شاهنامهپژوهي فردوسي با روش تحقيق ايراني و آلماني
اشاره – هر چند حكيم ابوالقاسم فردوسي در دورهاي از تاريخ، مبادرت به سرودن كتاب «شاهنامه» كرد كه ايران هنوز مورد تهاجم اقوام صحراگرد مغول و پس از آن مورد «تهاجم چندجانبه» اقوام نوظهور اروپاي غربي در قالب استعمار، قرار نگرفته بود، اما بدون شك و ترديد، سرودههاي حماسي فردوسي يكي از چندين عواملي بوده كه تا به امروز ايران را در برابر همه تهاجمات بيگانه؛ زنده و سرپا نگاه داشته است. متاسفانه در چند سال اخير، اهميت شاهنامهپژوهشي در ايران، در مجامع علمي- دانشگاهي و حتي ميزگردهاي تخصصي، در اين نكته تاريخي نهفته است كه كمترين آگاهي از دوران پيش از شاهنامه فردوسي در دست نيست. اين اشتباه و خطاي تاريخي درحالي مطرح شده كه در كتابخانههاي مجلس، به منابع بسيار غني درخصوص پژوهش «شاهنامه فردوسي» در ايران و آلمان دسترسي پيدا كردهايم. از همين روي، براي شناخت و آگاهي از اين امر، امروز به معرفي فقط دو مورد از اين روش تحقيق ايراني و آلماني-ايراني ميپردازيم تا به پيشواز ۲۵ ارديبهشت برويم كه در تقويم ايران به نام بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي نامگذاري شده است.
كتابهاي «آيين شهرياري در ايران بر بنياد شاهنامه فردوسي» در مهر ماه ۱۳۵۰ و «آيين و رسمهاي ايرانيان باستان بر بنياد شاهنامه فردوسي» در آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهي [۱۳۵۵ش.] با قلم عليقلي اعتماد مقدم و توسط انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر چاپ و منتشر شدهاند. همچنين كتاب «آرمانشهر شهرياري ايران باستان - از كسِنفن تا فردوسي» كه از روي آثار نويسندگان يونان و رُم و ايران به قلم ولفگانگ كنادت، استاد تاريخ آلماني و با همكاري و ترجمه سيفالدين نجمآبادي در آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهي [۱۳۵۵ش.] توسط انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، به زبان فارسي در ايران چاپ و منتشر شده، متن آلماني آن نيز در چاپخانه و بنگاه نشر فرانتس اشتينر ويسبادن (آلمان غربي) در سال ۱۹۷۵ م. [۱۳۵۴ش.] به چاپ رسيده است.
سيفالدين نجمآبادي دربخش «درباره ترجمه فارسي اين كتاب» نوشته است: «... كناوت ميخواهد بگويد دلبستگي نويسندگان يونان به ايين كشورداري ايران تنها از روي دانشخواهي و دانشدوستي اينان نبود. اينان در جستوجوي نمونهاي كه از كاستيها و نارساييهاي دموكراسي آتن و سختيها و زورگوييهاي اسپارت به دور باشد، اين نمونه را هم در آيين كشورداري ايران يافته بودند كه در آن پادشاه هم بايد نژاده باشد و هم از فر ايزدي برخوردار و اين تنها كسنفن نبود كه اين نكته را دريافته بود. كناوت ميگويد عناصر سازنده فلسفه يوناني در سياست و كشورداري، انديشههاي والاي ايراني بود و فيلسوفاني چون پيتاگوراس از باورهاي زردشتي، به خوبي آگاهي داشتند. بر پايه همين انديشه، در بررسي ژرفي كه در اين كتاب كرده ميگويد: ۱- شهرياران در آموزشگاه درباري فرهيخته ميشدند ۲- و اين فرهيختاري هم به پرورش تن ميپرداخت هم به جان («پهلوان» راستين). در پرورش تن اسبسواري، كشيدن كمان، تيراندازي، نيزهافكني و شكار را ميآموختند و در پرورش جان جوانمردي، رادي، مردمي، راستي، وفاداري به پيمان، دادگري، خويشتنداري و نگاهداشتن اندازه، بينيازي و خرسندي، سپاسداري، توجه به آباداني كشور و بخشندگي را...». همچنين ولفگانگ كناوت در بخش «پيشگفتار» اين كتاب نوشته است: «...من بيش از هر چيز اين مساله را يك وظيفه پژوهش در حقيقت تاريخ ميدانستم كه در نابود كردن قطعي آن پندار، كه هنوز برخي از اروپاييان بدان سخت پايبندند، يعني نابود كردن مفهوم «بربريت» به معني منفي آن از يكي از ملتهاي آريايي زبان، كه از نظر سياسي نيرومندترين و از نظر فكري والاترين پايه را داراست، سهمي داشته باشم. اين كار نتيجه پنجاه سال مطالعه است. انتشار آن به زبان فارسي و آلماني را مديون ياريهاي معنوي و مادي جناب استاد دكتر صادق كيا، معاون وزارت فرهنگ و هنر هستم....» در همين راستا، صادق كيا، در نخستين برگ از كتاب «آيين شهرياري در ايران بر بنياد شاهنامه فردوسي»، به قلم عليقلي اعتماد مقدم، نوشته است: «بررسي جنبههاي گوناگون زندگي مادي و معنوي ايرانيان از سال ۱۳۳۸ خورشيدي در اداره فرهنگ عامه وزارت فرهنگ و هنر آغاز گرديده و با فرستادن گروههاي آماده به شهرستانها مواد فراوان گردآوري شده است و از روي برنامه همچنان ادامه خواهد يافت. براي شناسايي زندگاني پيشين ايرانيان راهي جز بررسي در كتابها و آثاري كه بازمانده يا در كاوشّها پيدا شده است، به نظر نميرسد. بزرگترين سرچشمه آگاهي از يك بخش بزرگ از زندگاني پيشين مردم ايران شاهنامه فردوسي است... اين كتاب هفتمين نشريه وزارت فرهنگ و هنر درباره بررسيهاي مردمشناسي در شاهنامه فردوسي است.» در ادامه، در بخش «ديباچه» جلد اول از كتاب «آيين و رسمهاي ايرانيان باستان بر بنياد شاهنامه فردوسي» نيز نوشته شده است: «شاهنامه... گنجينهاي است از آگاهيهاي اجتماعي و تاريخي و سند منحصري است در شناخت سنتهاي ملي و جلوهگاهي از مآثر تمدن باستاني ملت ايران كه همواره شايسته بوده و هست كه از نظرگاههاي مختلف مورد مطالعه و پژوهش قرارگيرد و به همين جهت بوده كه دانشوران جهان و ميهن ما مدت زماني است از جهان مختلف به اين شاهكار گرانمايه نگريسته و آن را مورد بررسي و امعاننظر قرار دادهاند. اين كتاب... هشتمين اثر مدوني است كه از طرف اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و هنر درباره بررسيهاي مردمشناسي در شاهنامه فردوسي منتشر ميگردد. تحقيقات ...پيشين از اين قرار است: ۱-پادشاهي و پادشاهان از ديده ايرانيان بر بنياد شاهنامه فردوسي ۲- تاجگذاري در ايران باستان ۳- فرّ در شاهنامه ۴- شاه و مردم بر بنياد شاهنامه فردوسي ۵- وليعهدي در ايران باستان بر بنياد شاهنامه فردوسي ۶- شاه و سپاه بر بنياد شاهنامه فردوسي.»
منابع: كتابخانههاي شماره يك و ايرانشناسي مجلس