نزاع به خاطر چشم در چشم شدن
قــتل با شـمـشير
اعتماد| اصغر 24 ساله شمشير را بالا برد و بر بدن مصيب فرود آورد. شكاف عميقي بر پاي جوان 27ساله نشست و خون از بدنش سرازير شد. اصغر و سه همدست ديگرش قبل از رسيدن اهالي محل متواري شدند اما پليس چند روز بعد آنها را دستگير كرد.
وقوع اين حادثه از ظهر 22 خرداد امسال آغاز شد. روزي كه اصغر با چند نفر از جوانهاي محله پلايين در منطقه مرتضيگرد تهران گلاويز شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. او كه قصد تلافي كردن داشت، سه نفر از دوستانش را از ماجرا باخبر كرد. آنها شمشير برندهاي را برداشتند و به محله پلايين رفتند. تنها چند ساعت بعد، آسفالت كف خيابان پلايين از خون مصيب قرمز شد.
اصغر و سه نفر از دوستانش، ساعت 23:30 با يك دستگاه موتور، يك قبضه شمشير و دو چوب دستي به محله پلايين رسيدند. قرار بود پايشان به يك پرونده قتل باز شود. وقتي به قتلگاه رسيدند، خبري از آنهايي كه اصغر را مجروح كرده بودند، نبود. آنها شروع به عربدهكشي كردند كه ناگهان اصغر شمشيرش را بالا برد و بر بدن يكي از اهالي فرود آورد. آنها متواري شدند. اهالي پس از رساندن خود به محل حادثه با فوريتهاي پليسي 110 و اورژانس تماس گرفتند. با اطلاع پليس از وقوع درگيري، تيمي از ماموران كلانتري 171 مصطفي خميني به محل اعزام شدند. همزمان اورژانس نيز به محل رسيد و جواني 27ساله به نام مصيب را كه از ناحيه ران پاي راست بهشدت دچار خونريزي شده بود، به بيمارستان منتقل كرد. با انتقال مصيب به بيمارستان تحقيقات ماموران از اهالي محل آغاز شد. تحقيقات نشان ميداد درگيري به دليل قدرت نمايي چهار جوان از اهالي منطقه مرتضيگرد آغاز شده بود. ساكنان منطقه پلايين به ماموران گفتند كه مصيب قصد آرام كردن آن چهار جوان را داشت اما توسط يكي از آنها مورد اصابت ضربه شمشير قرار گرفت و بهشدت دچار جراحت شد. به اين ترتيب هويت دو نفر از عوامل درگيري به نامهاي سهيل و مهدي شناسايي و آنها در ساعت دو بامداد 23 خردادماه در محل سكونتشان در خيابان پيروزي دستگير شدند.
آفتاب 23 خرداد ماه تازه طلوع كرده بود كه خبر فوت مصيب به دليل شدت ضربه وارده به ناحيه حساس بدن و خونريزي شديد به ماموران كلانتري 171 مصطفي خميني اطلاع داده شد. به اين ترتيب پروندهاي مقدماتي با موضوع «قتل عمد» تشكيل شد و به دستور شعبه 101 دادگاه بخش آفتاب براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
ماموران در آغاز تحقيقات به بازجويي از سهيل و مهدي پرداختند. آنها در همان ابتداي تحقيقات به مشاركت در «قدرتنمايي در منطقه پلايين» و «نزاع منجر به قتل» اعتراف كرده و در شرح حادثه به كارآگاهان گفتند: «ظهر 22 خرداد بود كه يكي از دوستانمان به نام اصغر پيش ما آمد و ماجراي درگيرياش با چند نفر از بچههاي پلايين را برايمان تعريف كرد. او ميگفت آنها او را كتك زدهاند و بايد تلافي كند. ما هم براي انتقام گرفتن از آنها يك قبضه شمشير و دو عدد چوب دستي برداشتيم و با موتوسيكلت مهدي به پلايين رفتيم. در راه يكي از دوستان ديگرمان به نام حسين را هم سوار كرديم. چهار نفر شده بوديم. اصغر مشروب خورده بود. وقتي به پلايين رسيديم، اصغر با همان وضعيت شروع به قدرتنمايي و عربدهكشي با شمشير كرد. مقتول كه همراه اعضاي خانوادهاش كنار در خانهشان ايستاده بود، به اصغر نزديك شد و از او خواست تا مراعات كند اما اصغر به سمت او حملهور شد و با شمشير ضربهاي به پاي راستش زد. مقتول روي زمين افتاد. خونريزياش خيلي شديد بود. ما ترسيده بوديم. اصغر آنقدر مست بود كه شيشه يك دستگاه خودروي سواري عبوري را هم تخريب كرد. پس از آن هر چهار نفر سوار موتور شديم و از محل فرار كرديم.»
سهيل و مهدي در اعترافاتشان مدعي شده بودند كه به تحريك اصغر براي انتقامگيري به محله پلايين رفتهاند و قصد درگيري نداشتند. با ثبت اعترافات آنها مشخص شد آلت قتاله، در خانه سهيل پنهان شده است. به اين ترتيب تيمي از كارآگاهان به محل اعزام شدند و شمشير آغشته به خون مقتول را كشف و به اداره منتقل كردند. در ادامه رسيدگي به پرونده نيز حسين سه روز بعد از قتل دستگير شد و اعترافات سهيل و مهدي و شاهدان درگيري را تاييد كرد.
در حالي كه تحقيقات براي دستگيري متهم اصلي پرونده ادامه داشت، خبر رسيد كه اصغر از خانه خود متواري شده و تحقيقات خبر از فرار او به يكي از شهرهاي شمالي كشور ميداد. به اين ترتيب با انجام اقدامات پليسي، سرانجام مخفيگاه متهم شناسايي شد و او نيز در ششم تير امسال در خانهاش در شمال كشور دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شد.
با انتقال متهم به پليس آگاهي بازجويي از او آغاز شد. اصغر كه در ابتدا منكر هرگونه ارتكاب جنايت شده بود، سرانجام به قتل اعتراف كرد و در شرح حادثه به كارآگاهان گفت: «ظهر روز حادثه به محله پلايين رفته بودم. آنجا با چند نفر از جوانهاي منطقه به خاطر چشم در چشم شدن درگير شدم و آنها مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند. درگيري تمام شده بود اما من با چند نفر از دوستانم تماس گرفتم و از آنها خواستم تا براي انتقامگيري دوباره به پلايين برويم. آنها هم قبول كردند. يك قبضه شمشير و دو عدد چوب دستي از خانه يكي از آنها برداشتيم و با موتوسيكلت به محل درگيري رفتيم. وقتي به پلايين رسيديم، هيج كدام از آنهايي كه مرا زده بودند، پيدا نكرديم براي همين شروع به قدرتنمايي كردم تا شايد آنها خودشان را نشان بدهند يا حداقل موضوع به گوششان برسد. در همين لحظه بود كه مقتول به من نزديك شد و خواست تا محل را ترك كنم و فحاشي نكنم، اما من با او درگير شدم و با شمشير ضربهاي به پايش زدم. او خونريزي كرد و روي زمين افتاد. بعد از آن سوار موتور شديم و از آنجا فرار كرديم.» سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اشاره به اعتراف صريح هر چهار متهم پرونده به مشاركت در قدرتنمايي با سلاح سرد و اعتراف متهم اصلي پرونده به ارتكاب قتل گفت: قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي براي هر چهار متهم صادر شده و متهمان براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفتند.