پلاتيني پادشاه فوتبال فرانسه است
اهورا جهانيان
ميشل پلاتيني در كنار ديهگو مارادونا و يوهان كرايف و آلفردو دي استفانو و زينالدين زيدان جزو 5 ژنرال بزرگ تاريخ فوتبال است. در اين فهرست 5 نفره، مارادونا صدرنشين است ولي انتخاب نفر دوم چندان آسان نيست. اگرچه ژنرالهايي چون فرانس بكن بائر(در جام 1970)، آندره آ پيرلو به ويژه لوتار ماتيوس را نيز نبايد از قلم انداخت. باري، ميشل پلاتيني وقتي در فوتبال فرانسه باليد و به اوج رسيد كه فرانسويها 44 سال بود كه چنگي به دل نميزدند. آنها پس از درخشش در جام جهاني 1958 و كسب عنوان سومي مسابقات تا جام جهاني 1982 كمفروغ بودند. پلاتيني متولد 1955 بود و وقتي به جام جهاني 1982 رسيد 27 ساله بود. او 4 سال قبل نيز در جام 1978 نشان داده بود كه جواهر فوتبال فرانسه است ولي كار چنداني از پيش نبرده بود. پلاتيني از 17 سالگي بازي در نانت را شروع كرد(1972) و در 24 سالگي به سنت اتين پيوست(1979) . درخشش او در جام جهاني 1982 موجب شد كه راهي يوونتوس شود. او اگرچه در نانت و سنت اتين بازيكن تراز اول فوتبال فرانسه بود ولي كمي پيش از پيوستن به يوونتوس(و در واقع از اوايل دهه 1980) جزو برترينهاي فوتبال دنيا شد. امروزه وقتي از فوتبال در دهه 1980 سخن ميرود اكثريت افراد ميگويند، مارادونا بهترين بازيكن دهه 1980 بود. اين حكم اگرچه درست است ولي چيزي را ناگفته ميگذارد و آن اينكه در نيمه اول آن دهه ميشل پلاتيني برتر از مارادونا و ديگران بود. پلاتيني 3 بار پياپي برنده توپ طلا شد(1982 و 1983 و 1984) و 3 فصل پياپي نيز در يوونتوس آقاي گل سري آ شد. اگر به ياد بياوريم كه ماركو فان باستن كه احتمالا در كنار گردمولر و پوشكاش يكي از 3 مهاجم برتر تاريخ فوتبال اروپا بوده است در آن ميلان استثنايي، آريگو ساكي دو بار آقاي گل سري آ شد، ميتوانيم اهميت 3 بار آقاي گلي پلاتيني در سري آ را درك كنيم. به ويژه اينكه پلاتيني مهاجم هم نبود. او بازيساز و هافبك تهاجمي بود. همچنين رونالدوي برزيلي، كه در كنار پله دو مهاجم برتر تاريخ فوتبال دنياست، در سري آ نتوانست حتي يك بار آقاي گل شود. آقاي گلي در فوتبال دفاعي ايتاليا كار هر كسي نبود اما پلاتيني غريزه گلزنياش بسيار قوي بود. به علاوه اينكه او استاد ضربات آزاد بود و اين هم سلاحي بود در اختيارش براي گلزني كثير. او براي تيم ملي فرانسه 41 بار گل زد كه 11 گلش با ضربه آزاد به دست آمد. يعني يكچهارم گلهاي ميشل پلاتيني براي تيم ملي فرانسه محصول ضربات آزاد دقيقش بود. ميشل پلاتيني قطعا درخشانترين بازيكن در تاريخ ادوار جام ملتهاي اروپا بوده است. او در جام 1984 در 5 بازي 9 گل زد و فرانسه را قهرمان كرد. 9 گل در 5 بازي، ركوردي بود كه نه قبلا سابقه داشت و نه بعدا تكرار شد. پلاتيني 3 گل به يوگوسلاوي زد و 3 گل به بلژيك. دو بار هتتريك در جام ملتهاي اروپا، آن هم در 5 بازي، پلاتيني را به غول فوتبال دنيا بدل كرد. در فاصله 1982 تا 1986 پلاتيني قطعا بهتر و موفقتر از مارادونا بود. مارادونا در واقع بابت نمايش درخشانش در 4 سال پاياني دهه 1980 از پلاتيني جلو زد. ولي فاصله اين دو نفر در عالم واقع به اندازه فاصلهاي نبود كه امروزه در ذهن مردم پيدا كردهاند. در واقع مارادونا به علت چپگرايي و سرنوشت تراژيكش، محبوبالقلوب شد ولي اگر پلاتيني و مارادونا را مقايسه كنيم حتي اگر زيدان و پله را مقايسه كنيم فاصله بين اين بازيكنان آن قدرها هم زياد نبوده است. اما مشكل پلاتيني فقط مارادونا نبوده است. زيدان مشكل دوم پلاتيني در تاريخ فوتبال بوده. در پاسخ به سوال «پلاتيني بهتر بود يا زيدان؟»، فرانسويهاي قديميتر معمولا جوابشان پلاتيني است و فرانسويهاي جديدتر، زيدان. فرانسويترها هم پلاتيني را انتخاب ميكنند و دورگههاي عرب تبار قاعدتا زيدان را. اما مشكل اصلي پلاتيني دو گل زيدان در فينال جام جهاني 1998 است. قطعا نمايش پلاتيني در 1982 درخشانتر از نمايش زيدان در 1998 بود. پلاتيني در آن جام 5 گل زد و فينال را با بدشانسي عجيب و غريب از دست داد. فرانسه در نيمه نهايي 3 بر 1 از آلمان جلو بود. در وقت اضافي ولي بازي را نبست و دو بازيكنش هم مصدوم شد و 9 نفره به بازي ادامه داد و نتيجه 3 بر 3 شد و در ضربات پنالتي از رسيدن به فينال محروم شد. در 1986 هم دوباره آلمان سد راه فرانسه شد و پلاتيني و يارانش، كه اين بار بيتجربه هم نبودند، از رسيدن به فينال بازماندند. دو بار رسيدن به نيمه نهايي و 7 گل در جامهاي 1982 و 1986 با رسيدن فرانسه زيدان به فينال 1998 و به ويژه با دو گل زيدان از روي نقطه كرنر در آن فينال تاريخي تحتالشعاع قرار گرفت. در سال 2000 در نظرسنجي مجله فرانس فوتبال، زيدان نه فقط بالاتر از پلاتيني ايستاد بلكه به عنوان بهترين بازيكن تاريخ فوتبال اروپا انتخاب شد؛ انتخابي كه آشكارا تحت تاثير قهرماني زيزو و يارانش در جام جهاني بود؛ چيزي كه پلاتيني و يارانش نتوانستند به فرانسويها هديه دهند. امروزه به نظر ميرسد كفه ترازو به نفع زيدان سنگيني ميكند ولي واقع مطلب اين است كه اين سنگيني دلايل فني ندارد. پلاتيني گلزنتر از زيدان بود. از حيث بازيسازي هيچ كمتر از زيدان نبود بلكه كمي هم بهتر از زيدان بود. اگرچه زيدان دريبلزن فانتزيتري بود ولي قدرت دريبلينگ پلاتيني بالاتر از زيدان بود. اگرچه اين ادعاها به كام هواداران زيدان خوش نميآيد ولي عموم هواداران زيدان، بازيهاي پلاتيني را چنانكه بايد نديدهاند. ميشل پلاتيني، مهمترين كاپيتان تاريخ فوتبال فرانسه است. وقتي كه او از تيم ملي فرانسه خداحافظي كرد، تيم ملي فرانسه به خاك سياه نشست و نتوانست به جامهاي جهاني 1990 و 1994 برسد و در 1998 هم به لطف ميزباني در جام جهاني حاضر بود. غيبت هيچ كاپيتان ديگري در دنياي فوتبال ملي چنين تاثير منفي عميقي بر عملكرد هيچ تيمي نداشته است. هلند در غياب كرايف تا فينال 1978 پيش رفت. آلمان بعد از بكن بائر در جام 1978 ضعيف عمل كرد ولي در 1982 به فينال رسيد. فرانسه نيز پس از زيدان در 2010 آشفته بود ولي در 2014 تيم خوبي شده بود. اما فرانسه بدون پلاتيني حتي نميتوانست به جام جهاني برسد. در واقع پلاتيني به «كاپيتان تيم ملي فرانسه» شخصيت داد. تا قبل از او اينكه چه كسي كاپيتان تيم ملي فرانسه ميشود، مساله مهمي در دنياي فوتبال نبود ولي پس از پلاتيني اين سوال براي بسياري اهميت داشت. حتي وقتي دشامپ، كاپيتان فرانسه بود و جام جهاني را بالاي سر برد، خروسها كاپيتانشان چنان نبود كه بايد. تنها وقتي كه زيدان كاپيتان شد، فرانسويها مجددا كاپيتاني در حد و اندازه پلاتيني پيدا كردند. در جام ملتهاي اروپا وقتي فرانسه با 3 گل پلاتيني يوگسلاوي را برد در تابستان 1363 مجله دنياي ورزش تيتر زد: پلاتيني 3، يوگسلاوي 2. بازي بعدي هم با 3 گل پلاتيني به بلژيك توام شد و فرانسه 5 بر صفر بلژيك را در هم كوبيد. ژان ماري فاف بزرگ 3 گل از پلاتيني دريافت كرد. در بازي اول هم فرانسه با گل پلاتيني دانمارك را برده بود و در نيمه نهايي نيز پلاتيني گل سوم را به پرتغال زد و فرانسه به فينال رسيد و در فينال نيز آن گل عجيب را به آركونادا گلر اسپانيا زد تا اسطوره فوتبال فرانسه شود. در هيچ تورنمنت ملياي در تاريخ فوتبال هيچ بازيكني در حد پلاتيني 1984 و مارادوناي 1986 ندرخشيده است. پلاتيني پادشاه فوتبال فرانسه است.