از مجموع ۷ گونه لاكپشت دريايي دنيا در آبهاي ايران ۵ گونه شناسايي و ثبت شده است. از اين ۵ گونه، ۳ گونه(لاكپشت سبز، لاكپشت پوزه عقابي و لاكپشت زيتوني ريدلي) در آبهاي ايران حضور مستمر دارند اما دو گونه لاكپشت سرخ و لاكپشت پشتچرمي به صورت اتفاقي ديده ميشوند. حضور مستمر و در عين حال تخمگذاري دو گونه لاكپشت پوزه عقابي و لاكپشت سبز معمولا بيشتر توجهات را آن هم در اين فصل از سال به خود اختصاص ميدهد اما جالب اينجاست كه در چند سال اخير گزارشهايي هم مبني بر مشاهده تعداد بيشتر لاكپشت زيتوني ريدلي در آبهاي ايران و تخمگذاري آن در برخي از سواحل ارايه شده است. علامت سوالهاي زيادي در مورد وضعيت لاكپشتهاي دريايي در آبهاي ايران وجود دارد. در گفتوگو با بهزاد زادهوش، كارشناس ارشد مديريت و حفاظت تنوعزيستي و مديرعامل گروه جانورشناسان فلات پارس، وضعيت زيستي اين موجودات خارقالعاده را در آبها و سواحل كشورمان مرور كردهايم.
وقتي صحبت از لاكپشتهاي دريايي ايران ميشود، دو گونه بيش از سايرين در خبرها ديده ميشوند. به صورت كلي وضعيت لاكپشتهاي دريايي ايران را چگونه تشريح ميكنيد؟
از مجموع ۷ گونه لاكپشت دريايي كه در دنيا وجود دارد، آبهاي ايران ميزبان ۵ گونه است. لاكپشت پوزه عقابي(Hawksbill Sea Turtle, Eretmochelys imbricata)، لاكپشت سبز(Green Sea Turtle, Chelonia mydas)، لاكپشت زيتوني ريدلي(Olive Ridley Sea Turtle, Lepidochelys olivacea)، لاكپشت پشتچرمي(Leatherback Sea Turtle, Dermochelys coriacea) و لاكپشت سرخ يا سرپهن(Loggerhead Sea Turtle, Caretta caretta).
لاكپشت سرخ در پهناب جنوب متعلق به زيرجمعيت به شدت در خطر غرب اقيانوس هند بوده و بيشتر در كمربند مياني حضور دارد و اغلب هم يا در تورهاي ترال به دام ميافتد يا اينكه گاه و بيگاه لاشه آن را در سمت جزيره قشم و تنگه هرمز به سمت بلوچستان مشاهده ميكنند.
در مقابل، لاشه لاكپشت پشتچرمي تاكنون در سواحل سيستان و بلوچستان، بوشهر و قشم مشاهده شده است. بر اساس شواهد و گزارشات موجود، اين دو گونه در ايران تخمگذاري نميكنند و جمعيت اصلي لاكپشت پشتچرمي در سواحل هندوستان و جمعيت اصلي لاكپشت سرخ نيز براي تخمگذاري اغلب به سواحل كشور عمان ميروند.
تخمگذاري لاكپشت زيتوني ريدلي براي اولين بار در سال ۹۵ در پارك ملي دريايي نايبند توسط محققان دانشگاه كرمان گزارش شد در حالي كه تا پيش از اين تاريخ از وضعيت لاكپشتهاي زيتوني در آبها و سواحل ايران اطلاع دقيقي در دست نبود.
ظرف چند سال اخير ظاهرا تعداد اين گونه در آبهاي ايران زياد شده كه البته علت اين موضوع هنوز مشخص نيست. در نتيجه ما دو گونه اصلي داريم، يكي لاكپشت سبز كه آبهاي ايران بستر تغذيه آن محسوب ميشود و ديگري لاكپشت پوزه عقابي است كه فرقهايي هم با يكديگر دارند. به عنوان مثال درست است كه از لاكپشت سبز در جزاير خارگ و خارگو، لاوان و شيدور ركورد تخمگذاري هست اما تعداد آن خيلي كم است و اغلب هم به صورت موردي ديده ميشود.
لاكپشت سبز درست برعكس لاكپشت پوزه عقابي كه تخمگذاري را در ايران انجام ميدهد و براي تغذيه به آبهاي جنوبي خليج فارس و درياي عمان ميرود در شمال تغذيه و براي تخمگذاري به آبهاي سواحل جنوبي (قلمروي كشورهاي حوزه جنوب) ميرود. به همين دليل خيلي مواقع ما لاكپشتهاي سبز جوان و نابالغ را در سواحل ايران مشاهده ميكنيم به طوري كه معمولا سن آنها ۱۰ تا ۲۰ سال است و متاسفانه در ادوات صيادي هم تلفات زيادي دارند.
لاكپشت پوزه عقابي كه در ايران به صورت تخمگذار مشاهده ميشود و در اين فصل از سال هم خيلي صحبت آن هست، بومي آبهاي ايران است؟
لاكپشت پوزه عقابي ۳ جمعيت اصلي در دنيا دارد. يكي در اقيانوس اطلس، يكي در اقيانوس هند و يكي هم در اقيانوس آرام شرقي. لاكپشتهاي پوزه عقابي كه در كشور ما ديده ميشوند يك زيرجمعيت بسته هستند كه در درياي عرب، عمان و خليجفارس زيست ميكنند. بنابراين جمعيتي كه در خليجفارس است يك جمعيت بسته است يعني مهاجرت به فواصل طولاني ندارند.
اين گروه براي تغذيه به سواحل جنوبي ميروند و در فصل تخمگذاري مجدد به شمال ميآيند. به علاوه اين زيرجمعيت خاص خليجفارس از نظر جثه نسبت به همنوعان خود در ساير مناطق دنيا كوچكتر است. از سوي ديگر متاسفانه در وضعيت گردنه بطري(Bottleneck) هم قرار دارند و از نظر ژنتيكي خيلي به هم شباهت پيدا كردهاند. يك مشكل هم اين است كه مهاجرتي به داخل اين جمعيت صورت نميگيرد كه باعث افزايش تنوع ژنتيكي شود.
گلوگاه جمعيتي يا گردنه بطري Bottleneck در اصل اصطلاحي است كه به كاهش شديد اندازه يك جمعيت و در نتيجه كاهش تنوع ژنتيكي افراد آن اشاره دارد. عامل كاهش شديد جمعيت ميتواند پديدههاي طبيعي اعم از خشكسالي، زلزله، سيل، آتشسوزي، بيماري و... يا فعاليتهاي انساني باشد.
چنين پديدههايي ميتوانند تنوع ژنتيكي يك جمعيت را به شدت كاهش دهند و تبعات آنها كاهش شديد جمعيت و به تبع آن درونآميزي بيشتر، تنوع ژنتيكي پايينتر و در نهايت نيز انقراض است.
غذاي اصلي پوزه عقابيها چيست؟
غذاي اصلي لاكپشتهاي پوزه عقابي اسفنج است. تقريبا ۹۵ درصد رژيم غذايي اين گونه را اسفنج تشكيل ميدهد كه در اصل رقيب اصلي مرجان دريايي است در نتيجه اگر جمعيت لاكپشتهاي پوزه عقابي كم شود، اسفنج زياد ميشود و در نهايت هم مرجانها كه زيستگاهي براي هزاران زيستمند گوناگون هستند، نابود ميشوند. پوزه عقابيها در آبهاي ايران تغذيه و زادآوري ميكنند و در زمان تغذيه هم اغلب در كنار سواحل مرجاني ديده ميشوند.
از نظر تخمگذاري وضعيت پوزه عقابيها به چه صورت است؟
اول اينكه لاكپشتهاي دريايي اغلب شبها و زماني كه مد كامل است براي تخمگذاري از آب بيرون ميآيند چون در برخي سواحل مانند هندورابي يا امالگرم كه ساحل حالت صخرهاي دارد، وقتي مد كامل است و آب بالاست خيلي راحتتر ميتوانند خودشان را به سواحل برسانند.
اين لاكپشتها معمولا سواحلي را با شيب ملايم و دانهبندي خاصي از ماسه انتخاب ميكنند. در آبهاي سمت كشور ما فصل تخمگذاري اين لاكپشتها از اوايل اسفند تا اواسط تير ماه است و در ارديبهشت و خرداد ماه شاهد اوج تخمگذاري آنها هستيم.
اين لاكپشتها چالههايي حفر ميكنند كه حدود ۵۰ الي ۶۰ سانتيمتر عمق دارد و بين ۷۰ تا ۱۱۰ تخم ميگذارند. دوره انكوباسيون(Incubation) تخمها حدود دو ماه است. بررسيها در ايران نشان ميدهد كه لاكپشتهاي ماده پوزه عقابي هر دو الي سه سال يكبار تخمگذاري ميكنند اما در هر سال زماني كه فصل تخمگذاري است بين ۳ الي ۴ مرتبه براي تخمگذاري به ساحل ميآيند.
اين را هم اضافه كنم لاكپشتهايي كه در سمت جنوب خليج فارس تغذيه ميكنند با گرم شدن هوا به سمت كمربند مياني ميآيند و در آنجا مدتي يعني حدود ۴ ماه تغذيه ميكنند و بعد به آبهاي ايران ميآيند.
چطور است كه يك ماده ۳ الي ۴ بار تخمگذاري ميكند؟
نر و ماده در فصل تخمگذاري به سمت سواحلي ميآيند كه قرار است، مادهها در آنجا تخمگذاري كنند. يك لاكپشت ماده پوزه عقابي ممكن است با چند نر و يك لاكپشت نر هم ميتواند با چند ماده باشد. لاكپشت ماده پوزه عقابي ميتواند اسپرمهاي نرهاي مختلف را ذخيرهسازي كند و بعد به نوبت اسپرمها را بارور كند. اسپرمها حتي ميتوانند چندين ماه در بدن لاكپشت ماده باقي بمانند و اين تدبيري است كه به واسطه آن تنوع ژنتيكي جمعيت حفظ ميشود.
تفريخ و خروج از تخمها چقدر زمان ميبرد؟
حدود ۲ ماه طول ميكشد كه لاكپشتها از تخم خارج شوند. اما اين دوره ۲ ماهه تفريخ، رابطه مستقيمي با دما دارد. لاكپشتهايي كه ارديبهشت يا خرداد تخمگذاري ميكنند، بچههايشان خيلي زودتر از لاكپشتهايي كه در اسفند ماه تخم گذاشتهاند از تخم خارج ميشوند چراكه گرما خيلي در كاهش دوره تفريخ اثر دارد.
از طرفي درصد تفريخ هم در گرما كمتر است يعني اگر لاكپشتي در اسفند ماه فرضا ۱۰۰ تخم بگذارد، با احتساب تلفات طبيعي به واسطه كمبود هوا يا خشكي پوسته تخم، در ارديبهشت ماه چيزي حدود ۷۰ تا يا شايد هم كمتر بچه لاكپشت از گودال خارج ميشود. اما لاكپشتهايي كه در خرداد ماه فرضا ۱۰۰ تخم ميگذارند، در تير ماه چيزي حدود ۳۰ تا از بچههايشان از تخم خارج ميشوند و علت هم اين است كه به علت گرما احتمال خشكي پوسته تخمها بيشتر ميشود.
يك نكته جالب توجه هم اين است كه در جزيره امالگرم آقاي دكتر عسكري و همكارانشان پايشي انجام دادهاند كه نشان ميدهد از كل تعداد تخمهايي كه لاكپشتها در اين جزيره ميگذارند، ميانگين حدود ۵۰درصد از گودال خارج ميشود يعني ۵۰درصد تخمها در همان چاله تلف ميشوند. به نوعي، از مجموع تخمهايي كه فرد ماده درون چاله ميريزد، تعداد زيادي از آنها داراي جنين مرده يا آخرين تخمهاي گذاشته شده يعني آنهايي كه بيشتر به سطح نزديكند فاقد جنين هستند.
يكي از نكات جالب توجه در مورد اين موجودات، تعيين جنسيت وابسته به دما در آنهاست به نحوي كه با افزايش دما نسبت جنسي تخمها به ماده سوق يافته و در دماهاي كمتر نرخ نرها افزايش مييابد.
لاكپشتهاي پوزه عقابي در كدام سواحل كشور ما تخمگذاري ميكنند؟
جزاير قشم، هرمز، هنگام، كيش، هندورابي، فارور، لاوان، شيدور، خارگو، امالگرم و نخيلو در پارك ملي دير-نخيلو و سواحل نايبند و الپِي كوشكنار كه البته باتوجه به كارهاي ميداني صورت گرفته، نشان داده شده است كه هر جزيره ميزان افراد خاص خود بوده يعني از نظر جدايي، داراي الگوهاي متفاوتي هستند. به طور مثال لاكپشتهاي مادهاي كه براي تخمگذاري به لاوان ميآيند، جثه بزرگتري نسبت به افرادي كه در جزاير امالگرم و نخيلو لانهگزيني ميكنند، دارند.
چقدر زمان ميبرد كه اين لاكپشتها به بلوغ برسند؟
حدود ۲۰ الي ۳۰ سال طول ميكشد كه اين لاكپشتها بالغ شوند و دوباره براي تخمگذاري به همين سواحل بازگردند. يكي از دلايلي كه باعث شده نسل آنها با خطر جدي مواجه شود، همين بلوغ ديرهنگام است.
دكتر نيكولاس پيلچر (Nicolas Pilcher) يكي از معروفترين محققاني است كه در زمينه لاكپشتها فعاليت و تحقيق ميكند. ايشان معتقد است كه يك ساعت اولي كه لاكپشتها از تخم خارج ميشوند و به دريا ميروند ۲۵درصد از تعدادشان كاسته ميشود و يك سال بعد از آن هم نزديك ۵۰درصد از اين تعداد باز كم شده. بنابراين يكي از دلايل اينكه تعداد تخم لاكپشتها زياد است همين است كه نرخ تلفات تخمها و نوزادان بالاست.
لاكپشتهايي كه از تخم خارج ميشوند، تنها ۴۸ ساعت وقت دارند كه خودشان را به آبهاي آزاد اقيانوسي برسانند. البته در ايران روي اين موضوع كار نشده كه بدانيم لاكپشتها وقتي از تخم خارج ميشوند، كجا ميروند اما تحقيقاتي كه در خارج از كشور انجام شده، مويد اين است كه بچه لاكپشتها بايد وارد آبهاي باز اقيانوسي شوند و تا حدود ۱۰ سالگي بر جريانات باز دريايي سوار شوند و تغذيه كنند.
علت حضورشان در آبهاي باز هم اين است كه در آبهاي باز شكارگر كمتر است. البته ما در سواحل ايران لاكپشتهايي با طول كاسه ۳۰ سانتيمتر يا كمتر را هم ديدهايم كه ميشود گفت حدود ۱۰ سال عمر داشته اما طول عمر زيادي نيست.
چطور ميشود كه لاكپشتها به سواحلي كه در آن دنيا آمدهاند، بازميگردند؟
فرضيه بر اين است كه لاكپشتها ميتوانند زاويه و شدت ميدان مغناطيسي زمين را تشخيص دهند و همين امر براي آنها مثل طول و عرض جغرافيايي كار ميكند. جداي از جمعيتي كه ما در خليجفارس به صورت ايزوله داريم، لاكپشتهاي دريايي در مجموع عادت به مهاجرتهاي خيلي طولاني در حد چند هزار كيلومتر دارند. به عنوان مثال لاكپشتهايي هستند كه از گينه غربي در بالاي استراليا از تخم خارج ميشوند و از آنجا به سواحل كاليفرنيا ميروند و مجدد براي تخمگذاري به گينه برميگردند.
دليل اينكه بچه لاكپشتها شب هنگام از تخم خارج ميشوند، چيست؟
اول اينكه در شب شكارگر كمتر است و در نور شب امكان حركت امن بيشتر است. برخي اوقات هم هست كه بچه لاكپشتها به سطح نزديك ميشوند و به محض اينكه متوجه دماي زياد سطح و در نتيجه روشنايي روز شدند، مجدد به پايين ميروند تا شب فرا برسد. نيكولاس پيلچر ميگويد كه بچه لاكپشتها اغلب در شبهاي مهتابي از گودال خارج ميشوند چون شبهاي مهتابي به يافتن مسيرشان به سمت دريا خيلي كمك ميكند.
در واقع بچه لاكپشتها مسير خود را از طريق نور ماه و ستارهها به دريا دريافت ميكنند كه پديدهاي غريزي است و لذا نورهاي مصنوعي سواحل آنها را گمراه كرده و به جاي حركت به سمت دريا به سوي خشكي ميكشاند. به همين دليل فرآيند لانهسازي لاكپشت دريايي چند مرحلهاي است طوري كه ابتدا لاكپشت به جاهاي تاريك و آرام ساحل ميرود و جايي كه بهترين نقطه براي تخمگذاري است را پيدا كرده و پس از انتخاب موقعيت، لانه خود را در آن حفر و شروع به تخمريزي ميكند.
نزديك شدن گردشگران در زمان تخمگذاري لاكپشت مادر يا در زمان خارج شدن بچهها از تخم چه تاثيري روي آنها دارد؟
وقتي لاكپشت مادر به ساحل ميآيد، اگر سر و صدا باشد يا نور چراغي به چشمش بخورد، مجدد به دريا برميگردد و تخم نميگذارد، ولي وقتي كه به ساحل آمد و شروع به تخمريزي كرد، معمولا با حضور در اطرافش كارش را رها نميكند اما اين به معناي آن نيست كه استرسي هم به حيوان وارد نميشود.
بيشتر توصيه ميشود كه در سواحلي كه آنها هستند از نور نارنجي يا قرمز استفاده شود چون اين رنگها جزو طيفهايي نيست كه آنها ببينند. اما نور سفيد چراغ قوه يا فلاش دوربين ميتواند باعث استرس شديد شود و در برخي مواقع حتي باعث ميشود كه حيوان تخمهايش را نصفه و نيمه بگذارد.
وقتي بچهها از تخم خارج ميشوند هم به هيچوجه نبايد از آنها با نور فلاش دوربين عكس گرفت. در جزيره هنگام شخصا ديدم كه لاكپشتها به جاي اينكه سمت دريا بروند، جذب نور مصنوعي چراغهاي كنار ساحل شدند، بنابراين يكسري حساسيتهايي هست كه بايد آنها را جدي بگيريم.
مهمترين تهديدات بقاي اين لاكپشتها در سواحل ما چيست؟
در جزاير مسكوني، توسعه سواحل و آلودگي نوري بيشتر دردسرساز شده. در سواحلي مانند شيبدراز قشم، روباه و خدنگ زياد است. شيبدراز هم ديگر مانند گذشته خيلي بكر نيست و متاسفانه به دليل حضور گردشگران تاحدودي ناامن شده. امالگرم در گذشته ۲ شغال داشت كه با قايقهاي صيادي به جزيره رفته بودند. البته در جزايري مانند نخيلو گويا حضور موش هم دردسرساز شده كه به عنوان گونه مهاجم مطرحند.
عمدهترين تهديد در سواحلي مانند كيش و قشم و هرمز، توسعه و تخريب سواحل است و از منظر گردشگري و آلودگي نوري شايد در كل جزاير ما براي آنها دردسرساز باشد اما در جزاير بكرتر بيشتر مشكل شغال، روباه و خدنگ وجود دارد.
در جزايري مانند هرمز يا هنگام، يك مشكل هم اين است كه صيادان وقتي براي صيد ميروند و در تورشان لاكپشتي به دام ميافتد، آن را تاكسيدرمي ميكنند و به گردشگران ميفروشند.
يكي ديگر از تهديدها هم اين است كه عربها به تازگي و چينيها نيز از گذشته از لاكپشتها براي مصرف خوراكي استفاده ميكنند.
البته تردد شناورها هم خيلي مهم است چون لاكپشتها براي زادآوري اغلب به آبهاي كمعمق وارد ميشوند و در ايران قايقهاي كوچك صيادي بسياري داريم كه در حدفاصل 3 تا 8 مايلي ساحل حركت ميكنند و اين صيادان اغلب از تورهاي چشمه ريز استفاده ميكنند در نتيجه خيلي از لاكپشتها در اين تورها گرفتار ميشوند و آماري هم از اين تلفات جايي ثبت نميشود.
چه تمهيداتي براي حفاظت از لاكپشتها انديشيده شده؟
لاكپشتهاي پوزه عقابي و سبز هر دو در ضميمه I كنوانسيون جهاني منع تجارت گونههاي گياهي و جانوري در خطر انقراض (سايتس) قرار دارند و منظور از ضميمه I گونههايي هستند كه تجارت آنها ممنوع است. لاكپشتهاي سبز از نظر وضعيت حفاظتي اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و منابع طبيعي (آييوسيان) در مرتبه در معرض خطر (Endangered, EN) و لاكپشتهاي پوزه عقابي در وضعيت بهشدت در معرض خطر
(Critically Endangered, CR) قرار دارند. نرخ رشد كم، بلوغ ديررس، تردد شناورها، صيد مفرط، توسعه سواحل، آلودگيها مزيد بر علت است و وضعيت آنها را بحراني كرده، بنابراين در بخش نظارت و قوانين و مقررات نيازمند جديت بسيار بيشتري هستيم.
بيشتر توصيه ميشود كه در سواحلي كه آنها هستند از نور نارنجي يا قرمز استفاده شود چون اين رنگها جزو طيفهايي نيست كه آنها ببينند. اما نور سفيد چراغ قوه يا فلاش دوربين ميتواند باعث استرس شديد شود و در برخي مواقع حتي باعث ميشود كه حيوان تخمهايش را نصفه و نيمه بگذارد.