اميدي به بهبود اوضاع فدراسيون نيست

فرصت تعطيلات فوتبال وقت مناسبي بود براي ترميم ساختارهاي فوتبال ايران. با اين وجود آنچه از فدراسيون بيرون مي‌آيد و ما در رسانه‌ها مي‌بينيم، نشان مي‌دهد كه تغيير قابل ذكري رخ نداده به جز عوض شدن پست دبيركلي فدراسيون فوتبال. اگر هم درون ساختار اتفاقي افتاده، اخباري بيرون نيامده است. ضمن اينكه وقتي رييس فدراسيون نباشد، نمي‌توان چندان انتظار تغييرات داشت. پس با اين حساب مي‌توان گفت، تعطيلات اصلا به نفع فوتبال ايران تمام نشده است. واقعيت اين است كه ما نمي‌توانيم توقع داشته باشيم كه فدراسيون از درون خودش اقدام به تغييرات كند. شايد بتوان گفت اين يك انتظار محال است مگر اينكه از نهادهاي بالادستي به خصوص نهادهاي نظارتي به فدراسيون ورود كنند. نهادهاي بالادستي شامل سازمان بازرسي، وزارت ورزش و اركان‌هايي مي‌شود كه در قانون اين اختيار را دارند كه بر فدراسيون فوتبال نظارت كنند. در بخش بين‌المللي نيز AFC و بعد هم فيفا. اينها اسناد بالادستي فوتبال هستند. اگر اينها ورود كنند شايد بتوانيم انتظار تغييراتي را در آينده داشته باشيم؛ آن هم نه آينده نزديك.
حال مساله اينجاست كه در سال‌هاي گذشته رويه فدراسيون هيچ تغييري نكرده است و به نظر مي‌رسد نه نهادهاي بالادستي تمايلي به ورود دارند و نه از درون فدراسيون اراده‌اي براي تغيير به چشم مي‌خورد. اينجا ما با يك بحث خيلي عميقي مواجه مي‌شويم. من معتقدم كه كليت جامعه ما تحمل دموكراسي را ندارد. در همين انتخابات فدراسيون فوتبال هميشه ديده‌ايم كه در عمل انتخاباتي صورت نمي‌گيرد. اين بيشتر نتيجه لابي‌هايي است كه فعال مي‌شوند و در نهايت چيزي از دل آن بيرون مي‌آيد. در تمام اين سال‌هايي كه انتخابات فدراسيون انجام شده، كساني به عنوان نماينده مربيان حضور داشته‌ و راي داده‌اند در حالي كه آن شخص اصلا نماينده مربيان نبوده است. هميشه يك نفر را به شكل صوري مي‌آورند و به او مي‌گويند به فلاني راي بده. يا نماينده بازيكنان نيز همين وضعيت را دارد. يا مثلا وقتي روساي هيات‌ها مي‌خواهند، راي بدهند در ميان كانديداها كسي را مي‌بينند كه آنها را به عنوان رييس هيات منصوب كرده است. يعني چرخه‌اي در اين ميان وجود دارد و از دل اين چرخه كساني خارج مي‌شوند كه نمي‌توان روي اينها براي اينكه كاري در آينده انجام دهند، حساب باز كرد. البته تلاش‌هايي در جهت ترميم اساسنامه فدراسيون در حال انجام است ولي اين تلاش‌ها باز هم از طريق همين اركان انجام مي‌شود. همين اركاني كه انتخابات برگزار مي‌كنند، راي مي‌دهند به اين و آن و اعضايش لابي مي‌كنند. حال بايد ديد آيا واقعا اين افراد تصميمي براي تغيير به سمت بهتر شدن مي‌گيرند يا خير. من كه خيلي به اين مساله اميدوار نيستم.