• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4755 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۸ مهر

(درباره نمايشگاه مسخ اثر معصومه مهتدي)

از زبان به رژيم‌هاي نشانه‌اي هنر

مهدي رفيع

 

مهم‌ترين انتقادي كه جنبش ساختارگرايي فرانسوي با آن رويارو شد، فروكاستن انواع نشانيك‌هاي غير‌گفتاري به نشانه‌شناسي‌هاي زباني بود. بارت، لكان و آلتوسر، همه در اين اتهام مشترك بودند كه هر يك به نحوي جهان‌هاي غيرزباني را به «امپرياليسم دال و ساختار» تقليل داده‌اند، فروكاست تحليل به جايگشت‌هاي پيشاموجودي كه مولفه‌هاي زباني را در مركز فضاهاي ثابت و تهي درون ساختار قرار مي‌دهد. هنر مفهومي و بيانيه جوزف كاسوت مبني بر اولويت هستي‌شناختي فلسفه بر هنر، «هنر پس از فلسفه» كه فلسفه تحليلي را در مركز اين بيانيه جديد هنري جاي مي‌داد، درست همان زماني كه جنبش ساختارگرايي مي‌رفت تا عمر تقويمي خود را به پايان برساند، يعني در 1969، زبان را به عنوان مقوله‌اي مهم در مركز هنر مفهومي مستقر كرد. از اين رو، نويسندگاني مانند پيتر آزبورن، هنر معاصر را در راستاي مسيري «پسا-مفهومي» تعريف مي‌كنند كه درنهايت از دغدغه‌هاي غالب زبان‌شناختي و معناشناختي در هنر مفهومي فاصله مي‌گيرد.آثار معصومه مهتدي دقيقا به اين فضاي 
«پسا-مفهومي» هنر معاصر تعلق دارند، درست در مرزي ميان معنا و بي‌معنايي كه نمايشگاه پيشين او، «تازدن» (1397)، برحسب رابطه «گفتار و فيگور» در تفكر ليوتار تبيين مي‌شد، اما در اينجا آنچه برجسته مي‌شود، بيشتر گسست ميان «كلمه‌ها و چيزها» است. ايجاد زنجيرهايي از اختلال‌هاي متوالي در محورهاي همنشيني و جانشيني زباني، از طريق اوريگامي و نشانيك‌هايي كه بافت‌هاي زباني و معناييك را مختل مي‌كنند، تا از طريق نشانه‌هايي تصويري يا غير‌تصويري امكان‌هايي متفاوت را در انقطاع جريان‌هاي خود بيافريند: نوعي دگرريختي كه با واسازي ساختار زباني جمله، حروف را در محورهاي جديدي به هم متصل مي‌كند كه تراگذر هستند و يكديگر را نه صرفا در جهت‌هاي عمودي و افقي، بلكه در محورهايي چندجهت‌مند، اريب، مايل و در مسيرهاي گوناگون قطع مي‌كنند؛ مداخلات فيگور (پيكره) در نظم اشيا يا كلمات، به نحوي كه بتوان لايبرنت‌هاي جديدي را ميان‌شان تعبيه و جاسازي كرد (هم‌امكاني جهان‌هاي بي‌شمار لايب‌نيتزي يا هزارتوهاي بورخسي) يا اختلال در ماهيت كلامي كتاب با دگرريختي‌هاي پي در پي، به گونه‌اي كه ريزوم‌هاي جديدي شكل گرفته كه منجر به انشعاب يا تغيير مسير خوانش از جهات اصلي آن مي‌شوند. در نمايشگاه چيدمان «مسخ»، اثر معصومه مهتدي، روابط ميان كلمه‌ها و چيزها در چندين سطح مغشوش مي‌شوند تا وضعيت‌ها و پيوندهاي جديدي را بيافرينند. نخست، قاب‌هاي هندسي و انتزاعي روي ديوار كه كلمه‌ها را قلمروزدايي كرده و آن را در شكل‌هاي جديدي دوباره به جريان مي‌اندازند، روابط ميان كلمه و تصوير را در نظمي از روابط «تصوير-استعار» تببين مي‌كنند كه كاملا به رژيم زيبايي‌شناختي تعلق دارد كه رانسير در مورد هنر به آن اشاره مي‌كند، برگردان كلمه به رمزگان‌هاي شكلي، ديالكتيك متن و تصويرِ هندسي و برعكس. دوم، سازمان‌زدايي فيگورال[=پيكرال] از كتاب-شكل (شكلِ كتاب) از طريق اوريگامي‌ها و بافت‌هايي كه سازمان متني كتاب را با بافت‌هاي گوناگون و روابط محورهاي تراگذر مخدوش مي‌كنند، اين ديگر كتابي براي خواندن نيست، كتابي است براي تماشا كردن و بيرون رفتن از خودِ كتاب در مقام يك «شكل-خوانش» به وسيله نيروهاي سازمان‌زدا. سوم، ايجاد يك «اتاق تاريك» كه در آن نور-كلمه‌ها، قطعاتي جدا شده و منتخب از كتاب «زماني كه يك اثري هنري بودم» اثر اريك ايمانوئل اشميت را براي اختلال در خود معاني كتاب، رابطه هنرمند با اثر، رابطه منتقد با هنرمند و با اثر و انواع روابط موجود در جهان هنر به كار مي‌گيرند، اتاق تاريك در اينجا نوري بر وجوه متفاوتِ جهان مخاطب در مواجه با اثر نيز مي‌اندازد و با بهره‌گيري از تمايز دلوزي ميان نظام نور و نظام زبان مي‌توان گفت كه در اينجا اين تقابل مخدوش شده و از كار مي‌افتد. نظام نور در اين مورد دقيقا كلمه‌ها را ديدني مي‌كند و نه شكل‌ها و چيزها را و كلمه‌ها، نور دومي را ساطع مي‌كنند كه با آن خودِ نظام نور ديدني مي‌شود: نور زبان و نه نور فوتون‌ها. چهارم، ما با دگرگشتارِ «واژگان» در نظام‌هاي زباني مواجهيم و اين موضوع كه اين همواره واقعيتِ وجود «ديگري» است كه مرا «نام‌گذاري» مي‌كند و من از طريق ديگري به جهان نامگان‌ها وارد مي‌شوم كه در چيدمان از طريق نمونه‌ا‌ي خاص، يعني «استكان»، بررسي مي‌شود. پنجم، چيدمان به امكان صلبيتِ خود نظام اوريگامي اشاره دارد، وقتي ما از امر فيگورال[=پيكرال] به مثابه اختلالي در جهان-زبان به امر فيگوراتيو[=پيكره‌مند] و تثبيت‌هايي تصويري-فرمي مي‌رسيم كه خود را در يك وضعيت خاص، جاي مي‌دهند. از اين رو مهتدي دست‌كم پنج وضعيت اختلال ميان كلمه‌ها، چيزها و نشانه‌ها را بررسي مي‌كند كه به نظام‌هاي نشانيك كاملا متفاوتي تعلق دارند و قابل تقليل به مولفه‌هاي زباني-مفهومي نيستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون