امام سجاد، اسوه اعلاي عرفان ناب
سيد سلمان صفوي
امام سجاد(ع) در شرايطي به امامت منصوب شدند كه امام حسين(ع) و ياران با وفاي آن حضرت، توسط خليفه غاصب قدرت وقت با همراهي بزرگاني از علما، سرداران و اشراف، تحت عنوان خروج بر حكومت، در كربلا به شهادت رسيده بودند. اكثريت جامعه نيز با سكوت خويش يا همچون اهالي شام با ابراز شادماني، آنها را همراهي كرده بودند. امام سجاد(ع) با تحليل عيني از شرايط و مناسبات اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي آن دوران، تمركز بر عرفان ناب و كادرسازي - همانند زيد بن علي – را به عنوان طريقي براي مبارزه با حكومت اشرافي جور و بيداد زير لواي اسلام و اصلاحات فرد و جامعه انتخاب كردند. امام عرفان ناب را به عنوان استراتژي مبارزه انتخاب كردند، زيرا اخلاق و معنويت در شبكه نخبگان جامعه و هرم قدرت رنگ باخته بود، علما و سرداران و اشراف نيز با دل سپردن به مناصب و زرق و برق دنيا، مسحور قدرت ظاهري حكومت و خلافت شده بودند و قدرت و عزتِ القادر العزيز، يوم تُبلي السرائِر و پل صراط را در قيامت كبري فراموش كرده بودند كه: لِمنِ المُلك اليومالله الواحِدِ القهّار. از خاطر برده بودند كه خداوند ولي مطلق جهان است و هيچ كس نميتواند به نام خدا، خلاف قانون الهي و عدالت فرمان دهد؛ و لا طاعت لِمخلوُق في معصِيتِ الخالِق، و اِنّالله يحِبُّ المُقسِطين. فرزند برومند سيدالشهداء و فاتح خيبر(عليهم السلام)، با پرچم عرفان ناب اسلامي به جنگ خلافت جور و اتحاد شوم زر و زور و تزوير رفتند تا از يك سو نشان دهند آنچه به نام دين حكومت ميكند، دين نيست؛ بلكه استفاده ابزاري از دين براي مطامع سياسي و حفظ قدرت است و از سوي ديگر با بيداركردن نفوس مسلمين با ياد خداي حكيم و عزيز و دميدن معنويت در روح جامعه، اجتماع مسلمين را در مقابل دنيازدگي حكومت قرار دهند تا بدين طريق مقدمات بياعتباري حكومت فراهم شود. پيام امام سجاد(ع) به نخبگان و بزرگان جامعه مسلمين در ادعيه مندرج در صحيفه سجاديه؛ مبناي دستيابي به قدرت و عزت را روي آوردن به قادر متعال و عزت بخش جهان ميداند و تاكيد ميكند براي كسب دنيا و آخرت، با خدا بيعت كنيد. در پيشگاه خداي متعال سجده كنيد؛ نه در برابر قدرتهاي دنيا. صحيفه سجاديه امام زينالعابدين(ع) در جوار قرآن حكيم و نهجالبلاغه اميرالمومنين(ع)، مانيفست اصلاحطلبان و مجاهدين است. در دوره خفقان قبل از انقلاب، براي مشورت در امر كيفيت مبارزه به ديدار آيتالله خامنهاي رفتم كه در ايرانشهر در تبعيد به سر ميبردند. سوال كردم مبارزه در اين شرايط اجتماعي با زمان كداميك از ائمه اطهار(عليهمالسلام) تطبيق ميكند؟ پاسخ دادند: «امام سجاد(ع) . ما به صحيفه سجاديه و زيد بن علي نياز داريم.» اين سخن بدين معنا بود كه عليه جور حكومت طاغوت بايد مبارزه كرد، اما زيربناي مبارزه؛ اصلاحِ نفس است. اصلاحات و مبارزه بدون طهارت روح به بيراهه ميرود. بر اين اساس يكي از ملاكهاي عضويت در گروه توحيدي صف، اخلاق و عبادت بود كه به نحو بارزي در شخصيت شهيد محمد بروجردي تبلور يافته بود. امروز نيز صحيفه سجاديه امام زينالعابدين(ع) ميتواند راهنماي عمل باشد. تا شايد با عامل شدن سياسيون و اصحاب قدرت به نيايشهاي زبور آل محمد؛ دروغ، تهمت، بياخلاقي، فساد اقتصادي و توطئهچيني از ساحت سياسي و اجتماعي ايران عزيز زدوده شود. انشاءالله.