آسيب مردم ايران از دشمنان خارجي و دوستان داخلي
محمد متين
در دوران كودكي حكايتي طنز و شايد تلخ از بزرگان خانواده شنيدهام كه هنوز در ذهنم مانده و در حال حاضر مردم ايران را مصداقي از اين حكايت ميدانم. نقل است كه «بانويي از شوهر خود كتك شديدي خورده و از خانه بيرون انداخته شد. او گريان و نالان به خانه پدري رفت و شكايت از شوهر خود نمود. پدر كه از شنيدن ماجراي كتك خوردن دخترش بسيار ناراحت و برآشفته شده بود، دختر خود (همان بانوي قصه) را به باد كتك گرفت و از خانه بيرون كرد. وقتي دليل اين كار را از پدر جويا شدند؛ گفت دامادم دخترم را زده بود و من هم در تلافي همسر او را زدم.» يعني عروس خانم، هم از دست شوهر و هم از دست پدر كتك خورد.
در حال حاضر مردم ايران نقش همان عروس يا دختر را دارند كه هم از تروريسم و جنگ اقتصادي رژيم تروريستي امريكا و كشورهاي همپيمان آن آسيب ميبينند و هم از تندرويهاي محافل داخلي. در اين زمينه مثالهاي فراواني ميتوان زد ولي بهترين آنها برخورد خارجي و داخلي با برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل است. پس از تنگناهاي شديد اقتصادي، نظامي، سياسي و امنيتي كه بهواسطه اجماع امنيتي جهاني و تحريمهاي سازمان مللي عليه كشورمان، به وجود آمده بود، برجام و در كنار آن قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل موجب گشايشهاي زيادي براي مردم كشورمان شد.
برجام چه حاصلي داشت؟ طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت سازمان ملل، تمامي ۱۶ قطعنامه آژانس انرژي اتمي و شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران لغو شد، حق ايران در پيگيري برنامه صلحآميز هستهاي و غنيسازي ۳.۶۷درصدي به رسميت شناخته شد، ايران به عنوان اولين كشور در تاريخ معاصر بدون تحمل هيچ جنگ ويرانگري از ذيل فصل ۷ منشور ملل متحد خارج شد، تمامي تحريمهاي اقتصادي، تجاري و سياسي مرتبط با برنامه هستهاي ايران لغو شد، اجماع امنيتي جهاني عليه ايران از بين رفت، پيامدي (پروندهاي كه ميگفتند هرگز امكان بسته شدن ندارد) بسته شد و به تاريخ پيوست، شركتهاي خارجي براي سرمايهگذاري در ايران به صف شدند، محدوديتهاي مالي و بانكي عليه ايران از بين رفت، سوييفت باز شد و ايران در مدت كوتاهي توانست صادرات نفت خود را مطابق با سهميه تعيين شده در اوپك افزايش دهد، رفت و آمدهاي ديپلماتيك به اوج خود رسيد و شاخصهاي اقتصادي رو به رشد گذاشت و در ميان قاطبه مردم بارقههاي اميد به وجود آمد.
آرامش و آسايش نسبي مردم و جامعه ايران، در سايه برجام و نتايج حاصله از آن، ناراحتيهاي خارجي و داخلي را موجب شد. در بعد خارجي رژيم تروريستي امريكا (پس از روي كار آمدن ترامپ) و رژيم صهيونيستي بدون ايرانهراسي نميتوانستند به منافع اقتصادي و امنيتي و اهداف پليد خود عليه مردم كشورمان برسند. رياض و ابوظبي هم هرگز چشم ديدن رشد و شكوفايي در ايران را كه ميتوانست الگويي براي كشورهاي پيراموني باشد، نداشتند. در بعد داخلي هم منافع اقتصادي و سياسي كاسبان تحريم به خطر ميافتاد، چراكه منافع سياسي و اقتصادي آنها تنها زماني تامين ميشود كه وضعيت عادي در جامعه حاكم نباشد. در هر حال همكاري نانوشته دشمنان خارجي (ترامپ، نتانياهو، بن سلمان و بن زايد) و ديپلماسي و برجامستيزان داخلي (دلواپسان و كاسبان تحريم) و پاس گل آنها به همديگر موجب به اغما رفتن برجام و احياي تنگناهاي پررنگتر اقتصادي عليه مردم كشورمان شد. البته جاي يادآوري دارد كه همين برجام به اغما رفته، سه بار به شكست مفتضحانه امريكا در شوراي امنيت سازمان ملل منجر شد و تحريم تسليحاتي كشورمان را لغو نمود. در كنار احيا و تشديد تحريمهاي ثانويه رژيم تروريستي امريكا، كاسبان تحريم نيز به واسطه عدم تصويب FATF موجب قرار گرفتن ايران در ليست سياه گروه ويژه اقدام مالي، شدند تا هم در تشديد تنگناهاي مالي و هم آسيبرساني به مردم، سهم مشتركي با رژيم تروريستي امريكا داشته باشند.
هدف در خارج و داخل كشور از بين بردن كامل برجام بود، ولي اين هدف تاكنون محقق نشده است. خود امريكاييها هم اعتراف كردهاند كه سياست فشاري حداكثري امريكا براي از بين بردن برجام، شكست خورده است. با شكست ترامپ در انتخابات اخير رياستجمهوري امريكا، او، نتانياهو، بن سلمان و بن زايد آخرين تلاشهاي خود را براي برجامزدايي ميكنند و ترور دانشمند شهيد محسن فخريزاده با چنين هدفي صورت گرفت. حمله به دستگاه سياست خارجي و رييس آن، درخواست براي خروج از برجام و تعطيلي ديپلماسي و مذاكره و نهايتا تصويب طرحي در مجلس شوراي اسلامي براي توقف هر گونه همكاري با آژانس انرژي اتمي كه به خروج از برجام منجر خواهد شد .
البته آنها علاوه بر اين، مدافع ترامپ هم بوده و ضمن تكرار ادعاي او مبني بر تقلب در انتخابات، چه در رسانه ملي و چه در فضاي مجازي عزاي خود را به خاطر شكست ترامپ به نمايش ميگذارند. بايد گفت هرگونه اقدامي براي نابودي برجام بيراهه است و همانطوريكه با حمله به سفارت و سركنسولگري عربستان و موشك پراني در پس برجام، جاي شاكي و متشاكي عوض شد و سرمايهگذاران خارجي از ايران فرار كردند؛ اقدامات فوقالذكر نيز ميتواند افكار عمومي را عليه ايران كرده و ايران را در جايگاه متهم قرار دهد. به جاي اجماعسازي عليه رژيم صهيونيستي كه نشانههاي مهمي از نقش آن در اقدام تروريستي اخير است، در افتادن با آژانس و افكار عمومي غير از خسران، حاصلي نخواهد داشت. يادمان باشد كه به واسطه برجام بود كه روسيه، چين و اعضاي اروپايي و غيراروپايي شوراي امنيت در مقابل امريكا ايستادند. چنانچه همكاريها با آژانس انرژي اتمي متوقف شود و نتيجتا برجام از بين برود، بايد بار ديگر شاهد همكاري ديگر كشورها از جمله روسيه و چين با امريكا باشيم، همانطوري كه در قضيه FATF شاهد آن بوديم و روسيه و چين هم نميتوانند با ايران همكاري اقتصادي و مالي داشته باشند. «اگر اجراي پروتكل الحاقي را متوقف و بازرسان را اخراج كنيد، دو ماه ديگر آقاي بايدن همين موضوع را به اولين نقطه اجماع عليه ايران تبديل ميكند و براي ملزم كردن ايران به اجراي پروتكل و بازگرداندن بازرسان، از شوراي امنيت قطعنامه خواهد گرفت. چين و روسيه هم راي خواهند داد!»
كارشناس روابط بينالملل