نگاهي دوباره به نسل جوان
محمود ميرلوحي
جوانان امروز را بايد خوب بشناسيم. اگر اين شناسايي صورت بگيرد و مطالبات و رويكردهاي اين قشر از جامعه خوب شناخته شود، ميتوانيم نسبت به برآورده كردن خواستههاي آنان اقدام كنيم. اما متاسفانه آنچه در اين زمان خيلي محسوس است شكاف بيننسلي و بدبينيهايي است كه نسبت به نسل جوان در مديريت كشور وجود دارد و حتي بارها از تعارضات بين دو نسل انقلاب هم ياد ميشود. اما توسعه ارتباطات و تعاملها و رفت و آمدها و گسترش راديو و تلويزيون و رسانهها باعث شده نسل جديد خيلي متمايزتر از نسل گذشته باشد. اين تمايزها را بايد شناخت. در گذشته اگر ميخواستيم در جامعه فرهنگ و گفتماني را مطرح كنيم به سختي امكان حصول پيدا ميكرد. امروز هر جواني در هر نقطهاي از كشور ميتواند به بزرگترين مراكز علمي جهان مرتبط شود به شرطي كه خوب شناخته شود. لذا به قدر توان بايد تلاش كرد تا نسل جديد و نگاهها و حساسيتهاي اين قشر نسبت به اقتصاد و فرهنگ و توجه به توسعه و آباداني شناخته شود. بايد براي استفاده از نسل جوان برنامهريزي كرد. شايد بهترين كاري كه ميتوان كرد اين است كه از خودشان كمك گرفت. نسل گذشته هرچند صلاحيت ارشديت دارد اما از حيث ابزار و تحولاتي كه در عرصه ارتباطات روي داده به نوعي از نسل جديد عقبتر است. مگر در انقلاب شاهد نبوديم كه جواناني از سنين 25 سالگي وارد هيات دولت و مجالس اول و دوم بعد از انقلاب شدند؟ چرا به همان شيوه رفتار نشود؟ امري كه در همه كشورها معمول است و مورد عجيبي نيست. اما اعتمادي كه از روي اجبار نباشد، اعتمادي كه بايد توسط بزرگان كشور به رسميت شناخته شود، اعتمادي كه حتما به نفع نسل قبلي نيز است؛ نسلي كه نسبت به امكانات آن زمان تلاش زيادي براي برپا نگه داشتن انقلاب داشتند. از اين راه ميتوان به راهحلهاي فراواني رسيد. امروز مراكز اصلي فناوري به دست جوانان است و بسياري از كارهاي ديگر كه از لحاظ اهميت كم نيستند پس بايد به آنها احترام شود و به رسميت شناخته شوند. عرصه سياست نيز از اين امر مستثني نيست. هرچند در گذشته افرادي به خاطر دسترسي به بخشي از امكانات كشور ميتوانستند مردم را نسبت به خود علاقهمند كنند و امروز اين امر كار سادهاي نيست. اما يادمان باشد كه هر جا كه جوانان هستند اتفاقات مهم نيز در همانجا روي ميدهد. نشاط و فعاليت موثر با حضور جوانان شكل ميگيرد. ممكن است در سياست تجربيات گذشته بهتر جواب دهد اما همان تجربيات بهترين نقاط كسب تجربه نسلهاي جديد است. در حوزههاي مختلف نيز به همين نحو است و اگر قبول داريم كه توسعه رابطه زيادي با استفاده از نسل جوان كشور دارد بايد ميدان را براي ورود به مبادي توسعه توسط جوانان باز كرد. اگر مشكلاتي نيز با ورود جوانان وجود دارد ناشي از عدم شناخت يا عدم به رسميت شناختن نسل جوان جامعه است. متاسفانه در برخي حوزهها هنوز هم نسل پيشين بايد و نبايدهاي زيادي را بر سر راه فعاليتهاي نسل جوان ميگذارد و به گونهاي طلبكارانه به فعاليتهاي اين نسل نگاه ميكند. اما بايد قبول كنيم كه اگر در جاهايي حضور موثر جوانان مورد امتحان قرار بگيرد ضرر نميكنيم. در دورههاي مختلف تجربه شده، يك بار ديگر هم امتحان كنيم. هرچند كه بايد اعتراف كنيم بسياري از دوستان حاضر نيستند كارها را به نسل جوان واگذار كنند و امروز هر كدام از آنها به مرز پيري رسيدهاند. اما ملاحظه ميشود كه اين نوع برخورد با نسل جوان اصلا به نفع جامعه ايران نيست. بايد نگاه دوبارهاي به نسل جوان جامعه داشته باشيم.