نقشه راه عصر پساتوافق مهمتر از توافق است
نسرين تخيري
تمام شد و حالا كنجكاويم كه بقيهاش را ببينيم. خبرنگاريم و آموختهايم كه در ميانه همهمه و هنگامه هيجانها و اندوههاي شديد اجتماعي بتوانيم با فاصله به ماجرا نگاه كنيم. آخر بايد بتوانيم به درستي جزييات و زواياي گوناگون داستان را ببينيم و راوي صادق آن حكايت، البته در حد مقدورات و در چارچوب محدوديتها باشيم. به همين دليل خبرنگاران هرچند در شادي عمومي مردم در جشن هستهاي همراه هستند و ته دلشان هم شايد غنج برود از فرجام برجام، اما ميدانند تازه در آغاز يك راهيم.
شادي هستهاي كه پايان يابد از ميراث گذشته هنوز ردپاهاي جدياي در عرصه سياست داخلي، سياست اجتماعي و فرهنگي و مهمتر از همه عرصه اقتصادي باقي مانده است كه دولت روحاني بايد آنها را پاك كند يا خوشبينانه بنگريم تصحيح كند تا بتواند به مردم بگويد وعدههايم را عملي كردم. هنوز دهها راه نرفته پيش روي دولت است كه اگر آنها را بپيمايد تازه ميتوان قضاوت كرد كه فرجام اين مذاكرات و توافق براي مردم چيست. اين راهها بايد پيموده شود و به بر بنشيند تا بتواند اين شادي كنوني را تبديل به يك شادي
پايدار كند.
خلاصه آنكه اگر دولت نقشه راه پساتوافق نداشته باشد اين شادي در حد يك شادي لحظهاي جرقهاي ميزند و محو ميشود و در بهترين حالت ميشود يك خاطره خوب. اين نقشه راه چون يك مكعب روبيك است كه رنگها بايد هوشمندانه كنار هم بنشيند تا مكعب رنگها شكل بگيرد. يكي از قطعات اين مكعب روبيكِ نقشه پساتوافق، همان پولهاي بلوكهشده ايران در خارج از كشور است. توافق هستهاي مطمئنا درهاي ايران را باز ميكند تا اين پولهاي پشت مرز، كه شايد يكي از كليدواژههاي مهمي بود براي آنكه مذاكره بر مناقشه غلبه يابد، به ايران بازگردد.
اين حجم پول كه وارد بازار ميشود تيغ دولبهاي است كه بايد ديد دولت براي آن،چه طرح و نقشهاي در سر دارد تا بتوان فهميد كه اين شادي پايدار است يا لحظهاي؟ آيا اين حجم پول و نقدينگي وارد بازار غالب واسطهگري كشور ميشود و تورم بر تورم ميافزايد يا آنكه وارد چرخه توليد ميشود و سرمايهگذاريهاي جديد و ايجاد اشتغال و مسير توسعه را هموارتر
ميكند؟
از همين قبيل كه يكي از اجزاي نقشه راه اقتصاد پساتوافق است در حوزه اقتصاد، در تمامي عرصههاي گوناگون كشور فراوان است. از جمله گشايش سياسي براي احزاب و تحقق ديگر وعدههاي سياسي دولت روحاني، گشايش در حوزه فرهنگ و هنر، گشودن بازار گردشگري ايران به روي جهان و...
درهاي ايران را داريم به روي جهان باز ميكنيم و اگر ميخواهيم كه ورود اقتصاد و فرهنگ جهان به ايران ما را غافلگير نكند و تهاجمي نباشد بايد نقشه راهي ترسيم شود كه تنها جهان از اين سفره پرنعمت تنعم نكند، امكانات و بازار كشور سفره تطاول ديگران نشود و ايران نيز بتواند از مواهب جهان بهره ببرد. اگر چنين پيش برويم آنگاه شايد 23 تيرماه 94 آغاز زمانهاي شود كه تداوم آن بتواند رتبه مردم ايران را در ميانه شادترين مردم جهان از 115 در ميان 147 كشور، به رتبهاي دورقمي و چه بسا يك رقمي برساند.