استعلام سروش را از هواداران بگيريد!
سروش رفيعي شهر شد يا مافيا؟
دوشنبه شب، سروش رفيعي، هافبك باتجربه و يكي از چهرههاي كليدي تيم پرسپوليس با حضور در يكي از برنامههاي تلويزيوني صداوسيما تلاش كرد تا به ابهامات و شايعات اخير پيرامون خود و باشگاه پاسخ دهد. هدف اصلي او، آنطور كه خودش عنوان كرد، شفافسازي درباره مسائلي چون وجود «باند» در تيم و همچنين نقش و نفوذ يك «هوادار متمول» در امور مديريتي و فني پرسپوليس بود؛ موضوعاتي كه در هفتههاي اخير به سوژه اصلي رسانهها و بحث هواداران در فضاي مجازي تبديل شدهاند و تمركز تيم را تحت تاثير قرار دادهاند. رفيعي در اين برنامه، با قاطعيت وجود هرگونه باند يا دستهبندي سازمانيافته در تيم را رد كرد و تاكيد داشت كه روابط بين بازيكنان مانند هر گروه بزرگ ديگري ممكن است متفاوت باشد اما اين به معناي وجود يك تشكل مخرب يا دستهبندي براي تاثيرگذاري بر تصميمات نيست. او همچنين درباره هوادار متمول صحبت كرد و سعي داشت نقش او را در حد يك حامي مالي يا معنوي تقليل دهد و دخالت او در مسائل فني يا مديريتي را انكار كرد هرچند كه جزييات دقيق رابطه و حدود اين حمايت همچنان براي بسياري مبهم باقي ماند. اما اينجاست كه بحثها آغاز ميشود. از يك سو، برخي معتقدند كه حضور رفيعي در صداوسيما آن هم در اوج شايعات، تلاشي لازم براي دفاع از حيثيت بازيكنان و كادرفني و همچنين آرام كردن فضاي متشنج اطراف تيم بود. به اعتقاد اين گروه، سكوت در برابر اين حجم از ابهامات ميتوانست به ضرر تيم تمام شود و تمركز بازيكنان را پيش از بازيهاي حساس پاياني فصل بر هم زند. استفاده از يك تريبون رسمي و اين برنامه پرمخاطب مانند صداوسيما ميتوانست پاسخي مستقيم و قاطع به شايعات باشد. از سوي ديگر، بسياري اين اقدام را در اين مقطع زماني نامناسب ميدانند. فصل در حساسترين شرايط خود قرار دارد و هرگونه حاشيه جديد ميتواند به ضرر تيم باشد. حضور يك بازيكن (حتي به عنوان كاپيتان يا يكي از ليدرهاي تيم) در برنامهاي تلويزيوني براي پاسخ به ابهامات، ميتواند خود تبديل به يك حاشيه جديد شود. منتقدين ميگويند چرا يك بازيكن بايد به اين مسائل پاسخ دهد؟ آيا اين وظيفه مديريت يا سرمربي نيست؟ آيا بهتر نبود كه او صبر ميكرد تا فصل به پايان برسد و در فضايي آرامتر و با ديدي جامعتر به اين مسائل ميپرداخت؟ برخي نيز معتقدند كه اين حضور ممكن است ناخواسته به شايعات اعتبار بخشيده باشد، چرا كه تيم مجبور شده به صورت رسمي به آنها پاسخ دهد.حال ابهامات بيشتر شد يا كمتر؟ پاسخ به اين سوال هم يكدست نيست. براي بخشي از هواداران و افكار عمومي، توضيحات رفيعي قانعكننده بود و آنها را مجاب كرد كه شايعات بياساس هستند. دفاع او از همتيميها و كادرفني، براي اين گروه نشانه اتحاد و همدلي در تيم بود.
اما براي گروهي ديگر، توضيحات رفيعي كافي نبود و حتي ممكن است بر ابهامات افزوده باشد. نحوه پاسخگويي به سوالات، جزييات مبهم درباره نقش هوادار متمول و اينكه چرا يك بازيكن به جاي مسوولان باشگاه بايد پاسخگو باشد، سوالاتي هستند كه همچنان بيپاسخ ماندهاند يا پاسخهاي داده شده در نظر اين گروه قانعكننده نبوده است. برخي معتقدند كه او نتوانست به صورت كامل و شفاف به ريشه شايعات بپردازد و صرفا به تكذيب بسنده كرد كه اين خود ميتواند شك و ترديدها را افزايش دهد. در نهايت، حضور سروش رفيعي در صداوسيما اقدامي دوپهلو بود. تلاشي براي شفافسازي و دفاع از تيم كه شايد از نظر برخي ضروري بود، اما از نظر برخي ديگردر زمان نامناسبي رخ داد و به جاي كاهش ابهامات، بر آنها افزود. آنچه مسلم است، اين است كه پرسپوليس در هفتههاي پاياني فصل به آرامش و تمركز نياز دارد و حواشي پيرامون تيم، فارغ از منشأ و صحتشان، بزرگترين چالش براي اين تيم در مسير رسيدن به رتبه دوم جدول براي حضور در ليگ نخبگان هستند.