سازندگان ساز در وضع وخيمي به سر ميبرند
هنر - صنعتی رو به خاموشي
شاهرخ حاتمي
در دوره تصدي به عنوان بازرس كانون سازندگان ساز خانه موسيقي ايران و ارتباطي كه به اين واسطه با همكاران خود در عرصه ساخت ساز دارم، بنا بر گزارشهاي بسياري اين نكته را بايد عنوان كنم كه همكاران من متاسفانه هر روز با مشكلات بيشتري دست و پنجه نرم ميكنند. بدون اغراق بايد بگويم كه اين صنف در وضعيت بسيار وخيمي قرار گرفته و هر روز شاهد تعطيلي يك كارگاه ساخت ساز هستيم. كارگاههاي ساخت ساز هم از بعد فرهنگي و هنري و هم از نگاه صنايع دستي جايگاه مهمي دارند و بروز اين مشكلات دلايل مختلفي دارد كه در اينجا به چند مورد از آنها اشاره ميكنم كه مهمتر از ديگر مسائل است.
شايد يكي از دلايل سوءاستفاده بعضي از نوازندگان و مدرسان موسيقي در اين سالها بوده و اقتصاد اين رشته را دچار اشكال كرده به اين شكل كه برخي از اين افراد مثلا با يك كارگاه همكاري ميكنند و هنرجويان به آنجا معرفي ميشوند و از آن كارگاه درصد بالايي براي معرفي هنرجويان دريافت ميكنند بعضا تا 50 درصد مبلغ ساز را برميدارند، برخي كارگاهها به جبر اين را ميپذيرند ولي مساله اين است كه وقتي اين اتفاق ميافتد تعداد بالاي ساخت ساز چقدر ميتواند كيفيت را حفظ كند و تا چه اندازه اين سهم عادلانه است، خود مقوله ديگري است اما همه اينها گره خورده به شرايط اقتصادي امروز كه همه اصناف و افراد را با مشكل بزرگي روبهرو كرده كه مسالهاي ساختاري است. نهادهاي متولي فرهنگي هم هيچ حمايت قابل توجهي از اين رشته نميكنند، من به عنوان بازرس هر روز تماسهاي مكرر همكاران خود را دريافت ميكنم كه در خواست حمايت ميكنند ولي با شرايط موجود واقعا بنده هم نميدانم بايد به كدام نهاد مراجعه كنم كه پاسخگويي درستي داشته باشد. صندوق هنر حمايتهاي گاه به گاه و ناچيزي دارد ولي به هيچ عنوان پاسخگوي شرايط فعلي نيست.
خانه هنرمندان نيز هيچ امكاناتي نميدهد و اگر نمايشگاه ساز برگزار ميشود هزينه آن را از سازندگان ساز دريافت ميكند و جالب است كه حتي تعهدات خودش را هم انجام نميدهد به طور مثال در نمايشگاه قبلي تهويه بعضي سالنها خراب بود و بسيار باعث نارضايتي شد ولي كسي پاسخگو نبود.
مورد مهم ديگر اينكه مواد اوليه عموما بايد از خارج كشور تهيه شوند و واردات آن با دلار است و فروش آن در داخل با ريال انجام ميشود كه اين هم خود بحث مفصلي دارد كه آنقدر ما را دچار چالش ميكند كه نميدانيم چه كنيم. اگر چه اين رشته ميتوانست در اقتصاد موسيقي نقش بسزايي داشته باشد ولي به دليل سوءمديريت نهادهاي متولي و سوءاستفاده بعضي موزيسينهاي دلال مسلك، وضعيت اين رشته به شكل فعلي در آمده و اگر رسيدگي سريع صورت نگيرد، واقعا شاهد از بين رفتن اين رشته و زندگي افرادي خواهيم بود كه سالها خاك اين رشته را خوردهاند و اين يعني از دست رفتن يك ميراث.
* بازرس كانون سازندگان ساز خانه موسيقي ايران