• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3250 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۲ خرداد

اين روزها همه از سرطان مي‌ميرند، شما چطور؟

مجتبا پورمحسن

«مصطفي عبداللهي،  بازيگر و كارگردان باسابقه تئاتر و راديو درگذشت.» علت؟ سرطان. او ۱۴ سال با سرطان مبارزه كرد و بالاخره تسليم مرگ شد. اما كساني كه سالي دو بار نه با خود او، بلكه با قطب‌الدين صادقي دمخور شده بودند مي‌دانستند كه عبداللهي با چه مكافاتي داروهاي درماني را تهيه مي‌كرد و گاهي هم تهيه نمي‌كرد. در اين بين هيچ مقام مسوولي نبود كه به آقاي عبداللهي بگويد تو براي هنر اين مملكت كارهاي موثري انجام داده‌اي و به گردن ما حق داري و حداقل كاري كه مي‌توانيم بكنيم اين است كه داروهاي تو را تامين كنيم. نه، نبود. همان‌طور كه براي ديگر هنرمندان هم كسي نبود. هنوز سرنوشت تلخ زنده‌ياد مهدي فتحي پيش از مرگ را به ياد دارم؛ اين بازيگر درجه يك را از بيمارستان مرخص نمي‌كردند چون وسعش نمي‌رسيد هزينه بيمارستان را بدهد. مهدي فتحي بازيگر نقش عمروعاص در سريال به يادماندني امام علي بود، يكي از موفق‌ترين سريال‌هاي همسو با اعتقادات مردم و البته گفتمان مديران. اما حتي  اين كار سترگ نيز مهدي فتحي را از بي‌وفايي مسوولان مصون نگه نداشت.
در يك سال گذشته بارها و بارها شنيديم كه هنرمندان كشور در سنين جواني بر اثر ابتلا به سرطان درگذشتند. آمار هنرمنداني كه به دليل ابتلا به سرطان جوانمرگ شده‌اند تا حدي بالا رفت كه يك موج وحشت عمومي ايجاد كرد، و مسوولان وزارت بهداشت مجبور شدند با ارايه آمار، اعلام كنند اگرچه شتاب رشد سرطان در ايران بسيار بالا رفته، اما آمار مبتلايان، فعلا نسبت به استاندارد جهاني كم است. كاري به اين مساله ندارم، موضوع اين وجيزه مرگ پي درپي هنرمندان كشور بر اثر ابتلا به سرطان است، آن‌هم جوانمرگي. بله، مصطفي عبداللهي هنگام مرگ ۶۰ سال سن داشت، اما باور كنيد كه در بلاد كفر اين سن براي مرگ يك هنرمند، جزو سنين جواني محسوب مي‌شود؛ در نظر داشته باشيد نويسنده‌اي مثل امبرتو اكو، تازه در سن ۵۱ سالگي اولين رمانش را نوشت. مي‌توانيد به بخش فرهنگ سايت روزنامه‌هاي معتبري مثل گاردين و نيويورك تايمز سري بزنيد. خبرهاي متعدد درباره مرگ نويسندگان و هنرمندان در سنين ۸۰، ۹۳، ۹۸ و حتي ۱۰۳ سالگي منتشر مي‌شود. آيا نويسندگان خارجي در پرقو بزرگ شد‌اند و نويسندگان ما در رنج و درماندگي؟ نه اصلا اين‌طور نيست. زندگي همان نويسندگان ۹۰ ساله را كه مرور كنيد مرارت‌هايي مي‌بينيد كه ما حتي فكرش را نمي‌توانيم بكنيم چه رسد به اينكه خودمان تجربه كرده باشيم. پس علت اينكه اينجا هر روز اهالي فرهنگ و هنر در سنين جواني و ميانسالي بر اثر سرطان مي‌ميرند و نويسندگان و هنرمندان آنجا نمي‌ميرند، چيست؟ فكر مي‌كنم دليل عمده‌اش مراقبت‌هاي پزشكي به موقع و تمكن مالي آن نويسندگان از ميانسالي به بعد است. نويسندگان و هنرمندان بزرگ غربي زماني كه با بيماري‌هاي جدي مثل سرطان روبه‌رو مي‌شوند، آنقدر پول دارند كه نگران هزينه درمان نباشند. اگر هم پول نداشته باشند، شهرت‌شان به عنوان نويسنده و هنرمند خودبه‌خود به اهرم فشاري قوي براي مجبور كردن دولت به ارايه بهترين خدمات درماني در اسرع وقت تبديل مي‌شود. مگر مي‌شود مثلا پيتر ناداس مجارستاني بميرد آن هم به اين دليل كه پول درمان بيماري‌اش را نداشته باشد؟ افكار عمومي و علاقه‌مندان او اصلا چنين فكري را در ذهن خودشان هم راه نمي‌دهند. بماند كه جمعيت افكار عمومي ما به زحمت از ۱۰ هزار مخاطب بالاتر مي‌رود. مصطفي عبداللهي، فقط يك شهروند نبود. او سرمايه كشور و ملت بود و در مقابل مرگ او همه ما زيان مي‌بينيم. از اين چهره ارزشمند فرهنگي كه گذشت، كاش مسوولان به داد بقيه برسند و نگذارند همه از سرطان بميرند آن هم در ۶۰ سالگي!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون