• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4635 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۱۱ ارديبهشت

سينما

استفاده ابزاري از برجام؟!

از جمله كشورهاي باقيمانده در برجام مانند اروپا و مخصوصا چين و روسيه است تا جلوي هر گونه زد و بند و نيز توجيهات امريكا يا حتي توجيه احتمالي روش‌هاي دفع افسد به فاسد خود اين دو كشور گرفته شود. فعلا فقط يادداشت نيويورك‌تايمز است كه هم غيررسمي و شايد براي گمانه‌زني و بررسي عكس‌العمل‌ها و بازخوردهاست و هم در اين گزارش حرفي از بازگشت امريكا به برجام نيست. محتواي گزارش نيز به جز دو، سه نكته، چيز جديدي نيست و چند ماه پيش در اواخر سال گذشته ميلادي در ميانه روند كاهش تعهدات برجامي توسط ايران اين بحث استفاده امريكا از راهكار برجام براي تداوم تحريم‌هاي قبلي و از جمله تحريم صدور تسليحات متعارف به ايران، بدون رفتن به شوراي امنيت كه امريكا مانع چين و روسيه را در برابر خود مي‌ديد، مطرح شد. البته بحث جناح‌هاي تندروي داخلي جمهوريخواهان و امتيازاتي كه مي‌خواهند از ترامپ بگيرند نيز در اين روند مطرح است. طبق اين گزارش امريكا قصد دارد با ارايه يك توجيه حقوقي ادعا كند كه طبق قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان مشاركت‌كننده (participant) در برجام است و حق استفاده از مكانيزم ماشه را دارد! پس هدف امريكا از اين اقدام فشار آوردن به ساير اعضاي شوراي امنيت است تا قطعنامه ديگري كه براي تمديد تحريم تسليحاتي ايران آماده كرده را بپذيرند؛ گويا روز گذشته امريكا يك پيش‌نويس جهت تمديد تحريم سازمان ملل متحد در مورد فروش سلاح‌هاي متعارف به ايران كه در اكتبر آينده منقضي مي‌شود با دستاويز قرار دادن 5 مرحله كاهش تعهدات برجامي توسط ايران به عنوان نقض برجام بين تعداد محدودي از اعضاي شوراي امنيت توزيع كرده است. اما از آنجا كه حدس مي‌زند دو كشور روسيه و چين آن را وتو كنند؛ لذا قصد دارد در صورت رد اين قطعنامه از مكانيزم ماشه براي بازگشت تمامي تحريم‌هاي شوراي امنيت استفاده كند. مقام‌هاي حرفه‌اي وزارت خارجه امريكا كه خود به بي‌پايه بودن اين «نظريه حقوقي» و به رويكرد و اهداف سياسي آن واقفند تحت فشار عناصر تندرو در كنگره گام در اين وادي نهاده و پمپئو و ترامپ را در چاه ويلي رها خواهند كرد، در توجيه حق خود براي استفاده از مكانيزم ماشه به يكي از سخنراني‌هاي اوباما كه ترامپ به دنبال از بين بردن تمامي ميراث وي است، اشاره كرده‌اند كه گفته بود اگر ايران به تعهدات خود عمل نكند امريكا مي‌تواند تمامي تحريم‌هاي شوراي امنيت را با استفاده از مكانيزم ماشه باز گرداند! اما در مقابل مقام‌هاي دولت ترامپ نيز بارها اعلام‌ كرده‌اند كه اين كشور از برجام خارج شده است. اگر چه آسوشيتدپرس نوشته كه مقام‌هاي امريكايي گفته‌اند واشنگتن قصد دارد اين قطعنامه را در ماه آينده ميلادي كه استوني به عنوان متحد ناتويي امريكا رياست دوره‌اي شوراي امنيت را به عهده مي‌گيرند، به راي بگذارند اما معلوم نيست كه‌ به غير از فشار، تهديد و تطميع امريكا از چه راهي مي‌خواهد توجيه كند كه هنوز در برجام هست و هنوز حق‌ استفاده از آن را دارد؛ لذا با توجه به مشكلات حقوقي چنين توجيهاتي كه بيشتر بستر سياسي براي سوءاستفاده از برجام دارد مي‌تواند تبعات زيادي براي شوراي امنيت داشته باشد. البته با توجه به اوضاع كنوني بين‌المللي و مشكلات ترامپ با چين و روسيه اگر حتي متحدان اروپايي امريكا از ادامه تحريم تسليحاتي ايران حمايت كنند بعيد است روسيه يا چين به چنين قطعنامه‌اي راي مثبت بدهند. البته در محافل ديپلماتيك بين‌المللي و مخصوصا در ميان حقوقدانان اينكه امريكا بتواند چنين توجيه حقوقي را جا بيندازد نه تنها شك و شبهه وجود دارد، بلكه در اين اوضاع كرونايي و مشكلاتي كه ترامپ در داخل و خارج دارد بعيد است موفق شوند! و شايد هم به همين دليل است كه مي‌توان اين اقدام نيويورك‌تايمز را مقدمه يك نظرخواهي دانست! جامعه جهاني هم بعيد است از چنين ايده‌اي كه ترامپ و تيمش در سر دارند و مي‌خواهند از برجام در جهت تحقق اهداف خود استفاده ابزاري كنند، حمايت كند زيرا با حضور امريكا در برجام، ترامپ درصدد تهديد به استفاده از snapback در برجام يا بازگرداندن قطعنامه‌هاي پيشين و از جمله تداوم تحريم صادرات تسليحات متعارف به ايران خواهد بود و ايران هم متقابلا سناريوهايي براي رويارويي مانند تهديد به خروج كامل از برجام و حتي خروج از NPT را مورد بررسي و عملياتي خواهد كرد زيرا به دليل غيرقابل اعتماد بودن امريكا و عدم شفافيت اهدافش، در صورتي‌كه اين كشور بخواهد دوباره به برجام برگردد يا بايد به خواست‌هاي ايران از جمله پذيرش مسووليت ترك برجام و عواقب آن از جمله لغو كليه تحريم‌ها و تاديه خسارات وارده به مردم و دولت ايران تن دهد يا حتي اگر راهكاري براي برگشت كشوري كه يك موافقتنامه بين‌المللي را نقض كرده در برجام يا كنوانسيون‌هاي بين‌المللي تعبيه شده باشد كه تا حد زيادي جاي شك وجود دارد، ايران تداوم حضورش در برجام را كه ديگر بي‌خاصيت خواهد شد و هزينه‌اش از خروج از NPT كمتر است را مورد بررسي قرار خواهد داد؛ لذا ايران بايد سناريوهاي متفاوتي را بررسي و همه گزينه‌ها را روي ميز داشته باشد. انشاالله


سهامداران 60 ميليوني

اين امر باعث مي‌شود كه فرهنگ سهام و بازار سرمايه در كشور بهبود يابد و برحسب اينكه افراد زيادي سهامدار شده‌اند، الفبا، اصول و مدل‌هاي اين بازار در ميان افراد مختلف گردش و ارتقا يابد. اين اقدام در مجموع باعث پوياتر شدن و افزايش عمق اين بازار نيز مي‌شود. به‌طور كلي ورود سهام عدالت به بورس خوب است و باتوجه به اينكه بورس در اين روزها از رونق مطلوبي برخوردار شده، زمان مناسبي نيز براي آزادسازي سهام عدالت انتخاب شده است. البته بايد ديد اين سياست در اجرا به چه شكل خواهد بود. به صورت كلي پيش از عرضه‌هاي به اين حجم بايد يك‌سري تمهيدات لازم نيز انديشيده شود. به عنوان مثال سيستم‌هاي مالياتي بايد جوابگو باشند. حال آنكه در شرايط فعلي و با همين حجم از معاملات و تعداد سهامدار سيستم مالياتي پاسخگو نيست. قوانين و مقررات نيز بايد به‌گونه‌اي باشد كه سهامداران از حس امنيت كافي برخوردار باشند. به‌طور مثال تفاوت ديدگاه ميان بورس و فرابورس در مورد بازگشايي سهم‌ها و موارد ديگر تسهيل شود و ثبات رويه‌اي در اين خصوص صورت پذيرد. درخصوص قوانين و مقررات نيز بايد به سمت مكانيزه شدن و كمتر شدن اعمال سليقه در بازار سرمايه رفت. گاهي ديده شده با اعمال سليقه‌ها، سود زيادي نصيب هزاران سهامدار مي‌شود و در مقابل برخي ديگر از سهامداران زيان ديده‌اند، بنابراين بايد در يك نگاه كلي گفت كه ورود سهامداران سهام عدالت به بورس در صورتي به نتيجه مي‌رسد كه در كنار آن تمهيدات لازم نيز وجود داشته باشد امكانات همسان با تعداد 60 ميليون سهامدار اين شركت‌ها كه به مردم واگذار مي‌شود؛ براي همه وجود داشته باشد. يك نكته ديگر را هم بايد اضافه كنم. برخي‌ها معتقدند سهام برخي شركت‌هاي بورسي در چند ماه اخير با حباب قيمتي همراه بوده و وارد شدن اين ميزان نقدينگي مي‌تواند حباب بورس را بزرگ‌تر كند و حتي زيان‌هاي زيادي 
به بار آورد. ابتدا بايد اين پرسش مطرح شود كه آيا اين صحبت‌ها از روي احساسات است يا از نقطه نظر علمي بيان شده است؟ صحبت از اينكه كل بازار سرمايه درگير حباب است، مبناي علمي ندارد و هيجاني است. هيچ بازار سرمايه‌اي در دنيا تا ابد بر مدار صعودي و افزايشي نيست و در بسياري از بورس‌هاي دنيا، بنا به مقتضيات، قيمت سهام شركت‌هاي حاضر در بورس تعديل و اصلاح مي‌شود. اما به صورت كلي نبايد گفت كل بازار سرمايه حباب دارد، چراكه سهام شركت‌ها ماهيت‌هاي متفاوتي دارند. اين درست است كه سهم‌هايي در بازار هستند كه دچار حباب قيمتي شده‌اند اما اينكه وقتي از حباب سخن بگوييم، منظورمان كل بازار سرمايه باشد، از اساس اشتباه است. آزاد شدن اين سهم‌ها مي‌تواند باعث عرضه از طريق مردم و صاحبان سرمايه در بازار شود كه اگر روند و رويه بازار، رويه هر روزه باشد، بازار مي‌تواند اين رقم را در خود هضم كند. پيش بيني روند بازار نيز غيرممكن است، چراكه هر موضوعي كه عامل انساني يك طرف آن باشد، غيرقابل پيش‌بيني است. تا زماني كه نقدينگي به بازار گسيل شود. اگر هر رفتاري جلوي ورود نقدينگي به بازار سرمايه را بگيرد، روند صعودي اين بازار نيز تحت تاثير قرار گرفته و ممكن است برگردد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون