• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4629 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۴ ارديبهشت

ادامه از صفحه اول

 در زمانه كرونا

 

در خلق فضاهاي امن و آرام براي گفت‌وگو يا مهرباني و پرستاري يا كارهايي مثل كشاورزي و باغباني و پزشكي دخيل باشند. زن از روزي كه فرزندانش را در شكم پرورش داد، مراقبت از قوم و كاشانه و محيط زيست و زيستگاه خود را نيز به عهده گرفت. اگرچه حضور زنان در اجتماع و عرصه عمومي در قرن 21‌ام از هر زمان در تاريخ بيشتر است و فضاهاي همگاني در شهرها براي همه اقشار اجتماعي و گروه‌هاي سني مختلف انعطاف‌پذيرتر و در دسترس‌تر شده‌اند اما محيط اجتماعي شهرهاي ما هنوز خشن و مردانه است. حركت پياده در شهر براي همه گروه‌ها به خصوص براي سالمندان، كودكان و معلولين ساده نيست. در فضاي ديگر اماكن عمومي و نيمه عمومي شهري مانند پارك‌ها‌، سينماها، ميادين، پياده‌روها، كتابخانه‌ها، ورزشگاه‌ها، اجتماعات‌، نماز جمعه‌ها، فرهنگسراها و بعد كافه‌ها و رستوران‌ها، اماكن كار دولتي و غيردولتي، دفترها و شركت‌ها و... نيز نياز به آرام‌سازي و بسترسازي مناسب دارند. من اين كيفيت را زنانه مي‌نامم. مثلا زنان معمار و طراح بهتر مي‌توانند، پياده‌رويي كه موتوري‌ها نبايد به آن ورود كنند و كودكان و معلولين مي‌خواهند در امنيت كامل در آن آمد و شد كنند را تعريف و طراحي كنند. به هر حال به نظر من زنان از مردان دقيق‌ترند و بيشتر به جمع و خانواده و جامعه فكر مي‌كنند. احتمالا محافظه‌كار اما مدبرترند! امنيت، آسايش و شادي و صلح را در اولويت اول قرار مي‌دهند؛ و اينهاست صفاتي كه من «زنانه» مي‌نامم. به خاطر اين صفات غالب است كه فكر مي‌كنم، زنان طراحان بهتري براي فضاهاي امن و پرنشاط در عرصه‌هاي عمومي شهري مي‌توانند باشند! البته اين به هيچ‌وجه به معني نفي آقايان معمار و استعدادهاي‌شان نيست. قصدم رسانيدن اين پيام به زنان معمار است كه آنها بهتر است با تفاهم و پشتكار(و شايد گاه هم به كلك!) جاي خود را در جامعه حرفه‌اي معماران بيشتر باز و تثبيت كنند.

در طراحي فضاهاي داخلي خانه:

به نظر من، اين زنان معمار هستند كه بهتر مي‌توانند در دوران كرونايي بين فضاهاي خانه مثلا آشپزخانه و نشيمني كه بچه‌ها هر روز در آن درس مي‌نويسند، ارتباط مستقيم و سازنده‌‌اي بيافرينند يا تغييراتي ايجاد كنند. اين زنان معمارند كه بهتر قادرند در طراحي مجدد خانه و مجتمع‌هاي مسكوني براي تطبيق آنها با نيازهاي دوران كرونا بهتر به جزييات فضاهاي مشترك و جمعي در مشاعات بپردازند و به صرفه‌جويي در فضا و استفاده بهينه از آن توجه ‌كنند. لزوم فكر كردن دوباره به فضاهاي چند عملكردي خانه‌هاي ايراني به ما يادآور مي‌شود كه در خانه‌هاي قديم هيچ‌وقت خسته و آزرده نمي‌شدي. خانه، جاي آسايش بود و نه جاي خواب. جايي به نام اتاق خواب نداشت. هر وقت و هر جايي كه هوس مي‌كردي، مي‌خوابيدي! هر گوشه خانه به «زيبايي» ساخته شده بود و جاي جمع شدن بود. در حالي كه امروز، افراد خانواده بيشتر با تلويزيون، كامپيوتر، تبلت و موبايلشان تعامل و مصاحبت دارند تا با يكديگر! رابطه واقعي و عاطفي بين نسل‌ها كم شده و اين خطرناك است! در شهر هم به همين ترتيب است. زنان معمار و شهرساز به سبب شناخت حسي و ادراكي ذاتي‌شان، امنيت و دلپذير بودن فضاهاي عمومي باز و بسته را بهتر مي‌توانند تضمين كنند! چون ذاتا محتاط‌ترند و به محيط‌هاي آرام و راحت بيشتر متمايل‌اند. تمام آن محيط‌هاي شهري در عرصه عمومي را زنان- و نه فقط زنان طراح بلكه زنان ساكن در محلات- بايد در طراحي‌شان مشاركت داشته باشند تا فضاهايي درجه يك از آب درآيد! در خاتمه ضمن بزرگداشت مجدد روز معمار، آرزو دارم معماري به عنوان هنري كه فضاي زيبا و شادي مي‌آفريند دوباره در اين كشور كهن جلوه‌گري آغاز كند!

 


آيا حواس‌تان هست؟

خيلي از آنهايي كه اندك سرمايه‌اي دارند؛ دنبال دريافت «كد سهامداري» هستند يا در گروه‌هاي تلگرامي بورسي و سايت‌هاي خريد و فروش مي‌چرخند و تحليل مي‌كنند و سهام شركت‌ها را مي‌خرند و مي‌فروشند. هر كسي هم كه سرمايه خُردي دارد، فرصت را از دست نمي‌دهد و انگار نمي‌خواهد از قافله عقب بماند. اما واقعا جاي تعجب ندارد؟ در روزهايي كه بيشتر كسب وكارها با بحران مواجه‌اند، در روزهاي عجيب تعطيلي و سقوط شاخص‌هاي جهاني در بورس‌هاي دنيا، ‌در روزهايي كه نرخ رشد اقتصادي چشم‌انداز روشني ندارد و رونقي به كارخانه‌ها و بخش توليد بازنگشته است؛ بورس بي‌اعتنا به همه ‌چيز يكه‌تازي مي‌كند و هر روز ركورد مي‌زند؟ قيمت نفت به زير يك دلار مي‌رسد اما شاخص‌هاي بورس تهران صعودي است. كرونا نفس توليد را گرفته ‌اما بورس به ركوردزني ادامه مي‌دهد و سهامداران سرخوش و اميدوار پول به پاي سهام شركت‌هايي مي‌ريزند كه هر لحظه احتمال سقوط قيمت‌شان هست. مافياي رسانه‌اي قدرتمندي كه پشت شركت‌هاست با تحليل‌هاي جذاب و خواندني از پيش‌بيني روزهاي خوب آينده خبر مي‌دهند و ولع صاحبان سرمايه‌هاي خُرد، آنهايي كه با اندك اندوخته‌اي به دنبال سرمايه‌گذاري در دوران ركود تورمي و كاهش قدرت خريد ريال هستند را بيشتر مي‌كنند. در همين دوران است كه اتفاقات عجيب و غريب و غيراقتصادي نيز رخ مي‌دهد. همين چند روز پيش بود كه رييس سازمان امور مالياتي گفته بود «شركتي كه 3 سال است با حسابرسي انجام شد، ورشكسته محسوب مي‌شود، ‌بهاي هر سهم خود را از 60 تومان به 6 هزار تومان رسانده است. يا شركتي كه نماد آن در بورس 6 ماه بسته بوده به يك‌باره پس از بازگشايي نماد ارزش آن از 20 ميليارد تومان به نزديك 4 هزار ميليارد تومان رسيده است!» از تمام اين شركت‌ها كه سوال كنيم چه اتفاقي افتاد تا وضعيت اقتصادي شما چنين دگرگون شد، چيزي ندارند بگويند جز اينكه از طريق افزايش سرمايه و فروش سهام! اما زماني كه اين «حباب» در بازار بتركد و «ارزش واقعي» شركت‌ها عيان شود چه كسي پاسخ زيان همين مردمي را مي‌دهد كه جايي جز بازار سرمايه براي حفظ ارزش پول خود ندارند؟ رفتار هيجاني در بورس در اين روزها اوج گرفته و بسياري را به طمع سود بيشتر به بازار كشانده است. واسطه‌ها و دلالاني هم هستند كه بر اين آتش هيجان، هيزم مي‌ريزند و دم مي‌دهند. در حالي كه اتفاق خاصي در اقتصاد ايران رخ نداده و دگرگوني بزرگي به وجود نيامده است. كيك اقتصاد ايران سال گذشته كوچك‌تر شده و امسال هم چشم‌انداز روشني در پيش نيست. وضعيت اشتغالزايي و توليد تغييري نكرده و فروش نفت نيز در اعداد پاييني حركت مي‌كند. در اين شرايط بايد از تيم اقتصادي دولت پرسيد كه «آيا حواستان به اتفاقات بورس هست؟»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون