امر اخلاقي در دوران كرونا
ناديا فغاني جديدي
در يكي از بيشمار تصاوير كارتوني كه اين روزها در فضاي مجازي دست به دست ميشود، دو عكس يكسان از آدمي ديده ميشود كه روي مبل دراز كشيده و در حال چيپس خوردن است. زيرنويس يكي از عكسها مربوط به سال 2019 و ديگري مربوط به 2020 است و آدمي كه در سال 2019 به عنوان تنبلي بيعار توصيف شده در سال 2020 بر اثر چرخش روزگار تبديل شده به شهروندي مسووليتپذير كه در خانه مانده تا از گسترش بيشتر ويروس كرونا جلوگيري كند.
جالب است كه اخلاقيات كه خيلي وقتها موضوعي انتزاعي به نظر ميآمده و مصاديقش در زندگي روزمره چندان به چشممان نميآمده، حالا اينطور عيان و بيپرده درست وسط زندگيمان افتاده و با تغيير دادن پارادايمها، فعاليتهاي ساده روزمره را به اعمالي اخلاقي يا غيراخلاقي تبديل كرده است. در خانه ماندن و هيچ كاري نكردن كه امري مذموم بود، تبديل شده به نشانهاي از مسووليت اجتماعي و دست دادن و در آغوش گرفتن عزيزان كه پسنديده بود، به نشانهاي از بيمبالاتي نسبت به سلامت ديگران تبديل شده است.
قاعدتا تغيير رفتارهايي كه سالهاي سال به آنها عادت كرده بوديم كار سختي است و طبيعتا از همه هم انتظار نميرود كه به اخلاقيات در سطوح مختلف، پايبند باشند. احتمالا شما هم زياد ديدهايد يا خواندهايد كه آدمهاي زيادي، حتي قبل از اين روزها كه سفت و سختي قرنطينه خانگي به اندازه گذشته نيست و مشاغل و مراكز خريد و پارك و خيابان دارند به حال قبل برميگردند، اعتقادي به رعايت اصول بهداشتي نداشتند و به غير از اينكه حفظ سلامت خودشان برايشان مهم نبود، تلاشي هم براي مشاركت در مراعاتهايي كه براي جلوگيري از پيشروي اپيدمي ميشد، نميكردند.
تمايل آدمها براي رعايت اصول اخلاقي به خيلي چيزها بستگي دارد اما بخشي از اين تمايل هم مربوط به اين ميشود كه پليدي امر غير اخلاقي تا چه حد برايشان عينيت داشته باشد. ذهن آدميزاد خيلي وقتها توانايي تصور پيامدهاي فاجعهبار كارها را ندارد. شايد براي همين است كه كتاب آسماني مسلمانان، براي اينكه پيروانش را از غيبت كردن باز بدارد، به عينيترين شكل ممكن، اين كار را به خوردن گوشت مردار تشبيه ميكند يا براي نهي از خوردن مال يتيم، پارههاي آتش را در شكم فاعل اين امر، به تصوير ميكشد.
شعار اصلي مبارزه با كرونا در كشورمان، تا جايي كه من ديدهام اين بوده: «باهم كرونا را شكست ميدهيم». شعار چندان بدي نيست اما اشكالش دقيقا همان عيني نبودن است. آدمي كه تا دو ماه پيش اصولا چيزي به نام «كرونا» نميشناخته، امروز بايد آنقدر با اين شعار احساس همدلي و نزديكي كند كه دلش بخواهد آن را در زندگي روزمرهاش پياده كند؛ آن هم با انجام دادن و ندادن كارهايي كه تا همين چند وقت پيش، معاني ضمنيشان برعكس بودهاند و البته بماند كه مبارزه با ويروس (و نه حتي بيماري) خودش گزاره چندان معناداري نيست.
چيزي كه به نظرم ميتوانست مشاركت مردم را در رعايت اصول ايمني و بهداشتي بيشتر كند، شايد اين بود كه به جاي مبارزه با ويروس، مردم را به مبارزه با پيامدهاي ملموس گسترش بيرويه آن فرا بخوانيم. دوستان آنور آبم شعاري را به زبان انگليسي پاي عكسهايشان چسباندهاند كه معنايش اين است: «در خانه بمانيد. با اين كارتان ميتوانيد جان ديگران را نجات دهيد». درست است كه همه ميدانند هدف نهايي از در خانه ماندن، نجات دادن جان خود و ديگران است، اما نكته اينجاست كه اينجا ديگر روشن و بيپرده پيامد بيمبالاتي ما جلوي چشممان قرار گرفته است. به جاي مبارزه با ويروس ناديدني، كمك به حفظ جان انسانهاي ديگر به عنوان مسووليت اجتماعيمان به ما گوشزد شده و به اين ترتيب همدلي و مشاركت، برايمان راحتتر خواهد بود چراكه گويي زبانههاي آتش درست جلوي چشممان به تصوير كشيده شدهاند.