• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5495 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۸ خرداد

نفت؛ قرباني سوءمديريت اما در جايگاه متهم!

حميدرضا شكوهي

پنجـم خـرداد، روز مســــجدســليـمان، سالروز كشف نفت در مسجدسليمان و اولين چاه نفت ايران است. كشوري داريم كه منابع نفت و گازش هنوز هم مي‌تواند موتور محركه اقتصاد باشد اما چهار دهه است به جز دو مقطع خيلي كوتاه، توليد نفت‌مان به روزي ۴ ميليون بشكه هم نرسيده و به عنوان دومين منبع گازي جهان، گازمان كفاف نياز داخلي را هم حتي نمي‌دهد. نفت در ايران از زمان كشف تا امروز يك مشكل اساسي داشته و آن هم نگاه منفي روشنفكران به آن بوده است كه به نفت، به چشم نفرين نگاه مي‌كردند، نه نعمت. مشكل دوم هم در چهار دهه اخير شكل گرفته و آن هم تحريم است. مشكل اول موجب شده بارها در راستاي ضرورت كاهش اتكا به نفت و درآمدهاي نفتي، شعارهاي عجيبي همچون ضرورت بستن چاه‌هاي نفت و مشابه آن شنيده شود؛ آن هم در شرايطي كه به دليل حركت سريع دنيا به سمت انرژي‌هاي تجديدپذير، كشورهاي نفتخيز جهان سرعت توليد نفت خود را افزايش داده‌اند تا نفت خود را به سرمايه ماندگار تبديل كنند. گويا همه مشكلات كشور ناشي از نفت است. درحالي كه نفت به خودي خود، نعمت يا نفرين نيست و نوع نگاه ما به نفت و سياست‌گذاري‌هاي‌مان نقش و جايگاه نفت را مشخص مي‌كند. كما اينكه نروژ چنين كرد و از نفت خود بهره برد اما ونزوئلا كه بيشترين ذخاير نفت جهان را دارد در فقر دست و پا مي‌زند. 

شايد اگر ما نفت نداشتيم، از اين هم فقيرتر بوديم؛ چراكه وقتي هنر مديريت استفاده از نعمت نفت را نداريم، هنر استفاده از ساير داشته‌هاي‌مان را هم نخواهيم داشت. مگر همين حالا از ساير داشته‌هاي‌مان خوب استفاده مي‌كنيم؟ مثلا جزو 10 كشور اول جهان از نظر جاذبه‌هاي تاريخي و طبيعي گردشگري هستيم اما درآمدمان از گردشگري از كشورهاي كوچك جهان هم كمتر است! پس مشكل از نفت نيست؛ مشكل از نوع مديريت ماست كه حتي نمي‌دانيم قرار است از نفت خود چگونه استفاده كنيم؟ چقدر توليد كنيم؛ چقدر صادر كنيم؛ چقدر تبديل به فرآورده كنيم و...
اما مشكل دوم، تحريم است. نتيجه تحريم، درجا زدن در توليد نفت است؛ چون نه مي‌توان سرمايه و تكنولوژي جذب كرد و ميادين نفت و گاز را توسعه داد و نه مي‌توان نفت صادر كرد. اينكه گفته مي‌شود با توان داخلي مي‌توان ميادين را توسعه داد، شايد در ظاهر امكان‌پذير باشد اما همه جا امكان‌پذير نيست و اگر هم امكان‌پذير باشد، كيفيت كار كاهش مي‌يابد. مثل فاز يازده پارس جنوبي كه به دليل عدم بهره‌مندي از فناوري سكوهاي فشارافزايي، امكان توسعه آن را نداريم يا برخي ميادين نفتي ما از جمله در غرب كارون كه ضريب برداشت ما بدون بهره‌گيري از تكنولوژي‌هاي روز جهان، در آنها بسيار پايين است. ۱۱۵ سال از كشف نفت در ايران مي‌گذرد اما وضعيت شهرهاي نفتي ما خود بهترين مصداق از سوءمديريت ماست؛ شهرهايي كه زماني آباد بودند و اكنون پر از فقر و محروميت هستند. همان‌گونه كه در حوزه كلان هم، در نوع سياست‌گذاري براي استفاده از اين نعمت خدادادي، آن‌قدر سردرگم هستيم كه چهار دهه است در توليد نفت درجا مي‌زنيم و در تجارت جهاني گاز هم جايگاهي نداريم. سوءمديريت در اغلب اركان مديريت به چشم مي‌خورد و اتفاقا نفت، بيشترين آسيب را از اين سوءمديريت متحمل شده اما در كمال شگفتي، نفت را كه خود قرباني بوده، در جايگاه متهم نشانده‌اند! اينكه چه زماني مسوولان و سياست‌گذاران ما ارزش و جايگاه نفت را در مي‌يابند و از اين ثروت خدادادي آن‌گونه كه آفريننده رفاه براي آحاد مردم باشد استفاده خواهند كرد، پرسشي است بي‌پاسخ و البته با چشم‌اندازي مبهم!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون