• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4637 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۴ ارديبهشت

محمدعلي مهتدي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

حزب‌الله همواره برنامه‌هاي غافلگير‌كننده‌اي در آستين دارد

شهاب شهسواري

هفته گذشته دولت آلمان در تصميمي ناگهاني اعلام كرد كه حزب‌الله لبنان را در فهرست گروه‌هاي تروريستي قرار داده است و تمامي فعاليت‌هاي اين گروه را در خاك آلمان ممنوع مي‌كند. اعلام اين تصميم از سوي دولت آلمان، چند ماه بعد از آنكه دولت بريتانيا هم تصميمي مشابه را اعلام كرده‌بود، نگراني‌ها در مورد وضعيت آينده لبنان را در شرايطي كه اين كشور با مشكلات عمده اقتصادي و نارضايتي عمومي در داخل مواجه است، افزايش داد. محمدعلي مهتدي، كارشناس مسائل جهان عرب معتقد است كه دليل اصلي نارضايتي‌ها و افزايش فشارها بر دولت كنوني لبنان كه تحت حمايت حزب‌الله است، تلاش اين دولت براي مبارزه با فساد در لبنان است. مهتدي اقدام آلمان در برابر حزب‌الله را يك اقدام غيرمنطقي و بدون در نظر گرفتن منافع ملي آلمان توصيف مي‌كند و معتقد است كه علي‌رغم فشارهاي گسترده اقتصادي و سياسي عليه لبنان، مردم اين كشور همچنان از دولت جديد به رياست حسن دياب، حمايت مي‌كنند و انتظار دارند برنامه او براي مبارزه با فساد و محاكمه مديران فاسد پيشين كشور اجرايي شود. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با محمد علي مهتدي، كارشناس مسائل جهان عرب مطالعه مي‌كنيد.

 

تصميم دولت آلمان براي تروريستي اعلام كردن حزب‌الله لبنان با چه هدف و انگيزه‌اي اعلام شد؟

اين اقدام از سوي دولت آلمان بسيار تعجب‌آور بود. در سياست خاورميانه آلمان همواره سياست مستقلي داشته و دنبال منافع خودش بود. در لبنان هم دولت آلمان همواره نقش خوبي بازي كرده‌بود و حتي ارتباط‌هاي قوي با حزب‌الله لبنان داشت. در بسياري مواقع، به ويژه در تبادل اسرا با رژيم صهيونيستي، مقاومت در لبنان، به ويژه حزب‌الله، روي ديپلماسي امنيتي آلمان حساب مي‌كرد. بسيار پيش آمده‌بود كه گروه‌هاي مقاومت براي واسطه‌گري و مذاكرات ديپلماتيك براي تبادل اسرا، آلمان را انتخاب كنند. در نتيجه آلمان جايگاه بسيار خاصي به لحاظ ديپلماتيك در خاورميانه و به ويژه لبنان در اختيار داشت. حالا چه شده كه اين موقعيت را ناگهان آلمان فرو مي‌پاشد و جايگاه خود را زير پا مي‌گذارد و چه منافعي در چنين اقدامي مي‌بيند، من هر چه فكر مي‌كنم متوجه نمي‌شوم. اين اقدام با منافع آلمان به هيچ‌وجه جور در نمي‌آيد.

در ماه‌هاي اخير و بعد از گسترش كرونا در اروپا خيلي كشورهاي اروپايي به سمت اين رفتند كه سياست مستقلي را از امريكا دنبال كنند و همه پيش‌بيني‌ها حاكي از اين بود كه آلمان استقلال سياست خارجي خودش و اروپا را به ويژه در قبال مسائل بين‌المللي رهبري خواهد كرد. محاسبات سياست بين‌الملل بر اين منطق در حال برنامه‌ريزي بود كه اروپا در آينده نزديك، سياستي مستقل‌تر نسبت به امريكا در پيش خواهد گرفت. همه تصور مي‌كردند كه آنگلا مركل صدر اعظم آلمان كه علنا و بارها مخالفت خود را با تك‌روي‌ها و حماقت‌هاي رييس‌جمهور امريكا نشان داده‌بود، تلاش خواهد كرد تا جايگاه قدرتمندتر در رهبري يك بلوك مستقل از امريكا در پيش بگيرد. آلمان همه موقعيت مستقل و بي‌طرف خودش را فراموش مي‌كند و دست به اقدامي مي‌زند كه به هيچ عنوان با منافع اين كشور سازگار نيست.

فكر مي‌كنيد اين تصميم چه اثري بر حزب‌الله داشته‌باشد؟

تصميم دولت آلمان دو شق دارد يكي اينكه حزب‌الله را يك گروه تروريستي تلقي كرده است و دوم اينكه هزاران نفر از لبناني‌هاي ساكن شهرهاي آلمان را تحت نظر گرفته است و محدوديت‌هايي براي آنها قايل شده است. اين محدوديت‌ها بر اين اساس است كه اين افراد كمك‌هاي مالي براي حزب‌الله جمع مي‌كنند. توجيهي كه وزير خارجه آلمان كرده بسيار مضحك است. توجيه كرده است كه چون حزب‌الله اسراييل را قبول ندارد و خواهان نابودي اسراييل است، در نتيجه حزب‌الله و تمامي وابستگان به آن را تروريست تلقي مي‌كنيم. حزب‌الله لبنان در تمام دوران موجوديتش در حال دفاع از حاكميت ملي، تماميت ارضي و مرزهاي لبنان بوده است. اين همواره رژيم صهيونيستي بوده است كه در طول دهه‌هاي گذشته به لبنان تجاوز كرده، حاكميت لبنان را زير پاگذاشته و مناطقي از خاك اين كشور را به اشغال در‌آورده است. در جنگ‌هاي سال ۱۹۷۸، سال ۱۹۸۲ و سال ۲۰۰۶ بدون استثنا اين اسراييل بود كه به لبنان حمله كرد و حزب‌الله و ديگر گروه‌هاي لبناني از خود و خاك خود دفاع كرده‌اند. آنچه هايكو ماس، وزير خارجه آلمان بيان كرده است كاملا بي‌مبنا و سوال برانگيز است. بر اين مبنا، پيش از هر چيز دولت آلمان بايد رژيم صهيونيستي را تروريست تلقي مي‌كرد و فعاليتش را در خاك آلمان ممنوع اعلام مي‌كرد. اما توجيه ديگر اين است كه لبناني‌هاي ساكن آلمان براي حزب‌الله پول جمع مي‌كنند و به لبنان ارسال مي‌كنند. ما پديده‌اي در لبنان داريم با عنوان اغتراب. در امريكا، كانادا، استراليا، در امريكا جنوبي، در آفريقا در اروپا و در همه جاي ديگر جهان جوامع بزرگ لبناني تبار وجود دارند. بخش عمده‌اي از اين افراد از شيعيان لبنان هستند كه به كشورهاي مختلف جهان مهاجرت كرده‌اند. اين مهاجران بخشي از درآمد خود را سالانه براي خويشاوندان و خانواده‌هاي‌شان در لبنان مي‌فرستند. در واقع بسياري از لبناني‌هاي مهاجر كه كار و پيشه‌اي در خارج از كشور براي خود دارند، بخشي از درآمد خود را به داخل كشور مي‌فرستند تا اقوام‌شان كه در شرايط سخت اقتصادي لبنان زندگي مي‌كنند، از كمك مالي بهره‌مند شوند. اين اتهام كه مهاجران لبناني در آلمان براي حزب‌الله پول جمع مي‌كنند، در واقع مغالطه است، بسياري از لبناني‌ها مستقيما يا به واسطه براي اقوام و خانواده‌هاي خودشان در خاك اين كشور پول مي‌فرستند. اين تصميم دولت آلمان عملا يك تنبيه دست جمعي براي مردم لبنان و مهاجران لبناني در خاك آلمان است و اثر چنداني بر حزب‌الله ندارد.

اما خب مشكلات سياسي و اقتصادي در لبنان تا حد زيادي باعث فشار به گروه‌هاي سياسي اين كشور شده است، فكر نمي‌كنيد اضافه شدن دولت آلمان به جبهه امريكا، مشكلات سياسي حزب‌الله و گروه‌هاي متحدش را در لبنان افزايش دهد؟

دولت امريكا و رژيم صهيونيستي از مدت‌ها پيش بعد از اينكه از شكست حزب‌الله با استفاده از ابزار نظامي نااميد شدند و به اين نتيجه رسيدند كه نمي‌توانند با عمليات نظامي مقاومت را شكست دهند، چندين ماه است كه طرح جديدي را در لبنان پياده مي‌كنند. اين برنامه بر اساس ايجاد فشار معيشتي و اقتصادي بر مردم لبنان با استفاده از ابزارهاي تحريم و كارشكني است. همزمان دستگاه‌هاي تبليغاتي امريكا و رژيم صهيونيستي اين باور را منتشر مي‌كنند كه اين فشارها نتيجه حضور حزب‌الله است و اگر حزب‌الله خلع سلاح شود اين فشارها و تحريم‌ها برداشته مي‌شود. هدف نهايي اين برنامه اين است كه پايگاه مردمي حزب‌الله را تضعيف كنند. همه خبر دارند كه مقاومت اسلامي حزب‌الله در لبنان پايگاه مردمي بسيار گسترده و قدرتمندي دارد. نه فقط در ميان شيعيان بلكه در ميان ديگر مذاهب و به ويژه در ميان مسيحيان، حزب‌الله از محبوبيت بالايي برخوردار است. حزب‌الله يك نيروي مقاومت ملي لبنان محسوب مي‌شود كه همواره از حاكميت لبنان دفاع كرده است، نه به‌طور اختصاصي يك گروه شيعي يا مسلمان. امريكا و همراهانش قصد دارند اين موقعيت مردمي را از حزب‌الله بگيرند و با فشار اقتصادي به مردم لبنان نشان بدهند كه مسوول همه اين فشارها و علت همه اين مشكلات حزب‌الله است. اين در شرايطي رخ مي‌دهد كه حزب‌الله كاملا سكوت كرده و واكنشي نشان نداده است. با آغاز شيوع ويروس كرونا در لبنان، حزب‌الله و جنبش امل يك برنامه گسترده‌اي را براي مقاومت در مقابل اين ويروس تدارك ديدند و توانستند به خوبي براي غلبه بر اين ويروس در خاك لبنان موفق عمل كنند، به دليل همين برنامه الآن تقريبا ابتلا به بيماري كرونا در لبنان تقريبا صفر مي‌شود. مشاركت حزب‌الله هم در زمينه نظامي در مقابل دشمن و هم در زمينه‌هاي ديگري كه مردم لبنان را تهديد مي‌كند، باعث شده است كه حزب‌الله و گروه‌هاي مقاومت به يك بخش جدايي‌ناپذير و موثر از سياست و اجتماع در لبنان بدل شوند.

اعتراضات اخير در لبنان تا چه اندازه مي‌تواند بر جايگاه حزب‌الله و دولت تحت حمايت اين سازمان موثر باشد؟

فشار اقتصادي و مالي امريكا بسيار شديد است، بحث بانك‌ها وجود دارد فشار روي بانك‌ها زياد است. اقداماتي كه رياض سلامه رييس بانك مركزي تحت فشار امريكا انجام مي‌دهد، باعث گسترش نارضايتي‌ها و افزايش فشار مالي بر مردم لبنان شده است. فرار مبالغ هنگفتي از ارزهاي خارجي از لبنان و خودداري بانك‌ها از بازپرداخت سپرده‌هاي مردم، اقداماتي است كه باعث شده نارضايتي عمومي از شرايط در لبنان به‌شدت افزايش پيدا كند. برنامه بسيار گسترده اقتصادي، با مشاركت عوامل امريكا در داخل لبنان در حال اجرا است. متاسفانه برخي از جريان‌هاي لبناني هم در چارچوب سياست امريكا نقش بازي مي‌كنند. ملاقاتي كه اخيرا سفير امريكا با وليد جنبلاط كرد، بازگشت آقاي سعد حريري از پاريس به بيروت و ديدار متعاقب جنبلاط با سمير جعجع نشان مي‌دهد كه اين چهره‌هاي شناخته شده نزديك به غرب در حال تشكيل يك جبهه‌اي براي به شكست كشاندن دولت حسن دياب در لبنان هستند. حسن دياب به‌شدت در مقابل فشارهاي خارجي مقاومت كرده است و طرح بسيار جدي را براي مبارزه با اختلاسگران و تمام كساني كه پول مردم را در اين سال‌هاي اخير بالا كشيده‌اند در پيش گرفته است. قطعا خيلي‌ها هم هستند كه نگران از محاكمه و پس دادن پول‌هاي مردم لبنان هستند و نسبت به عملكرد دولت و برنامه مبارزه با فساد نگران و مضطرب شده‌اند. ظاهرا امريكايي‌ها هم از اين سياست‌هاي حسن دياب به‌شدت نگران هستند. هدف از فشار اقتصادي به مردم لبنان اين است كه هر طور شده دولت آقاي حسن دياب را به شكست بكشانند و اقدامات ضدفساد دولت ايشان را خنثي كنند. طبيعتا امريكا دنبال يارگيري است تا فشار به لبنان را افزايش دهد. البته رويداد اخير و پيوستن لبنان به جبهه كشورهايي كه عليه مقاومت لبنان اقدام مي‌كنند، چندان نمي‌تواند بر شرايط اقتصادي لبنان تاثير بگذارد، چون نقش اقتصادي و تجاري آلمان در لبنان چندان گسترده نيست.

در گذشته هم سابقه داشته است كه گروه‌هاي مخالف مقاومت، با هدف قطبي كردن سياست در لبنان اتحاد كنند و تلاش كنند تا مقاومت را از بين ببرند، اما نتيجه اين اقدامات جز آشوب و جنگ داخلي نبوده است. فكر مي‌كنيد آيا اين‌بار برنامه متفاوتي در پيش باشد و آيا امكان موفقيت مخالفان مقاومت در لبنان وجود داشته‌باشد؟

من تصور مي‌كنم كه امريكا و همپيمانانش بار ديگر دچار اشتباه محاسبات شده‌اند. اين چيز جديدي نيست، اين سوءمحاسبه و اشتباه در ارزيابي شرايط همواره در سياست‌هاي امريكا در منطقه و سياست‌هاي رژيم صهيونيستي مشاهده شده است. هر بار رژيم صهيونيستي به لبنان حمله كرده است با اين ارزيابي و پيش‌بيني بوده كه اين حمله آخر است و با موفقيت قطعي تمام مي‌شود. اما نتيجه همه تهاجم‌هاي رژيم صهيونيستي به لبنان جز شكست براي اين رژيم نتيجه‌اي در بر نداشته است. من تصور مي‌كنم كه دولت امريكا و رژيم صهيونيستي در برنامه‌ريزي دچار اشتباه شده‌اند. عواملي در لبنان، در ميان ملت لبنان و نزد مقاومت و هواداران مقاومت، وجود دارد كه اينها در محاسبات خود وارد نمي‌كنند، چرا كه اصولا اين عوامل را نمي‌شناسند. دشمنان مقاومت لبنان با فقدان شناخت از رفتار و فرهنگ مردم لبنان، پيش خودشان و در انتزاع برنامه‌ريزي مي‌كنند و تصور مي‌كنند كه مثلا با فشار اقتصادي بر مردم لبنان، مردم را عليه مقاومت به شورش در مي‌آورند و مقاومت پايگاه مردمي خود را از دست مي‌دهد يا پوشش قانوني خود را در دفاع از لبنان از دست مي‌دهد و نهايتا مجبور به خلع سلاح مي‌شود. تصورات و برنامه‌ريزي‌هاي امريكا و متحدانش در مورد لبنان بي‌سابقه نيست، اما من تصور نمي‌كنم كه در اين مسير موفق شوند. حزب‌الله همواره بسيار دقيق و حساب‌شده عمل مي‌كند و همواره برنامه‌هاي غافل‌گير‌كننده‌اي در آستين دارد كه دشمن را مبهوت مي‌كند. دولت حسن دياب هم علي‌رغم ادعاهايي كه مطرح مي‌شود و فشار اقتصادي كه بر مردم وجود دارد، از پشتيباني وسيعي در ميان جريان‌هاي مردمي لبنان برخوردار است. دياب به رغم فشار زيادي كه بر رويش وارد شده، مصمم است كه مبارزه با فساد را ادامه دهد و من بعيد مي‌دانم كه ايشان به سادگي تسليم فشار و شانتاژ شود.‌دار و دسته آقاي حريري و دوستانش، ممكن است عده‌اي افراد را براي آشوب و اغتشاش در طرابلس و صيدا بسيج كنند و عليه حسن دياب شعار دهند. اما هيچ‌كس اين مانورها را قبول ندارد. كساني كه با همكاري خارجي‌ها در حال تلاش براي فروپاشي لبنان هستند از سوي مردم لبنان شناخته شده هستند و مردم لبنان بي‌صبرانه منتظرند كه اقدامات دولت در زمينه مبارزه با فساد نتيجه بدهد و خيلي از كساني كه در طول سال‌هاي گذشته پول‌هايي كه از جيب مردم لبنان به يغما برده‌اند به خزانه بازگردانند. من تصور نمي‌كنم كه اين طرح به نتيجه‌اي برسد و دولت حسن دياب با حمايت مردم لبنان به مبارزه خودش با فساد ادامه مي‌دهد و در مقابل فشارهاي خارجي و داخلي مقاومت خواهد كرد.


    تصميم دولت آلمان دو شق دارد يكي اينكه حزب‌الله را يك گروه تروريستي تلقي كرده است و دوم اينكه هزاران نفر از لبناني‌هاي ساكن شهرهاي آلمان را تحت نظر گرفته است و محدوديت‌هايي براي آنها قايل شده است. اين محدوديت‌ها بر اين اساس است كه اين افراد كمك‌هاي مالي براي حزب‌الله جمع مي‌كنند.
    امريكا و همراهانش قصد دارند اين موقعيت مردمي را  از حزب‌الله بگيرند و با فشار اقتصادي به مردم لبنان نشان بدهند كه مسوول همه اين فشارها و علت همه اين مشكلات حزب‌الله است.
    دولت حسن دياب با حمايت مردم لبنان به مبارزه خودش با فساد ادامه مي‌دهد و در مقابل فشارهاي خارجي و داخلي مقاومت خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون