• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4896 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۸ فروردين

چرا بايد سريال «بهتره با ساول تماس بگيري» را تماشا كنيم

خلاف مي‌كنم، پس در جهان زيرزميني هستم

سيد حسين رسولي

«بهتره با ساول تماس بگيري» با مجموعه پرطرفدار «بريكينگ بد» ارتباط مستقيم دارد؛ يعني شخصيت‌هايش از آن سريال سرچشمه مي‌گيرند كه در زبان سريال‌سازي مشهور به «اسپين‌آف» است. هفت سال پيش بود كه سريال «بريكينگ بد» پس از پنج فصل به پايان رسيد و بعدش سريال «بهتره با ساول تماس بگيري» آغاز شد كه فصل جديدش به تازگي جلوي دوربين رفته است. اين مجموعه نيز همان دنياي «بريكينگ بد» را روايت مي‌كند اما از چندين سال عقب‌تر. اين بار ما با داستان «جيمي مك‌گيل» طرف هستيم كه با نام مستعار «ساول گودمن» شناخته مي‌شود. او وكيلي پر از عقده و فشار است اما به‌ شدت معمولي و واقعي. داستان اين دو مجموعه تلويزيوني آنقدر در فرهنگ عامه تاثيرگذار بوده كه مورد توجه استادان فلسفه هم قرار گرفته و حتي كتابي با عنوان «فلسفه و بريكينگ بد» منتشر شده است. به نظرم، وينس گيليگان و پيتر گولد كه سازندگان اصلي اين دو مجموعه‌اند از برترين  درام‌نويسان  قرن  بيست‌ويكم  هستند.  

ضدقهرماناني  معمولي در  برابر قهرمانان پوشالي
همان‌طور كه مي‌دانيد در سينماي هاليوود با قهرمانان مختلفي مواجه هستيم كه معمولا حامي و منجي ايدئولوژي غالب هستند. لازم نيست كه حتما به شخصيت‌هايي چون جيمزباند، راكي، رامبو و امثالهم اشاره كنيم، زيرا همه مي‌دانيم تا چه حد تبليغاتي هستند. آنان نمايندگان اخلاق رسمي و رايجند كه وظيفه دارند در برابر متجاوزان به ارزش‌هاي امريكايي مبارزه كنند تا نظم نمادين برقرار بماند. اين قهرمانان به نوعي با ايدئولوژي سرمايه‌داري نوليبرال پيش مي‌روند. اسلاوي ژيژك، با اشاره به نمايش يك تقابل دوگانه مهم در مجموعه فيلم‌هاي «بتمن» مي‌گويد: «اگرچه تماشاگران مي‌دانند وين يك فوق ثروتمند است، اما آنها اغلب فراموش مي‌كنند كه اين ثروت از كجا آمده است: كارخانه‌هاي اسلحه‌سازي به علاوه‌ سوداگري بازار بورس، به همين دليل است كه بازي‌هايي كه «بين» در زمينه‌ مبادله‌ سهام به راه مي‌اندازد، مي‌تواند امپراتوري او را نابود كند. يك معامله‌گر اسلحه و بورس‌باز: اين رازي است كه پشت نقاب بتمن پنهان شده. فيلم چگونه با اين موضوع كلنجار مي‌رود؟ با احياي درونمايه‌ سرنمون‌گونه‌ ديكنزي درباره تضاد بين سرمايه‌دار خوب، كسي كه به يتيم‌خانه‌ها كمك مالي مي‌كند (وين) و سرمايه‌دار بد حريص (استرايور در كارهاي ادبي ديكنز).» بروس وين كه همان بتمن است، يك ثروتمند اشرافي در شهري خيالي به نام گاتهام‌سيتي است كه با پليس همكاري مي‌كند تا قانون برقرار بماند. او نمادي روشن از قهرمانان هاليوودي است، اما در سال‌هاي اخير، شخصيت‌هايي مثل «جوكر» كه ضدقهرماني بي‌اخلاق در همان مجموعه بتمن بودند به شخصيت محوري تبديل شده‌اند. سريال «بريكينگ بد» نيز ضدقهرماني به نام «والتر وايتن» را معرفي كرد كه دنياي درام را دگرگون ساخت. البته در گذشته چنين شخصيت‌هايي را ديده بوديم و حتي در سريال‌هاي «واير» و «سوپرانو» هم بودند ولي جوكر و والتر وايت خيلي خشن و پرعقده هستند. جالب است كه طرفداران زيادي هم دارند. اين كاراكترهاي چند لايه و عميق مانند بسياري از مردم معمولي در خيابان‌ها هستند كه تلاش مي‌كنند جان خود و خانواده‌شان را حفظ كنند. از مهم‌ترين نيازهاي آنان مي‌توان به حفظ بقا و داشتن احترام اشاره كرد. جهان سرمايه‌داري اكنون تبديل به جنگلي پر از گرگ‌هاي گرسنه شده است كه به قول معروف اگر نخوري، خورده خواهي شد.

كشمكش‌هايي عليه  سرمايه‌داري  نوليبرال
 ادنكيرك كه بازيگري بسيار قدرتمند است در «بهتره با ساول تماس بگيري» نقش وكيلي متمايز به اسم جيمز مك‌گيل را بازي مي‌كند. اين شخصيت، پس از شكست‌هاي مختلف در زندگي اجتماعي خود تصميم مي‌گيرد تا اسم خودش را به ساول گودمن تغيير بدهد. او وكيل خلافكارها و باندهاي قاچاق مواد مخدر مي‌شود و پول كلاني نيز به جيب مي‌زند. داستان اين مجموعه در شهري بسيار معمولي به نام آلبوكركي در ايالت نيومكزيكوي امريكا اتفاق مي‌افتد. جالب است كه بيشتر شخصيت‌هاي اين داستان منفي هستند و هيچ راه نجاتي در جامعه معاصر امريكا ندارند جز اينكه به گروه‌هاي خلاف بپيوندند. اين‌گونه است كه يك تقابل دوگانه جذاب شكل مي‌گيرد: از طرفي، با طبقه‌اي سفيدپوست و نخبه مواجه هستيم كه مي‌توانند به راحتي در امريكا زندگي كنند و مدارج تحصيلي و طبقاتي را طي كنند. در طرف مقابل، مهاجران و افراد معمولي ديگري را شاهد هستيم كه به هيچ‌وجه از پس زندگي گران و پرحاشيه امريكايي برنمي‌آيند. در واقع، نويسندگان مجموعه «بهتره با ساول تماس بگيري» سبك زندگي ضدقهرماناني نامتعارف را نشان مي‌دهند كه اتفاقا به ‌شدت واقعي هستند. اين جمله كمي متناقض است ولي بايد سريال را تماشا كنيد تا منظورم را درك كنيد. از نظر سبك‌شناسي نيز با نوعي رئاليسم انتقادي مواجه هستيم كه شخصيت‌هايي از طبقات متوسط و پايين جامعه را محور كار قرار داده است كه سراغ اقتصاد زيرزميني رفته‌اند. يكي از شخصيت‌هاي اصلي «بهتره با ساول تماس بگيري» فردي به نام مايك است كه جاناتان بنكس نقش آن را بازي مي‌كند. او يك پليس بازنشسته است كه پسرش را پليس‌هاي فاسد كشته‌اند. اين پيرمرد باهوش مي‌خواهد از خود، عروس و نوه‌اش محافظت كند پس سراغ كارهاي خلاف مي‌رود و به يكباره تبديل به يكي از آدمكش‌هاي خطرناك مي‌شود. مايك با اينكه پيرمردي ساده و دوست‌داشتني است اما مي‌تواند در سكانسي نفسگير، چند گنگستر مكزيكي را به طرز فجيعي بكشد. يكي از شخصيت‌هاي ديگر سريال نيز چاك است كه وكيلي مشهور و پولدار در شهر آلبوكركي است. او برادر جيمي مك‌گيل است كه درگيري اين دو برابر تبديل به يكي از نقطه‌هاي كانوني روايت مي‌شود. نقطه ضعف چاك، رقابت و رسيدن به پول بيشتر است. حتي اين شخصيت هم كارنامه سياهي دارد و خانواده خودش را فداي پول‌دوستي و موفقيت در بازار مي‌كند. معرفي همين سه شخصيت نشان مي‌دهد كه با چه جهان جالب توجه و متفاوتي نسبت به آثار ديگر هاليوودي طرف هستيم. از هر گوشه اين سريال، انتقاد است كه بيرون مي‌زند. يكي از نكته‌هاي كليدي اين مجموعه، نمايش بي‌پرده مسائل اجتماعي است. در حقيقت، مسائل مهمي در اين سريال نشان داده مي‌شود كه جايي در رسانه‌هاي رسمي ندارند كه در ادامه مشاهده مي‌كنيد: فقر مطلق، اعتياد، قاچاق مواد مخدر، پولشويي، باندهاي جنايتكار، فساد سيستماتيك، فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي مشكوك، سياستمداران، سرمايه‌داران، پليس‌ها و وكيل‌هاي به ‌شدت خلافكار  و  امثالهم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون