سعيد حجاريان در سخناني در دانشگاه تهران پيشبيني كرد
امكان وقوع دوم خردادي ديگر
اكنون بد نيست به يك پرسش پاسخ بگويم و آن اينكه آيا دوم خرداد استثنايي بر يك قاعده بود يا خير؟ به نظر من به دلايلي كه مجالش در اينجا نيست، دوم خرداد يك استثنا بود؛ استثنايي كه امكان دارد در آينده به اشكال نويني خود را بروز دهد و همه را بار ديگر غافلگير كند
ادامه از صفحه اول
حجاريان با اين خاطره و آن شعر سخنش را به پايان برد اما حرف هاي اصلي اش هنوز مانده بود. پس يكي از دانشجويان متن يادداشت او را دريافت كرد و پشت تريبون رفت تا معلوم شود ويژگيهاي دوم خرداد از نگاه سعيد حجاريان كه هنوز هم مغز متفكر اصلاحات مي خوانندش، چيست. متن يادداشت حجاريان به شرح زير است:
ويژگيهاي دوم خرداد
دوم خرداد به لحاظ پارهاي ويژگيها از ساير انتخابات ملي پس از انقلاب متمايز ميشود. منظور من از انتخابات ملي، انتخابات رياست جمهوري است كه دوم خرداد در بين تمامي آنها به لحاظ توسعهيافتگي ويژگيهاي منحصر به فردي دارد كه ذكر آنها خالي از فايده نيست.
1- رقابت: در دوم خرداد براي اولين بار بود كه مساله رقابت مطرح شد. تا قبل از آن ما در هيچ دورهاي رقابتي جدي نداشتيم. شايد اگر در اولين دوره انتخابات رياستجمهوري، كانديداي حزب جمهوري اسلامي، تاييد صلاحيت ميشد، شاهد رقابتي ميبوديم اما چنين نشد و كانديداي اصلي، بدون حضور رقيبي جدي و با حدود 11ميليون راي پيروز شد. در دورههاي بعدي نيز همين امر تكرار شد. حتي در بعضي دورهها، كانديداي اصلي از بعضي افراد تقاضا ميكرد تا كانديدا شوند و خود خرج تبليغات آنها را ميپرداخت، اما واضح بود كه اين افراد جنبه نمايشي و صحنهگرمكني دارند. فقط در دور دوم كانديداتوري آقاي هاشمي بود كه احمد توكلي به رقابت با وي برخاست. با اينكه راي او در بهشهر كه شهر خودش بود، تفاوتي با ساير شهرها نميكرد اما توانست در مناطق سنينشين كردستان راي خوبي به دست آورد و از هاشمي جلو زد. من اين رقابت را نيز ملي نميدانم در واقع از بعد از دوم خرداد بود كه سنت رقابت در انتخابات رياست جمهوري نهادينه شد و قدرت بدون خشونت و حاشيه به آرامي دست به دست شد.
2- مشاركت: از اول انقلاب به بعد آمارها نشان ميداد كه در سطح ملي مشاركت سير نزولي دارد، به حدي كه در دور ششم، مشاركت به پايينترين حد ممكن رسيد اما در دوم خرداد مشاركت بسيار بالا رفت به طوري كه آن را حماسه نيز ناميدند. منظورم اين است كه در ايران نفس رقابت باعث افزايش مشاركت ميشود يعني هرچه رقابت جديتر، آزادانهتر و منصفانهتر باشد، مشاركت نيز بالا ميرود. همين امر موجب تضمين رابطه دولت- ملت ميشود.اگر شوراي نگهبان در دوم خرداد خاتمي را رد صلاحيت ميكرد، روند نزولي ادامه مييافت و ممكن بود كه ديگر مردم اقبالي به صندوق راي پيدا نكنند. شايد به همين دليل بود كه شوراي نگهبان در انتخابات هشتم، 9 كانديدا را تاييد كرد.
3- گفتمانسازي: انباشت تلاشهاي تئوريك در زمينههاي ديني، سياست داخلي و خارجي، اقتصادي، فرهنگي و اخلاقي پشتوانهاي را براي ايجاد گفتمان اصلاحات فراهم كرد كه خود را در برنامه [كانديداي اصلاحطلبان] نشان داد. حتي تا امروز نيز جاذبه آن برنامه باقي مانده است بهطوري كه برخي تلاش ميكنند تا عناصري از آن را مصادره و بعضي ديگر ميكوشند تا در آن تجديدنظر كنند. اما در برابر گفتمان اصلاحات كه ميتوان آن را به يك نرمافزار تشبيه كرد، گفتمان رقيبي وجود نداشت و رقيب تنها به سختافزارهاي رسمي متكي بود.
4- مظلوميت: با اينكه گفتمان اصلاحات دل طبقه متوسط را ربوده بود، اما تاثيري روي طبقات محروم نداشت. اين طبقات بيشتر از زاويه سيادت و مظلوميت به [كانديداي اصلاحطلبان] مينگريستند و در دوم خرداد احساس ميكردند كه انتخابات منصفانه نيست و به همين خاطر [ از اين كانديدا] حمايت كردند.
5- خرده قدرت و كلان قدرت: در انقلاب 57، معدن خرده قدرت كشف شد و امام آن را مفصلبندي كرد، اما اين معدن فراموش و همه بار ديگر نگاهشان معطوف به كلان قدرت شد. منظور من از خرده قدرت، تاثيرگذاري شهروند متفرد است در حالي كه كلان قدرت اثرگذاري نهادها و سازمانهاي رسمي است.در دوم خرداد اين معدن دوباره كشف شد و اين بار يك روحاني ديگر خرده قدرت را تجميع كرد و به صحنه آورد، به طوري كه كلان قدرت توان ايستادگي در برابر آن را نداشت و بازي را به آن باخت.
به طور مثال رسانههاي كلان قدرت تلاش كردند تا از طريق پخش برنامههايي چون «كارناوال عاشورا» به تحريف چهره [كانديداي اصلاحطلبان] بپردازند اما مردم با رسانهها سينه به سينه، خود به جنگ اين قبيل اقدامات رفتند.اين معدن در دورههاي بعدي نيز كمابيش مورد استفاده قرار گرفت.
اكنون پس از ذكر اين ويژگيها بد نيست به يك پرسش پاسخ بگويم و آن اينكه آيا دوم خرداد استثنايي بر يك قاعده بود يا خير؟ به نظر من به دلايلي كه مجالش در اينجا نيست، دوم خرداد يك استثنا بود؛ استثنايي كه امكان دارد در آينده به اشكال نويني خود را بروز دهد و همه را بار ديگر غافلگير كند.