• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5144 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۸ بهمن

عبدالرضا فرجي‌راد در گفت‌وگو با «اعتماد»:

همه فشارها به مذاكره‌كنندگان در ايران و امريكا واقعي نيست

محمدحسين لطف‌الهي |گفت‌وگوهاي مستقيم ميان ايران، 1+4 و گفت‌وگوي غيرمستقيم با ايالات متحده به زودي در وين از سر گرفته خواهد شد. پس از وقفه‌اي كه ناشي از بازگشت روساي هيات‌ها به پايتخت براي اتخاذ تصميم‌هاي سياسي بود به نظر مي‌رسد به هفته‌هاي پاياني حصول توافق يا عدم تفاهم ميان طرف‌ها نزديك شده باشيم و هنوز ابهامات زيادي پيرامون آنچه در وين مي‌گذرد وجود دارد. «اعتماد» در گفت‌وگو با عبدالرضا فرجي‌راد، استاد دانشگاه و سفير اسبق ايران در نروژ و مجارستان به بررسي اين ابهامات پرداخته است. او معتقد است گره اختلافات شل شده اما هنوز كاملا باز نشده است. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد. 

   مذاكرات ميان ايران و 1+4 در سطح روساي هيات‌هاي مذاكره‌كننده بيش از يك هفته است كه متوقف شده و ديپلمات‌هاي ارشد در پايتخت‌هاي‌شان به سر مي‌برند. ارزيابي شما از وضعيت فعلي مذاكرات چگونه است؟
برداشت من اين است كه مذاكرات به حساس‌ترين بخش‌هاي خود رسيده است و خيلي از مسائل ميان طرفين حل‌وفصل شده است. روي رفع بسياري از تحريم‌ها توافق شده؛ پيشنهادهاي خوبي درباره مساله تضمين و راستي‌آزمايي روي ميز است و هرچند جمهوري اسلامي هنوز درباره پذيرش يا رد اين پيشنهاد تصميم نگرفته اما امكان كار روي آنها وجود دارد. در حال حاضر روساي هيات‌ها براي تصميم‌گيري درباره پيشنهادها به پايتخت‌ها بازگشته‌اند زيرا كار به جايي رسيده كه ديگر هيات‌هاي مذاكره‌كننده تصميم‌گير نيستند و بايد مراكز تصميم‌گيري اصلي در هر كشور پس از بحث و تبادل نظر داخلي به يك تصميم واحد برسند. پس از آن هيات‌ها به وين بازخواهند گشت تا بر اساس نظراتي كه در مراكز اصلي تصميم‌گيري اتخاذ شده، مذاكرات را ادامه دهند. به عقيده من، پيشرفت‌هاي خيلي خوبي اتفاق افتاده، مواردي باقي مانده كه بايد حل‌وفصل شود و قرار هم نيست كار از صفر شروع شود. پيشنهادهاي دو طرف درباره موارد اصلي روي ميز گذاشته شده، بحث‌هاي اصلي در خصوص آنها انجام شده و حالا قرار است روساي هيات‌ها به وين بازگردند تا تصميمات سياسي كشورشان را به اطلاع طرف مقابل برسانند.
   پس از اقدام اخير امريكا تمديد برخي معافيت‌هاي تحريمي ايران در حوزه همكاري‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي، واكنش‌هاي متفاوتي را نسبت به اين اقدام شاهد بوديم. از نظر شما اين اقدام را چگونه بايد ديد؟
من اين كار امريكايي‌ها را يك حسن‌نيت‌ مي‌دانم. به اين دليل كه هرچند تمديد معافيت تحريمي، گامي ضروري براي بازگشت به برجام و هموار كردن مسير توافق بود اما اين اقدام، اقدام كمي نيست. در حال حاضر فشار زيادي روي دولت امريكا وجود دارد؛ هم در داخل اين كشور جمهوري‌خواهان با همراهي برخي دموكرات‌ها در پي جلوگيري از احياي برجام هستند و هم در خارج از ايالات متحده از جانب اسراييل و كشورهايي نظير عربستان و امارات به واشنگتن فشار مي‌آورند كه ايران نبايد حق غني‌سازي اورانيوم را داشته باشد. اين در حالي است كه براساس برجام ايران مي‌تواند غني‌سازي 3.67 درصدي انجام دهد. در نتيجه اين فشارها، اقدام امريكايي‌ها درخصوص صدور معافيت براي تحريم‌هاي فني در حوزه هسته‌اي، نشان مي‌دهد ايالات متحده برجام گذشته را قبول دارد و اين پيام را منتقل مي‌كند كه قرار نيست چيزي فراتر از برجام بر ايران تحميل شود. به عقيده من اين اقدام يك اقدام مثبت و يك «نه» به مخالفين برجام بود.
   همزمان با نزديك شدن به هفته‌هاي پاياني مذاكرات، فشارهاي مخالفان برجام كه شما به آنها اشاره كرديد تشديد مي‌شود. تحركات مخالفان برجام در كنگره امريكا نيز تشديد شده. اين فشارها آيا مي‌تواند تغييري در روند مثبت گفت‌وگوها ايجاد كند؟
اول بايد ديد خواسته اصلي اين مخالفان چيست. مساله اصلي اين است كه قاطبه مخالفان در امريكا خواهان پايان مذاكرات نيستند، بلكه مي‌خواهند مذاكراتي انجام شود كه اولا طي آن به هيچ‌وجه ايران اجازه غني‌سازي نداشته باشد و ثانيا مساله موشكي نيز يكي از محورهاي مذاكرات باشد. آنچه براي ما به عنوان ايران حائز توجه است اين است كه بخشي از اين فشارها واقعي و برمبناي نگاه يك گروه يا جريان سياسي به مساله ايران است و بخش ديگري از آنها نه تنها واقعي نيست، بلكه با اين هدف به دولت بايدن اعمال مي‌شود كه هيات امريكايي بتواند با بهره‌گيري از آنها امتيازات بيشتري از ايران بگيرد. چنانكه در داخل ايران نيز اقدامات مشابهي سابقه داشته و مثلا مشاهده مي‌شود فردي كه سابقا مسووليت مذاكرات را بر عهده دارد، نامه‌اي مي‌نويسد و كاري مي‌كند كه پاي ميز مذاكره، از آن به نحو ديگري استفاده مي‌شود. در امريكا هم همين شرايط حاكم است و بخشي از فشارهايي كه چه از جانب جمهوري‌خواهان و چه از جانب دموكرات‌ها مشاهده مي‌كنيد، واقعي نيست.
   گره‌هاي مختلفي در مذاكرات وجود داشت و اختلافات در ابتداي دور هفتم بسيار زياد بود. اگر بخواهيم جزيي‌تر به مذاكرات نگاه كنيم، گره‌ها در كدام بخش‌ها باز شده و در كدام بخش‌ها هنوز پابرجاست؟
گره اختلافات شل شده اما هنوز كاملا باز نشده است. يعني گره‌هاي كوري وجود داشته، روي آنها بحث و تبادل‌نظر صورت گرفته، روي آنها كار شده و اكنون به مرحله‌اي رسيديم كه بسياري از گره‌ها ديگر كور نيست و با تصميم سياسي كشورها امكان باز شدن آنها وجود دارد. ارزيابي من اين است كه ديگر مساله لاينحلي وجود ندارد. براي مثال اختلاف‌نظرهاي بسياري در ابتدا در حوزه راستي‌آزمايي و تضمين وجود داشت كه پس از ارايه پيشنهادها از سوي كارشناسان، مساله به سوي حل شدن پيش مي‌رود. من نيز در گفت‌وگوهاي پيشين پيشنهاداتي ارايه كرده بودم كه اكنون مي‌بينم تيم مذاكره‌كننده روي برخي از آنها كار كرده است و در حال حاضر فكر مي‌كنم توافق دست‌يافتني است.
   در دو ماهه اخير، اروپا و ايالات متحده با اشاره به مساله زمان فشار زيادي را به ايران وارد كردند و تاكيد داشتند كه با گذشت زمان امكان دارد مزاياي منع اشاعه برجام از بين برود و ديگر توافق كارآمد نباشد. آيا در شرايط فعلي هم كه به گفته شما و بسياري از كارشناسان به توافق نزديك شده‌ايم مساله زمان مي‌تواند تا اين حد تعيين‌كننده باشد كه از حصول توافق جلوگيري كند؟
اگر واكنش‌هاي دو هفته اخير را بررسي كنيد، خواهيد ديد كه ديگر تا آن اندازه روي مساله زمان تاكيد وجود ندارد. در مورد اروپايي‌ها اين تاكيد كمرنگ شده و در مورد امريكايي‌ها تقريبا به صفر رسيده. دليلش اين است كه خيال‌شان راحت شده مذاكرات مي‌تواند به زودي به نتيجه برسد. از طرفي، در ابتدا اين سوءظن از سوي غربي‌ها وجود داشت كه ايران مي‌خواهد وقت‌كشي كند و اراده جدي براي احياي برجام در تهران وجود ندارد. آنها اكنون اطمينان يافته‌اند كه اراده ايران براي بازگشت به برجام جدي است و مي‌شود گفت خيال‌شان راحت شده كه مذاكرات مي‌تواند نتيجه‌بخش باشد.
   هفته گذشته آقاي مالي گفت‌وگويي با كشورهاي حوزه خليج‌فارس درباره برجام داشت. تحركات اسراييل عليه ايران نيز ادامه دارد. كشورهاي منطقه تا چه اندازه مي‌توانند روي مذاكرات هسته‌اي اثرگذار باشند؟
طبيعي است كه اين كشورها مي‌خواهند با اعمال فشار بر امريكا به دو هدف دست پيدا كنند؛ يكي توقف غني‌سازي در اين و ديگري گفت‌وگو درباره موضوعات منطقه‌اي و موشكي با ايران. آنها خواستار اعمال محدوديت‌هايي فراتر از برجام روي ايران هستند و در نظر دارند در مساله هسته‌اي، مسائلي نظير نابودي سانتريفيوژهاي پيشرفته و ذخاير اورانيوم 20 و 60 درصدي ايران دنبال شود. آنها مي‌خواهند به امريكا فشار بياورند و امريكا هم مي‌كوشد با استفاده از ابزار ديپلماسي و گفت‌وگو از حجم فشارها بكاهد.
   اما يكي از اين نگراني‌ها در خصوص فشارهاي داخلي و خارجي به كاخ سفيد براي عدم احياي برجام، اين است كه اگر توافقي صورت گيرد و بعدا دولتي جمهوري‌خواه بر سر كار بيايد احتمال دارد بار ديگر شاهد شكست توافق باشيم. اين‌طور نيست؟
تنها راه‌حل تجارت مستقيم با خود امريكاست. شما واقعيت‌هاي صحنه موجود را بايد ببينيد. اين كنگره‌اي كه ما مي‌بينيم، چه مجلس نمايندگان چه مجلس سنا، از كنگره‌اي كه در زمان اوباما وجود داشت و حاضر نشد برجام را تاييد كند خيلي بدتر است. اين يعني شما گزينه‌اي به عنوان تبديل توافق به معاهده نداريد. چه راه‌حل‌هاي عملي و در دسترسي باقي مي‌ماند؟ يكي از اين راه‌حل‌ها همين تجارت مستقيم با امريكاست. بهترين زمان هم ماه‌هاي اوليه پس از احياي برجام است كه كشورهاي اروپايي احتمالا هنوز درخصوص آغاز دوباره تجارت با ايران ترديد دارند و نگرانند كه در امريكا چه اتفاقاتي خواهد افتاد. در چنين شرايطي اين امريكاست كه مي‌تواند به روند انتفاع اقتصادي ايران از برجام سرعت دهد و در حوزه‌هايي نظير نفت و انتقال پول راه را براي ديگر كشورها باز كند. در گذشته هم ما به‌رغم نبود رابطه ديپلماتيك ميان ايران و امريكا با اين كشور تجارت داشته‌ايم و اگر بتوانيم تجارت با امريكا را فعال كنيم و گسترش دهيم اين مساله مي‌تواند در دوره بايدن تضمين جدي براي باقي ماندن امريكا در توافق باشد و حتي در دوره‌هاي بعدي نيز تا حد زيادي از احتمال خروج امريكا از برجام كاسته خواهد شد. اگر يادتان باشد، ترامپ در هر گفت‌وگويي كه انجام مي‌داد تاكيد مي‌كرد سود برجام را چين و روسيه و اروپايي‌ها بردند و اين سوال را مطرح مي‌كرد چرا ما توافقي را بستيم كه سودش را اروپا و چين و روسيه ببرند. تجارت با امريكا از يك جنبه ديگر نيز مفيد خواهد بود. اينكه شركت‌هاي اروپايي نيز ترغيب خواهند شد و اطمينان خواهند كرد كه يك بار ديگر براي سرمايه‌گذاري و كار به ايران بيايند. يكي ديگر از مواردي كه ايران مي‌تواند به عنوان تضمين روي آن دست بگذارد، مساله سانتريفيوژهاي پيشرفته و ذخاير اورانيوم 20 و 60 درصدي است. به‌طور حتم ما بايد آنها را دراختيار آژانس بگذاريم اما مي‌توان مكانيسمي را تعريف كرد كه اگر طرف مقابل خواست از برجام خارج شود، اين ترس را به‌طور دايمي داشته باشد كه ايران مي‌تواند بلافاصله به ذخاير هسته‌اي و سانتريفيوژهاي پيشرفته خود دسترسي يابد و با اين كار زمان گريز هسته‌اي براي تهران تا حد قابل ملاحظه‌اي كاهش مي‌يابد. اعتقاد دارم اگر چنين شرايطي وجود داشته باشد، هيچ دولتي در امريكا نمي‌آيد ريسك كند و از برجام خارج شود. حتي معتقدم اسراييل نيز توصيه به خروج امريكا از برجام نخواهد كرد.
   همزمان در تهران هم برخي جريان‌هاي سياسي از ضرورت كناره‌گيري از مذاكرات، غني‌سازي بيشتر و ايجاد اهرم فشار صحبت مي‌كنند. آيا اين راهبردها با توجه به تهديدها و عواقب احتمالي، نسبتي با منافع ملي دارند؟
حتما نسبتي با منافع ملي ندارند. حتما مخالف منافع ملي هستند. ضمن اينكه فكر مي‌كنم اين رفتارها براي ترساندن طرف مقابل است كه ببينيد اگر امتياز ندهيد و توافق حاصل نشود، راهبرد بعدي ما اين خواهد بود. 
   به نظر مي‌رسد به صورت موازي گفت‌وگوهايي نيز براي تبادل زندانيان وجود دارد. آيا به عملي شدن اين مساله خوش‌بين هستيد و فكر مي‌كنيد مي‌تواند روي روند گفت‌وگوها در وين اثرگذار باشد؟
تبادل زندانيان همزمان با حصول نتيجه در وين يا پيش از آن به نتيجه خواهد رسيد. روي بعضي افراد بحث‌هايي وجود دارد اما فكر نمي‌كنم در روند كلي تبادل مشكلي وجود داشته باشد. ممكن است به اين دليل كه فشار كمتري روي دولت بايدن اعمال شود، شرايط طوري در حال تنظيم است كه بار منفي براي دولت امريكا نداشته باشد و افكار عمومي آن را به عنوان يك اقدام مثبت از سوي كاخ سفيد ببينند.
   در سال‌هاي اخير جمهوري اسلامي نگاه ويژه‌اي به شرق داشته. در دولت آقاي رييسي نيز تاكيد ويژه‌اي روي شرق و همسايگان وجود دارد. اگر فرض را بر احياي برجام بگذاريم، فكر مي‌كنيد دولت سيزدهم برنامه مناسبي براي باز تنظيم روابط با غرب دارد و مي‌تواند از فرصتي كه ايجاد مي‌شود بهره ببرد؟
در دو سال گذشته مقام‌هاي ارشد ايران به ويژه در شوراي امنيت ملي تاكيد داشتند كه سياست ايران به سوي شرق متمايل است اما واقعيت اين است كه از زماني كه دولت جديد روي كار آمده، چنين نگاهي دست‌كم در دولت در دستور كار قرار ندارد. يك بار كه آقاي امير عبداللهيان وزير خارجه از ضرورت متوازن‌سازي روابط گفت و برخي رسانه‌ها به او حمله كردند. رييس‌جمهور نيز تا جايي كه شاهد بودم، اين مساله را مطرح مي‌كند كه خواهان رابطه منطقي با همه كشورها هستيم. تصور من اين است كه اگر برجام امضا شود، دولت ايران از يك سو تلاش خواهد كرد متحدان دوره تحريم به ويژه چين را از خود نرنجاند و همزمان پيشنهادهاي سرمايه‌گذاري اروپايي‌ها را رد نخواهد كرد. اگر توتال بخواهد بازگردد اگر پژو بيايد يا اگر ايرباس پيشنهادي ارايه دهد فكر نمي‌كنم دولت ايران آن را رد كند. براي مثال، در دوره برجام در كرمان، انگليس يك پروژه خورشيدي 600 ميليون پوندي را شروع كرده بود، خب اينها مي‌تواند ادامه پيدا كند و بايد ادامه پيدا كند. اين به نفع ما خواهد بود. رويكرد درست اين است كه ضمن همكاري با چين با غرب هم كار كرد و البته نسبت كار با چيني‌ها بيشتر خواهد بود. خوب هم هست، چرا‌كه آنها مسائل سياسي را دخيل نمي‌كنند و ايران هم دو دهه عقب افتاده است و نياز به پيشرفت دارد. مردم، ايران را با كشورهاي همسايه مقايسه مي‌كنند، مردم مأيوسند و انتظارات‌شان بالاست. اين وظيفه روي دوش دولت است كه سرمايه‌گذاري جذب كند و با پول فروش نفت درصدد توسعه كشور برآيد. دولت هم وعده‌هايي از جمله ساخت 4 ميليون مسكن داده كه من فكر مي‌كنم اگر چهارساله نشود، حتما هشت‌ساله مي‌شود و با همكاري چيني‌ها مي‌تواند 4 ميليون مسكن ساخت. البته بايد اشاره كرد كه روس‌ها چيز خاصي براي ارايه به ايران ندارند؛ اندكي صنايع نظامي‌مان تقويت مي‌شود اما ما خيلي نمي‌توانيم روي روس‌ها حساب كنيم. ما مي‌توانيم براي جذب سرمايه با چين، ژاپن، كره‌جنوبي و حتي كشورهاي عربي همكاري كنيم.


   كار امريكايي‌ها را يك حسن‌نيت‌ مي‌دانم. به اين دليل كه هرچند تمديد معافيت تحريمي، گامي ضروري براي بازگشت به برجام و هموار كردن مسير توافق بود اما اين اقدام، اقدام كمي نيست
   تصور من اين است كه اگر برجام امضا شود، دولت ايران از يك‌سو تلاش خواهد كرد متحدان دوره تحريم به ويژه چين را از خود نرنجاند و همزمان پيشنهادهاي سرمايه‌گذاري اروپايي‌ها را رد نخواهد كرد. اگر توتال بخواهد بازگردد اگر پژو بيايد يا اگر ايرباس پيشنهادي ارايه دهد فكر نمي‌كنم دولت ايران آن را رد كند. براي مثال، در دوره برجام در كرمان، انگليس يك پروژه خورشيدي 600 ميليون پوندي را شروع كرده بود، خب اينها مي‌تواند ادامه پيدا كند و بايد ادامه پيدا كند
   تبادل زندانيان همزمان با حصول نتيجه در وين يا پيش از آن به نتيجه خواهد رسيد. روي بعضي افراد بحث‌هايي وجود دارد اما فكر نمي‌كنم در روند كلي تبادل مشكلي وجود داشته باشد
   در گذشته هم ما به رغم نبود رابطه ديپلماتيك ميان ايران و امريكا با اين كشور تجارت داشته‌ايم و اگر بتوانيم تجارت با امريكا را فعال كنيم و گسترش دهيم اين مساله مي‌تواند در دوره بايدن تضمين جدي براي باقي ماندن امريكا در توافق باشد و حتي در دوره‌هاي بعدي نيز تا حد زيادي از احتمال خروج امريكا از برجام كاسته خواهد شد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون