• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4719 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۶ مرداد

محرم در سال «كرونايي»

احمدعلي فولادپور

«آموزگار شهيد!»
درست خوانده‌ايد «آموزگار شهيد» حسين عليه‌السلام را مي‌گويم.
اين آموزگار هنرور حريت، آزادي و عشق و فرزانگي، كه مشهور به حسين «مظلوم» است، پس از شهادت برادر عزيزش امام حسن مجتبي با خود خلوت كرد، بسيار انديشيد كه چه بايد كرد؟! «صلح برادرش» امام حسن(ع) با معاويه مشروط بر اين بود كه معاويه از فرزندانش و از - اقربايش كسي را قبل از مرگش بر كرسي خلافت ننشاند كه نشاند! - فرزند بيست و چند ساله‌اش را قبل از مردنش، خليفه معرفي كرد و زر «پول»هاي دزديده و اختلاس شده از بيت‌المال به درون كيسه‌هاي بزرگ و كوچك رفت و سوگمندانه مردم نومسلمان، اغلب‌شان آن كيسه‌هاي زر را از معاويه گرفتند و كمر به كشتن حسين(ع) بستند! و حسين هيچ عجله‌اي نكرد و تابع احساساتش هم نشد، بلكه بسيار انديشيد كه چه بايد كرد؟! حسين(ع) هم فقير و نداري آنچناني نبود كه براي جمع‌آوري قشون نتواند اقدام كند. بلكه مرام و روال كار يك آزاده و عالم و متدين و با ايمان با حاكمان تحميلي كه به زور سرنيزه و پول، خودشان را به جامعه تحميل كرده‌اند فرقش همين است كه معاويه به دنبال جذب و جمع‌آوري بي‌عقيده‌ها، به قول فرانسوي‌ها «لمپن»‌هاست كه بدون عقيده و مرامند و در مقابل زر و گرفتن پول از ظالم، عادلان و متقيان و اهل ايمان و تدين و متمدن را با وحشيانه‌ترين شكل به قتل رسانند. اين بود، حسين بن علي(ع) باز انديشه كرد و انديشيد خود را تنها ديد! چون او ياراني مي‌خواست كه مزدور و بي‌عقيده نباشند، بلكه، حسين ياراني مي‌خواست كه آماده پيكار با اهل فساد باشند و جان پاك خود را در راه رهايي انسان از بند، بندگي ستمگران فدا كنند! از مدينه‌هاي مدنيت جدش پيامبر(ص) به سوي مكه «كعبه» حركت كرد و قبل از خروجش از مدينه شبانگاهي چند، مثل پدرش علي، مخفيانه به سر خاك مادرش زهرا(س) رفت...

 به عقيده من حسين(ع) پنجاه و شش ساله، مثل شش سالگي كه درگاه سوختن درگاه‌شان و پرپر شدن مادر مظلومه‌اش گريست و مسلما به مادر گفت: مادر حسين تو گر چه جنگ‌طلب نيست ولي دنياداران و فاسقان حكومتي بني‌اميه جنگ و ستيز را به من تحميل مي‌كنند. مادر عزيز و مهربانم، قسم به زخم‌هاي سينه و دل شكسته‌ات حسينت مي‌رود، نه فقط براي انتقام از دشمنان تو بلكه جهت احقاق حقوق زنان و مردان به بند كشيده شده به وسيله، ستمگران مي‌روم. مادر مرا دعا كن كه در جهان يك سنت و مرام و عقيده‌اي را بنيان نهم كه در طول تاريخ مدنيت بشري به عنوان يك اصول و مدل زيستن و چگونه «مردن» به عنوان الگو بماند... و مادرم، مادر شجاع من كه در مدت حيات و عمر كوتاهت از حقوق خاندان نبوي و علوي با شهامت و شجاعت دفاع كردي و به شهادت رسيدي، نگران نباش، دختر بزرگت‌ «زينب» را نيز مي‌برم يا بهتر بگويم اوست كه مرا مي‌برد!! زينب نه تنها كه خواهرم است  شريك نهضتم قرار داده‌ام، بلكه اصل هدفم از بردن خواهرم «زينب» اين است كه مردم و تاريخ و بشريت «تاريخ» بدانند و بفهمند «زن» تنها براي خانه‌داري و معاشقه نيست، بلكه «زن» در مديريت كارهاي بزرگ، چه در جنگ و چه در صلح مي‌تواند دوش به دوش مردان براي بهروزي و رفاه و آسايش و عزت جامعه خويش جانفشاني كند! و تاريخ به ما نشان داد كه حضرت زينب دختر حيدر كرار، در كربلا و چه بعد از عاشوراي كربلا چه كرد، صبر و شكيبايي عزتمندي و عفت‌مندي شجاعانه زينب است كه «عزت عاشورا» هنوز هم پابرجاست!»اما شما خوانندگان احتمالي اين مقاله جبرا شتابزده! از من نويسنده مسلمان و شيعه بپرسيد كه: از نهضت سترگ و عظيم عاشوراي حسيني و از عزت و همت و غيرت و ايثار حسين(ع) و اخوان و يارانش «ما» چه آموخته‌ايم؟! مگر نه اين است كه ما اغلب فقط نام شيعه و تشيع را در شناسنامه‌هاي‌مان به خود بسته‌ايم! و هنوز بعد از چهارده قرن و اندي، نتوانسته‌‌ايم حسين‌خو و حسين‌رو و حسين‌جو باشيم!ما اكنون هم در عصري كه چهارده قرن و اندي از انقلاب عاشوراي حضرت حسين عليه‌السلام گذشته توجه نداريم كه در اين مدت، جهان و مردم جهان، در حال تكوين و تغييراتي بوده‌اند. تمام اجرام، اجسام، نباتات و حيوانات، از جمله انسان و عقايد و ايده‌ها و سلايق همه و همه در حال تغيير بوده‌اند و هنوز هم اين حركت جوهري و پروژه طبيعي و الهي جهان خلقت مرتب و بدون تعطيل در حال «تغييرند» و هيچ چيز و هيچ ذي‌وجودي در حال سكون و ايستايي نيست و همه هستي در حال حركتند.»و در اين عصر تحولات اجتماعي و تغييرات و تحولات فكري، از اين «آموزگار شهيد» حسين عليه‌السلام چه آموخته‌ايم؟ از اخلاق و رفتار حسين(ع) چه آموخته‌ايم؟ براي مثال: وقتي كه حسين(ع) باخبر شدند تروريست‌هاي عمال يزيد دستور دارند امام حسين را ترور كنند و چو اندازند كه: كسي و شخصي با حسين دشمني داشته با خنجر به او حمله‌ور شده و متواري گرديده «والسلام» اين آموزگار شهيد در باطن خويش لبخندي زد و گفت: اين دشمنان خدا و پيامبر، مثل اين كه مرا يك فرد ساده و بي‌دست و پا انگاشته‌اند، كه فرمودند: «انا كيس بني‌هاشم» يعني من پسر زيرك نسل بني‌هاشمم! مي‌دانيم كه امام در شب هشتم ذي‌الحجه كعبه را ترك نمود و ظاهرا به سوي كوفه با اهل و عيال خويش حركت كردند! خلاصه پس از چند روز راهپيمايي در بيابان‌هاي شن‌زار و گداخته از گرما، حسين(ع) باخبر شدند آب شرب قشون يزيديان به فرماندهي «حر رياحي» رحمت‌الله عليه كه هنوز متغير نشده و تسليم امام نشده بود، تمام شده و اعضاي لشكر دشمن براي به دست آوردن آب درمانده شده و اختلاف پيدا كرده در حال زد و خوردند!حضرت حسين(ع) به ياران به ويژه برادر غيور و جنگاورش آقا ابوالفضل(ع) دستور دادند چند مشك بزرگ آب شرب كه بار شترها بود، براي سيراب شدن آنان حتي مركب‌هاي‌شان ببريد و بردند، حسين(ع) آدمكش نيست، حسين بي‌مروت و كينه‌ورز نيست حسين معلم اخلاق و معرفت و انسانيت و حتي تمدن است. عزيزان، شيعيان شريف ساكن كشور متعلق به اهل بيت عليهم‌السلام، ما هم كردار و رفتارمان در جامعه كنوني ايران اسلامي اين چنين است، يا چشم و دل‌مان در گران شدن «سكه و دلار» است كه فردا گران مي‌شوند و يا ارزان؟ اقرار كنيم ما حسين(ع) را دوست داريم و عزادار او هستيم. براي تشنگي او و مظلوميتش اشك مي‌ريزيم، اما از سيره حسيني و از افكار و مرام ايشان چيز زيادي نياموخته‌ايم، صد افسوس.همه سه صفحه كه نوشتم تا به خودم به عنوان نويسنده اين مقاله و به عموم عزيزان حسين دوست و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت صادقانه عرض كنم و جسارتا بخواهم، همين طوري كه حضرت حسين(ع) در آغاز حركت جهادي خويش، در آن موقعيت بسيار بحراني و خفقان حكومت يزيدي به احساسات خويش غلبه كردند و بسيار بسيار انديشيدند و به نتيجه رسيدند كه: دو راه بيشتر ندارند يا بايد تسليم زر و زور شوند يا با هوشمندي و غيرت و شجاعت مقاومت كنند و بر پليدي‌ها پيروز شوند كه شهادت را انتخاب كرد و «خون بر شمشير پيروز شد!»، ما هم بدون انديشه حسيني نباشيم!عزيزان، حسينيان و «عزاداران» معزز و شريف آقا سيدالشهدا حسين عليه‌السلام، ما هم بايد موقعيت كشور و ملت و دولت خود را حتما در نظر داشته و توجه كنيم كه در چه بحراني گرفتار آمده‌ايم.امروز وقت گلايه و انتقاد كردن از اين و آن نيست، امروز براي رهايي در درجه اول از دست اين ويروس خطرناك بشركش «كرونا» بسيار سعي و كوشش كنيم. اولين سعي و كوشش ما گوش دادن و اطاعت به دستورات و هشدارهاي پزشكان شريف و پاسداران صحت و سلامتي اهل طب و طبابت توجه كنيم. اين عزاداري ماه محرم حسيني را با صبر و حكمت و احتياط برگزار كنيم و كاري كنيم كه سلامتي مردم جامعه تشيع و عموم ملت ايران عزيزمان حفظ شود و هم، يادواره و عزاداري آقا امام حسين عليه‌السلام تعطيل نشود و اين كار و انجام آن يك «هنر» عظيم تاريخي در تاريخ عاشوراي حسيني به نام ملت فهيم ايران به ثبت خواهد رسيد هر چه بيشتر خود و فكر و انديشه‌مان را به «آموزگار شهيد» حسين نزديك‌تر كنيم. هموطنان و شيعيان مولي حسين عزاداري تنها اين نيست كه 10 روزي عزادار شويم و بعد از عاشورا كه پيراهن‌هاي سياه و زنجير و پرچم و طبل و دهل به صندوق و انبار رفت، سيره و رفتار و آزادگي و فلسفه انقلاب حسين هم به صندوق فراموشي رود، عصر بسيار تعيين‌كننده است بسيار بايد انديشه كنيمو چه نيكو فرمود مرحوم «دكتر شريعتي»: «آنان كه رفتند كار حسيني كردند و آنان كه مانده‌اند كار زينبي بايد كنند وگرنه يزيدي‌اند!
به اميد پيروزي خرد و ايمان به بي‌خردي و خرافات «والسلام» 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون