همسرش داشت به خوبي توصيف كنم. عشقش به آن دختر مهم‌ترين بخش زندگي‌اش بود. چنين عشقي خيلي خطرناك است. وقتي معشوق از دست برود، زندگي از دست رفته است. زندگي از هم فرو مي‌پاشد.»
*تيتر يادداشت نام يكي از داستان‌هاي مجموعه «اتاق تاريك» است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون