• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4764 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۰ مهر

خطر ديپلماسي كيف پول

اردوان اميراصلاني

يك ماه پس از عادي‌سازي روابط ديپلماتيك اسراييل و امارات متحده عربي، پادشاهي بحرين نيز اقدام به عادي‌سازي روابط با دولت اسراييل كرد و پس از مصر در سال 1979 و اردن در سال 1994 به چهارمين كشور عربي تبديل شد كه موجوديت اسراييل را به رسميت مي‌شناسد.  رسانه‌ها اغلب اين سوال را مطرح مي‌سازند كه آيا اين تجديد آرايش استراتژيك سبب تغيير اساسي موازنه در خاورميانه خواهد شد؟ اما پاسخ به اين پرسش ترديدآميز است. عادي‌سازي روابط ميان اسراييل و اعراب كه امسال شاهد آن بوده‌ايم امري ناگهاني نيست و بيشتر به منافع استراتژيك مربوط مي‌شود تا برقراري صلح و ثبات در منطقه. اين مساله قبل از هر چيز نشأت گرفته از ديپلماسي محتاطانه چندين ساله ممالك پادشاهي نفت‌خيز حاشيه خليج‌فارس با اسراييل از ترس دشمن مشترك يعني ايران كه قدرت منطقه‌اي آن از اوايل سال 2000 به ‌طور قابل‌توجهي افزايش يافته است. علاوه بر اين، كشورهاي عربي حاشيه خليج‌‌فارس از اسراييل به عنوان يك شريك اقتصادي پيشرو استقبال مي‌كنند و از عملكرد فناوري‌هاي پيشرفته آن به‌ويژه براي توسعه سيستم‌هاي نظارتي خود بهره‌مند مي‌شوند. دولت يهود نيز به نوبه خود براي كاهش وزنه تشكيلات خودگردان فلسطين در مذاكرات آتي در مورد سرزمين‌هاي اشغالي علاقه خاصي به اتحاد با جهان عرب دارد. اما در اوايل سال 2020 امارات متحده با مشاهده خطر الحاق كرانه باختري به اسراييل از طريق برنامه صلح خاورميانه به سرعت گزينه صريح الحاق يا عادي‌سازي را به اسراييلي‌ها ارايه داد كه گزينه دوم راه پيروزي در سياست خارجي در اواسط سال انتخاباتي را براي واشنگتن هموارتر مي‌سازد. به‌ طور خلاصه، همه بايد از اين «كودتاي» ديپلماتيك بهره‌مند مي‌شدند...

 بدين ترتيب كه امارات‌متحده به واسطه عادي‌سازي روابط با اسراييل قادر به تجهيز نيروي هوايي خود با كمك ايالات‌متحده امريكا مي‌گردد و به نظر مي‌رسد كه بحرين نيز با پيروي از اين قاعده اقدام به تهيه تجهيزات سامانه پدافند هوايي امريكايي نمايد. اين جدل اقتصادي و امنيتي بار ديگر نشانگر اين است كه مساله فلسطين و همبستگي اعراب در دستور كار قرار ندارد و كمكي براي دستيابي به توافق متعادل ميان اسراييل و فلسطين نخواهد بود. دولت ترامپ نيز براي حمايت از سياست‌هاي كنوني و منافع مالي و استراتژيك خود در مقابل ايران از اين اتحاد نوين پشتيباني مي‌كند.  با اين وجود، اين محاسبه كوته‌فكرانه از جانب اسراييل و امريكا جاي تعجب دارد، زيرا از نظر ديپلماتيك و فرهنگي آيا امارات متحده كوچك‌تر از اتريش و بحرين كوچك‌تر از جزيره منهتن با مجموع جمعيت تقريبي 1.5 ميليون نفر قادر خواهند بود تا جهان عرب-مسلمان با حدود 400 ميليون عرب و بيش از يك ميليارد مسلمان را تحت‌تاثير قرار بدهند؟ در مقابل، مصر به عنوان اولين قدرت جهان عرب با 100 ميليون جمعيت و نفوذ فرهنگي و تاريخي غيرقابل انكار و نيز برعهده داشتن نقش واسطه ميان جهان عرب و اسراييل از سال 1979 به عمد از مذاكرات اسراييل با اعراب كنار گذاشته شده است. روند مذاكرات با از دست دادن نفوذ استراتژيك و انزوا در منطقه و خطر ازدست دادن منافع تحقير شديدي براي مصر به حساب مي‌آيد. به همين ترتيب، نزديكي روابط عقيدتي نارندرا مودي و دونالد ترامپ با تقويت ملاحظات اقتصادي و استراتژيك امريكا براي فروش تجهيزات نظامي و موقعيت‌يابي به هند در رقابت با چين، نفوذ منطقه‌اي پاكستان به عنوان دومين قدرت جهان اسلام از لحاظ دارا بودن قدرت اتمي و ارتش نيرومند و جمعيت زياد را به‌شدت تضعيف مي‌كند. عربستان‌سعودي نيز كه با دنباله‌روي از امريكا مشتاق برقراري روابط نزديك با هند است، متحد پاكستاني خود و هرگونه همبستگي مسلمانان با مساله كشمير را كوچك مي‌شمارد تا حدي كه مانع رفتن عمران خان نخست‌وزير پاكستان به مالزي براي مطرح‌سازي اين موضوع مي‌شود يا از پذيرفتن رييس ستاد ارتش پاكستان در ديدار با رياض امتناع مي‌ورزد. عدم حضور پاكستان در مذاكرات بين‌الافغاني كه از 12 سپتامبر در قطر آغاز شد تحقير ديگري است براي اين كشور كه نقش استراتژيكي در تعادل خاورميانه و آسياي ميانه دارد. بالعكس، اين‌گونه جنبش‌هاي ديپلماتيك به دور از ايجاد تعادل مجدد تنها باعث عدم تعادل بسيار مخرب مي‌شوند. واضح است كه از اين پس ائتلافات تاريخي منعقد شده با كشورهاي بزرگ پرجمعيت و داراي اهميت فرهنگي و تاريخي و نظامي غيرقابل انكار به نفع ائتلافاتي كه منافع جغرافيايي-سياسي را براي تامين ملاحظات اقتصادي و امنيتي ناديده مي‌گيرند كنار گذاشته مي‌شوند. اين منطق كوتاه‌مدت و ديپلماسي كيف پول بر پيوندهاي تاريخي و چشم‌انداز سياسي واقعي غلبه دارد. عادي‌سازي روابط ميان اسراييل و برخي از كشورهاي عرب با پشتيباني امريكا مي‌تواند آغازگر رويكردهاي ديگر با تاثير زنجيره‌اي باشد. بنابراين مانعي وجود ندارد اگر عادي‌سازي روابط ميان پاكستان و حتي مصر را با ايران متصور شويم كه نتيجه آن بالطبع تقويت پيوندهاي محكم بين آنان در راستاي تشكيل يك جبهه وزين و منسجم مشترك در مقابل جبهه كشورهاي پادشاهي نفت‌خيز حوزه حاشيه خليج‌فارس باشد. با بازگشت ايران به صحنه‌هاي بين‌المللي، قدرت‌هاي بزرگ جهان عرب-مسلمان نيز مي‌توانند مجددا در مقابل كشورهاي خردي كه فاقد ساختار سياسي و تاريخي هستند و مشروعيت آنان عمدتا از ثروت هنگفت‌شان مشتق مي‌شود قد علم كرده و وارد عرصه شوند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون