• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4710 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۴ مرداد

سيدنادر نوربخش در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

خروج نظاميان امريكايي از آلمان؛ پيروزي سياسي براي مسكو

عده‌اي در آلمان و ايالات متحده چشم انتظار شكست دونالدترامپ هستند

محمدحسين   لطف‌الهي

از زمان پايان جنگ جهاني دوم بخشي از نيروهاي نظامي ايالات‌متحده در آلمان مستقر شده‌اند اما دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات‌متحده تصميم دارد با ناديده گرفتن اين واقعيت تاريخي بخشي از اين نيروها را به امريكا بازگردانده و بخشي از آنها را به ديگر كشورهاي اروپايي منتقل كند؛ اتفاقي كه مي‌توان آن را تحقق خواسته تاريخي روسيه درخصوص كاهش دادن يا خارج كردن نيروهاي نظامي ايالات‌متحده از كشورهاي اروپايي دانست. پيگيري اين طرح از جانب دولت ترامپ باعث شده ترديدهاي زيادي درخصوص آينده روابط اروپا و امريكا مطرح شود و تحليلگران هشدار دهند كه تداوم اين روند مي‌تواند اتحاد تاريخي دو سوي آتلانتيك را دچار مشكل كند. با اين وجود هنوز اين اتفاق با واكنش تندي از سوي كشورهاي اروپايي همراه نشده و اين كشورها باتوجه به نزديك بودن انتخابات امريكا و همچنين نظرسنجي‌هايي كه شكست دونالد ترامپ در انتخابات نوامبر را پيش‌بيني مي‌كنند، منتظرند تا نتيجه رقابت‌هاي داخلي در ايالات‌متحده مشخص شود. «اعتماد» در گفت‌وگو با سيدنادر نوربخش، تحليلگر مسائل اروپا به بررسي اين مساله پرداخته است. نوربخش مي‌گويد، اين تصميم در خود ايالات‌متحده هم ازسوي دموكرات‌ها و هم ازسوي جمهوري‌خواهان مورد انتقاد واقع شده است و برخي آن را نشانه كاهش تعهد امريكا به ناتو دانسته و از احتمال جسور شدن روسيه ابراز نگراني كرده‌اند. او معتقد است، خروج اين ميزان نيرو از خاك آلمان بيشتر از اينكه تبعاتي در زمينه‌هاي نظامي به دنبال داشته باشد موضوعي سياسي و منعكس‌كننده اختلاف‌نظر ميان برلين و واشنگتن است. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد.

 

طرح خارج كردن نيروهاي نظامي امريكا از آلمان به چه دليل مطرح شده و چرا امريكا به دنبال اجراي سريع آن است؟

در تصميم اخير دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات‌متحده اين كشور تعداد 12 هزار نيروي نظامي خود كه در خاك آلمان مستقر هستند را از اين كشور خارج مي‌كند، از اين ميزان 6400 نيرو به امريكا منتقل خواهند شد و مابقي قرار است در كشورهاي ايتاليا، بلژيك و لهستان مستقر شوند. بايد توجه داشت ترامپ دليل اين تصميم را ناكافي بودن هزينه آلمان براي حضور نيروهاي امريكايي اعلام كرده در واقع اشاره ترامپ به بحث اختصاص دادن 2درصد از GDP توليد ناخالص ملي هر كشور از اعضاي ناتو به بودجه دفاعي است كه در سال 2014 مطرح شد، در حال حاضر اين ميزان در آلمان 1.38درصد است و ترامپ بارها به اين مساله اعتراض كرده بود،
با اين وجود نمي‌توان اين امر را دليل واقعي تصميم اخير ترامپ دانست چراكه اولا بلژيك و ايتاليا كه مقصد بعدي نيمي از نيروهاي خارج شده از آلمان خواهند بود نيز نه تنها 2درصد بودجه موردنظر امريكا را محقق نكرده‌اند بلكه با نرخ حدود يك درصد در اين مورد حتي از آلمان هم عقب‌تر هستند و از سويي هم برخي سياستمداران هم در خود امريكا اين تصميم ترامپ را تلاشي تبليغاتي با هدف جلب‌نظر هواداران در انتخابات پيش رو ارزيابي مي‌كنند كه بدون توجه به مباحث استراتژيك و ژئوپليتيكي اين كشور گرفته شده، چراكه كليت اين موضوع به ظاهر يكي از وعده‌هاي انتخاباتي او بوده است خصوصا اينكه توجه كنيم رخدادهاي اخير داخل امريكا از يك طرف و عملكرد ضعيف او در جريان همه‌گيري كرونا از سوي ديگر و رشد بيكاري انتقادهايي را در داخل شامل حال او كرده است.

علت حضور نيروهاي امريكايي در خاك آلمان چه بوده است؟

حضور نيروهاي امريكايي در آلمان سابقه 75 ساله دارد و به نظام امنيتي اروپا پس از جنگ جهاني دوم بازمي‌گردد، در واقع نيروهاي امريكايي طي اين سال‌ها ذيل اهداف پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) كه در سال 1949 تاسيس شد و با هدف اوليه ظاهري مقابله با نفوذ و تهديد اتحاد جماهير شوروي در اروپا غربي حضور پيدا كردند همچنين مقر ستاد فرماندهي اين نيروها در خاك اروپا نيز در آلمان واقع است و طي اين سال‌ها حضور اين نيروها نه صرفا براي تامين منافع دفاعي آلمان بلكه براي عمليات‌هاي برون‌مرزي امريكا در نقاط ديگر جهان نيز مورد استفاده بوده است. براساس تصميم اخير قرار است مقر ستاد فرماندهي اروپايي ايالات‌متحده از آلمان به خاك بلژيك منتقل شود.

نگاه سياستمداران آلماني به اين موضوع چيست و واكنش‌ها در داخل امريكا به اين تصميم چه بوده است؟

اين تصميم در خود ايالات‌متحده هم از سوي دموكرات‌ها و هم از سوي جمهوري‌خواهان مورد انتقاد واقع شده است و برخي آن را نشانه كاهش تعهد امريكا به ناتو دانسته و از احتمال جسور شدن روسيه ابراز نگراني كرده‌اند. واكنش‌ها در داخل آلمان به اين موضوع غالبا با انتقاد همراه بوده است اگرچه مي‌توان احزابي همچون سبزها و نيز حزب چپ آلمان را از اين مورد مستثنا دانست كه اصولا با حضور نيروهاي امريكايي در خاك آلمان مخالف هستند و از اين تصميم استقبال كرده‌اند، با اين حال بايد توجه داشت اين امر به پايان وابستگي امنيتي آلمان به امريكا مبدل نمي‌شود و همچنان بسياري مسائل همچون سلاح‌هاي اتمي ايالات‌متحده در خاك آلمان باقي است. نكته ديگر نيز هزينه سنگين اين تصميم براي ايالات‌متحده و نيز مدت زمان طولاني براي محقق شدن آن باتوجه به تجربيات مشابه قبلي است.

آيا مي‌توان اين جابه‌جايي نيروها را آن‌طور كه سي‌ان‌ان نوشته است «هديه‌اي براي روسيه» عنوان كرد؟

كاهش اين تعداد از نيروها گرچه ذيل تلاش سنتي و تاريخي روسيه براي كاهش نيروهاي نظامي امريكا در اروپا يك اقدام موردپسند مسكو محسوب مي‌شود با اين حال اگر به تبعات ديگر اين تصميم كه بيانگر بالا گرفتن اختلاف‌نظرها درون اين پيمان نظامي است نظر داشته باشيم از نظر روسيه اين امر موفقيتي به‌مراتب بيشتر از صرف كاهش تعدادي نيرو تلقي شده و درواقع نشان‌دهنده تضعيف اتحاد در داخل ناتو از ميان رفتن همبستگي اعضاي اين پيمان نظامي محسوب مي‌شود، لذا بنده معتقد هستم خروج اين ميزان نيرو از خاك آلمان بيشتر از اينكه تبعاتي در زمينه‌هاي نظامي به دنبال داشته باشد موضوعي سياسي و منعكس‌كننده اختلاف‌نظر ميان برلين و واشنگتن است، حتي برخي آن را انتقام شخصي ترامپ از مركل دانسته‌اند. اين امر باعث نگراني متحدان غربي امريكا شده و آنها اين تصميم را كاهش بازدارندگي موردنظر آنها مقابل روسيه قلمداد مي‌كنند.

چگونه اين تصميم را مي‌توان در چارچوب اختلاف‌نظر شخصي ميان مركل و ترامپ تحليل كرد؟

مركل يكي از تاثيرگذار‌ترين سياستمداران حال حاضر اروپا محسوب مي‌شود و بايد درنظر داشت كه ترامپ و مركل به دو جناح سياسي متفاوت تعلق دارند كه خود تشديدكننده اختلافاتي است كه اين دو كشور ممكن است از پيش دارا بوده باشند، براي مثال رويكرد مركل در قبال مساله مهاجرت و پذيرش انبوه پناهجويان او را به چهره‌اي مخالف موج پوپوليسم و راست‌گرايي افراطي در اروپا مبدل كرده است كه همچنان اميد هواداران ليبرال اتحاديه و همگرايي در داخل اروپا است. در مقابل ترامپ حامي احزاب راست افراطي اروپاست و استيو بنون، مشاور پيشين او بارها به‌طور علني از لزوم ايجاد اتحادي از احزاب راست افراطي عليه بروكسل سخن به ميان آورده بود و تلاش‌هايي هم در اين مورد انجام داده است.

از زمان آغاز به كار دولت ترامپ اختلافات ميان واشنگتن و متحدان اروپايي به‌ويژه آلمان افزايش يافته است. دليل اين امر رفتارها و سياست‌هاي خاص دونالد ترامپ است يا سياست كلان امريكا به كلي تغيير كرده است؟

در مورد روابط آلمان و ايالات‌متحده موضوع اخير تنها يكي از وارد مختلف اختلاف‌نظر محسوب مي‌شوند كه در كنار موضوعاتي همچون خط انتقال گاز نورد استريم 2، موضوع رقابت تجاري و مباحث مربوط به عدم پايبندي امريكا به معاهدات بين‌المللي را شامل مي‌شود. خط انتقال گاز نورد استريم 2 كه گاز روسيه را به آلمان انتقال مي‌دهد يكي از مسائل مورد انتقاد ترامپ بوده است. در زمينه معاهدات و نهادهاي بين‌المللي مي‌توان گفت ترامپ در جهت خلاف بسياري از اسلاف پيشين خود عمل كرده است و اين امر نيز همواره مورد اعتراض شركاي اروپايي او بوده است. در كل نمي‌توان نقش برخي الگوهاي ثابت ژئوپليتيكي در كيفيت روابط كشورها با هم را ناديده گرفت اما در بسياري موارد سياست خارجي بازتابي از مسائل سياسي داخلي محسوب مي‌شود كه دربرگيرنده مسائلي همچون انتخابات و احزاب و جريان سياسي حاكم است، بر همين اساس عده‌اي در آلمان و امريكا اميدوارند با عدم موفقيت ترامپ در انتخابات بعدي روابط ميان برلين و واشنگتن بهبود پيدا كند.

آيا رشد ملي‌گرايي در آلمان و برخي ديگر از كشورهاي اروپايي به تشديد تنش‌ها ميان اروپا و امريكا خواهد انجاميد؟

در مورد رشد ملي‌گرايي نمي‌توان الگوي ثابتي را خصوصا در مباحث مرتبط با سياست خارجي در آلمان متصور بود، نخست بايد توجه داشت بارزترين مصداق رشد ملي‌گرايي ظهور احزاب راست افراطي هستند، در آلمان دو حزب آلترناتيو براي آلمان AFD و حزب ناسيونال دموكرات آلمان NPD هر دو راست افراطي محسوب مي‌شوند با اين تفاوت كه مورد اخير به دليل رويكرد نئوفاشيستي خود موفقيتي در جامعه آلمان نداشته در حالي ‌كه حزب آلترناتيو براي آلمان با تمركز ويژه روي موضوع مهاجرت و بهره‌گيري از نارضايتي‌هايي كه خصوصا در پي بحران پناهجويي در سال 2015 ايجاد شد توانست وارد بوندستاگ (پارلمان آلمان) شود و تشكيل دولت ائتلافي آلمان را با بحران كم‌سابقه‌اي مواجه كند، در عين حال جريان راست‌افراطي در آلمان محدود به احزاب رسمي نبوده و در لايه‌هاي ديگر همچون جنبش‌هاي زيرزميني مانند پگيدا يا فعاليت خشونت‌بار گروه‌هاي نئونازي هم نمود پيدا مي‌كند كه اقدامات آنها عليه مهاجران خارجي حتي به مشكل امنيتي هم مبدل شده است. با اين وجود از آنجايي كه هنوز اين جريان سياسي موفق به در دست گرفتن قدرت در آلمان نشده در بعد سياست خارجي چندان تاثيرگذار تلقي نمي‌شوند در واقع از اين منظر خطر اصلي در حال حاضر ازسوي اروپاي مركزي است كه كشورهاي گروه ويزگراد 4 شامل لهستان، مجارستان، چك و اسلواكي و اقدامات افرادي همچون ويكتور اوربان نخست‌وزير مجارستان به محوري منطقه‌اي مبتني بر ملي‌گرايي و پوپوليسم مبدل شده‌اند كه در برابر سياست‌هاي ليبرال بروكسل موضع‌گيري مي‌كنند و به‌شدت مخالف ورود مهاجران خارجي به خاك اروپا بوده و آن را تهديدي براي هويت اروپا مي‌دانند. لهستان در اين ميان در حال مبدل شدن به يكي از پايگاه‌هاي مهم نظامي امريكا در منطقه است و به ميزان 2درصد بودجه دفاعي موردنظر امريكا هم دست پيدا كرده است، خصوص اينكه بايد در نظر داشته باشيم اين كشور از نظر تاريخي همواره نسبت به همسايه شرقي خود بدبين و نگراني امنيتي داشته است و ازسويي هم بخشي جدا افتاده از خاك روسيه با نام ناحيه برونگان كالينينگراد درست در شمال خاك لهستان واقع شده كه محل استقرار بخش مهمي از سامانه دفاعي موشكي روسيه از جمله موشك‌هاي زمين به هواي s400 و سامانه موشكي اسكندر است.

 


    ستاد فرماندهي نيروهاي نظامي امريكا در خاك اروپا در آلمان واقع شده و طي اين سال‌ها، حضور اين نيروها نه صرفا براي تامين منافع دفاعي آلمان بلكه براي عمليات‌هاي برون مرزي امريكا در نقاط ديگر جهان نيز مورد استفاده قرار گرفته است
    كاهش نيروهاي نظامي امريكا در آلمان ذيل تلاش سنتي و تاريخي روسيه براي كاهش نيروهاي نظامي امريكا در اروپا يك اقدام موردپسند مسكو محسوب مي‌شود
    عده‌اي در آلمان و امريكا اميدوارند با عدم موفقيت ترامپ در انتخابات بعدي روابط ميان برلين و واشنگتن بهبود پيدا كند
    برخي سياستمداران هم در خود امريكا اين تصميم ترامپ را تلاشي تبليغاتي با هدف جلب‌نظر هواداران در انتخابات پيش‌رو ارزيابي مي‌كنند كه بدون توجه به مباحث استراتژيك و ژئوپليتيكي اين كشور گرفته شده، چراكه كليت اين موضوع به ظاهر يكي از وعده‌هاي انتخاباتي او بوده است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون