• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4672 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱ تير

درباره كتاب‌هايي كه آدم را از كتاب خريدن و كتاب خواندن سير مي‌كنند

كه چنانم من از اين كرده پشيمان كه مپرس

احسان رضايي

پاي صحبت اهالي فرهنگ كه بنشيني، همه از پايين آمدن تيراژ كتاب و سرانه مطالعه گلايه دارند كه خب حرف درستي هم هست، اما چيزي كه در اين بحث مورد توجه قرار نمي‌گيرد، كيفيت توليدات نشر ماست. متاسفانه تمام كتاب‌هاي توليدي كيفيت يكساني ندارند و چه بسا، بعضي‌هاي‌شان هم مصداق كتاب‌سازي هستند. 
بعضي‌هاي ديگر هم با آسان‌گيري ناشرها امكان انتشار پيدا مي‌كنند. آثاري كه باعث شلوغ شدن پيشخوان نشر و كمتر ديده شدن كتاب‌هاي خوب و خواندني مي‌شوند.
 مي‌خواهم يك تجربه شخصي را خدمت‌تان عرض كنم. هفته گذشته در كتابفروشي، اثري ديدم كه موضوعش برايم جالب بود. نگاه كردم و ديدم ناشر هم اسم آشنايي است. اعتماد كردم و 65 هزار تومان وجه رايج مملكت دادم و كتاب را خريدم و آوردم خانه، اما وقتي سراغ كتاب رفتم، با چنان متن مغشوش و آشفته‌اي مواجه شدم كه مصداق شعر خواجه شدم: «كه چنانم من از اين كرده پشيمان كه مپرس!»
 من اينجا فقط چهار پاراگراف ابتدايي از فصل اول اين كتاب با عنوان «ايران خاستگاه علوم خفيه و مهد تمدن‌ها» را براي‌تان رونويسي مي‌كنم و توضيحاتي هم مي‌آورم تا خودتان قضاوت كنيد. مرقوم فرموده‌اند: 
«بر پايه يافته‌هاي باستان‌شناسي و متون باستاني، بدون شك خاستگاه بيشتر علوم قديم و جديد، سرزمين مقدس ايران زمين بوده است. علت اين كار وجود انسان‌هاي خلاق و انديشمندي بوده كه علوم جهاني را در ادوار مختلف به وجود آورده و مردمان زمين را با تكنولوژي و پيشرفت آشنا كرده‌اند.
 متوني در دست است كه ثابت مي‌كند اقوام مايايي و اهالي قاره آتلانتيس ايراني و از نژاد آريا بوده‌اند. [كاري به صحت ادعاي‌شان ندارم و اينكه چرا مدارك اين ادعا را نياورده‌اند، اما اسناد باستان‌شناسي حداكثر مي‌تواند در مورد علوم قديم نظر دهند، نه دانش جديد.]
در پژوهش‌هاي خود ما اسناد و مداركي آورده و به تحليل و بررسي آنها پرداخته‌ايم. [در 300 صفحه بعدي كتاب چنين بحثي نيست.] علم مغانه يكي از علومي بوده كه تعداد محدودي از مغان مهري آن را مي‌آموختند و به عده معدودي مي‌آموختند. [اشكالات ويرايشي واضح را بي‌خيال شويد.] تنها كساني كه مي‌توانستند اين علوم را بياموزند كه رازدار باشند. به قول مولوي: 
هر كه را اسرار حق آموختند
مهر كردند و زبانش دوختند
[اصل شعر «دهانش دوختند» است. يعني دو لب فرد را به هم دوختند تا صدايي بيرون نيايد.]
علم مغانه، امروز به علوم خفيه مشهور است كه مشهورترين اين علوم، علم جفر يا ژرف (ژفر) مي‌باشد. [معمولا اشتقاق جفر را از لغت عربي «جفر» مي‌دانند، به معناي پوست بزغاله، چون قبل از رواج كاغذ روي پوست نوشته مي‌شد.] در متون مذهبي آمده كه اهل ‌بيت (ع) اين علم را به پيروان نزديك خود ياد مي‌دادند و اهل‌ بيت (ع) داراي علوم خفيه بوده‌اند. [يك‌باره از مغ‌هاي پارسي به اهل بيت رسيديم!] علم جفر بر پايه علم الاعداد بنيان نهاده شده و كلام جزيي از علم الاعداد است. [علم جفر، علم حروف است و ربطي به علم الاعداد يا رياضي ندارد. 
در تقسيم‌بندي قديمي علوم، جفر از علوم خفيه است، نقطه مقابل علوم جليه شامل طب و منطق و هندسه و رياضي و ساير علومي كه آموزش رسمي داشت.]
علوم سيميا و ريميا و كيميا و هيميا جزو علم جفر جامع است. [جفر پنج شاخه دارد كه اينجا ليميا ذكر نشده.] هر كدام از اين علوم داراي مباحثي مهم در علم رياضي مي‌باشد و علم نجوم و ستاره‌شناسي 
بر پايه همين علوم به وجود آمده است. [كيميا همان علم اكسير است كه هدفش تبديل اجسام و فلزات به چيزهاي ديگر، مثل طلاست. سيميا علم خيالات است و هدفش ايجاد صورت‌هاي خيالي و توهمات در افراد. ليميا يا «علم طلسمات» براي به خدمت گرفتن قواي ماوراءالطبيعه است. ريميا علم شعبده است و هدف آن شناختن پديده‌ها و نيروهاي زميني و به دست آوردن نيرويي تازه از تركيب آنها. هيميا با احوال ستارگان و حيوانات وابسته به آنها مرتبط است و به آن «علم تسخيرات» گفته مي‌شد. يعني فقط اين آخري به نجوم قديم مرتبط است و باقي ربطي به رياضيات ندارند.]»
نمي‌خواهم زحمات نويسنده محترم را بي‌ارج كنم. نه، ايشان متني نوشته و دوست داشته آن را در معرض ديد ديگران قرار دهد. حق هم دارد كه چنين كند. اما ما خوانندگان هم حق و حقوقي داريم. اينجا وظيفه ناشر است كه با سختگيري در پذيرش كتاب و ويراستاري حرفه‌اي متون، هم باعث به ثمر نشستن كار نويسنده شود و هم به خوانندگانش احترام بگذارد. شك ندارم كه اگر اين‌طوري بود، در مورد تيراژ و سرانه مطالعه هم اتفاقات بهتري مي‌افتاد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها