علي ضيايي، رييس گروه بررسي صحنه جرم سازمان پزشكي قانوني
در مورد سرنوشت مفقودان انفجار بندر شهيد رجايي به «اعتماد» ميگويد
امكان دارد اجساد برخي مفقودان هرگز پيدا نشود و مفقودالاثر بمانند
يك منبع مطلع: برخي خانوادهها با توجه به متعلقات عزيزانشان مثل طلا، ساعت و دستبند آنها را شناسايي كردند
بهاره شبانكارئيان
با گذشت دو هفته از انفجار در بندر شهيد رجايي برخي خانوادهها هنوز به دنبال عزيزانشان هستند، چراكه هيچ ردي از آنها بهجا نمانده است. طبق آخرين اظهارات مسوولان، تاكنون 9 نفر بر اثر انفجار و آتشسوزي مفقود هستند. برخي كارمندان بندر شهيدرجايي به «اعتماد» ميگويند؛ از برخي افراد اسكلتشان بهجا مانده و بعضي ديگر نيز فاقد همان اسكلت هستند و هيچ سرنخي از آنها نيست... .
رييس گروه بررسي صحنه جرم سازمان پزشكي قانوني در پاسخ به وضعيت مفقودان در شرايط بحراني ازجمله مفقودان ناشي از انفجار در بندر شهيد رجايي به «اعتماد» ميگويد: «اگر شدت حرارت آتشسوزي خيلي بالا باشد امكان سوختگي استخواني به وجود ميآيد و استخوانها سوخته و از بين ميرود. حتي در برخي موارد استخوانها پودر ميشود. در بعضي مواقع نيز چيزي از جسد باقي نميماند كه قابل شناسايي باشد؛ در نتيجه ممكن است برخي افراد براي هميشه مفقودالاثر بمانند.»
روزي كه انفجار رخ داد و يكباره همهچيز دود شد و هوا رفت؛ «دو مدرسه پسرانه در شهرك شهيد رجايي دچار خسارتهايي شدند؛ سقف كلاسهايشان ريخت و شيشهها به سمت اكثر دانشآموزان پرتاب شد و برخي دانشآموزان مقطع دبستان اين دو مدرسه دچار آسيب شدند.»
همسر افسانه تيما از گردنبند طلايي كه به قفسه سينه جسد چسبيده بود، او را شناسايي كرد
لحظه انفجار؛ يك كانكس حامل چند نفر از كارمندان شركت سينا از بقيه كانكسهاي ديگر به محل انفجار نزديكتر بود كه حدود 6 الي 10 نفر داخل آن بودند. يك منبع آگاه كه نخواست نامش در اين گزارش فاش شود در اين باره به «اعتماد» ميگويد: «كل نيروهاي شركت سينا حدود 400 الي 500 نفر است، اما آن لحظه در نزديكي محل انفجار حدود ۴۰ الي ۵۰ نفر بودند. آن روز داخل نزديكترين كانكس به محل انفجار و آتشسوزي ۶ الي ۱۰ نفر حضور داشتند؛ علي تيما و افسانه تيما نيز جزو اين چند نفر بودند. علي و افسانه برعكس آنچه كه در فضاي مجازي و برخي خبرگزاريها عنوان شده، فقط دخترخاله و پسرخاله بودند و زن و شوهر نبودند. علي حدود ۲ سال بود كه در شركت سينا كار ميكرد و افسانه حدود پنج سال.»
او در ادامه ميگويد: « هر 6 الي 10 نفر بر اثر انفجار و آتشسوزي بهشدت سوختند و جان خود را از دست دادند. طوري كه وقتي همسر افسانه تيما براي شناسايي جسد او آمده بود، نتوانست هويت افسانه را تشخيص دهد؛ پيكر او بهشدت سوخته بود. با اين حال همسر افسانه از گردنبند طلايي كه به قفسه سينه او چسبيده بود، افسانه را شناسايي كرد، اما بعد به هويت جسد شك كرد و گفت مطمئن نيست كه جسد متعلق به افسانه باشد تا اينكه از آن جسد مشكوك تست دياناي گرفته شد و نمونه با هويت افسانه تطبيق داده شد و افسانه شناسايي و در روستاي محل زندگياش؛ گزشهنه به خاك سپرده شد.» اين منبع مطلع همچنين در مورد وضعيت بندر شهيد رجايي در لحظه انفجار ميگويد: «در بندر شهيد رجايي شهرك مسكوني ساخته شده كه وقتي انفجار اتفاق افتاد شيشههاي اكثر اين ساختمانها شكست و دو مدرسهاي كه در آن شهرك وجود داشت دچار خسارتهايي شدند؛ سقف دو مدرسه داخل شهرك رجايي ريخت و شيشههاي كلاسها به دست و پاي برخي دانشآموزان اصابت و باعث مصدوميت آنها شد.»
به احتمال زياد و قريب به يقين مفقودان فوت شده و از دنيا رفتهاند
در برخي فجايع كه گستردگي و تعداد تلفات آن بالا است، برخي افراد تا هميشه مفقودالاثر ميمانند؛ مثل همين 9 نفري كه بر اثر انفجار و آتشسوزي در بندر شهيد رجايي مفقود شده و هيچ رد و نشاني از آنها نمانده است. «علي ضيايي» رييس گروه بررسي صحنه جرم سازمان پزشكي قانوني در مورد نحوه شناسايي اجساد در مواقع بحراني به «اعتماد» ميگويد: «در مواردي مثل انفجار و آتشسوزي مشابه آنچه در بندر شهيد رجايي اتفاق افتاد و با سوختگي وسيع و شديد همراه بود، هر احتمالي براي افرادي كه نزديك به محل آتشسوزي بودهاند، وجود دارد؛ از سوختگيهاي وسيع و سطحي، مسموميتهاي شديد با گاز منوكسيد كربن، سوختگيهاي شديد و زغالي شدن جسد تا از بين رفتن كامل بافتهاي نرم و عضلاني بدن. حتي اگر شدت حرارت خيلي بالا باشد امكان سوختگي استخواني به وجود ميآيد و استخوانها سوخته و از بين ميرود. حتي در برخي موارد استخوانها نيز پودر ميشود. درنهايت هر اتفاقي ممكن است براي پيكرها رخ دهد. هر چه ميزان متلاشي شدن جسد ناشي از سوختگي بيشتر باشد احتمال اينكه جسد قابل شناسايي نباشد، بيشتر خواهد بود بهطوري كه در بعضي مواقع چيزي از جسد باقي نميماند كه قابل شناسايي باشد؛ در نتيجه ممكن است برخي افراد براي هميشه مفقودالاثر بمانند؛ درحالي كه شواهد و اطلاعات نشان ميدهد اين افراد در آن مكان حاضر بوده و احتمال زياد و قريب به يقين اين افراد فوت شده و از دنيا رفتهاند.»
رييس گروه بررسي صحنه جرم سازمان پزشكي قانوني در پاسخ به اينكه تفاوت شناسايي اجسادي كه زير آوار ناشي از زلزله ميمانند با اجسادي كه بر اثر انفجار و آتشسوزي زير آوار ميمانند، چيست، ميگويد: «معمولا افرادي كه ناشي از آوار زلزله فوت ميشوند قابليت شناسايي بيشتري نسبت به افرادي كه بر اثر انفجار يا آتشسوزيهاي شديد فوت شدهاند، دارند. آنهم به اين دليل كه اجساد در زلزله نميسوزند و قابليت شناسايي از طريق استخراج دياناي را دارند. مگر اينكه پس از زلزله، شناسايي اجساد دير صورت گيرد و اجساد دچار فساد شديد شده باشند و احتمال آزمايش دياناي براي آنها وجود نداشته باشد. معمولا شناسايي افراد در چنين بحرانهايي يك كار گروهي است و اينگونه نيست كه فقط پزشكي قانوني دخالت داشته باشد؛ در مواقعيكه اجساد از بين نرفته باشند، كارشناسان اداره تشخيص هويت نيروي انتظامي با انگشتنگاري ميتوانند هويت اجساد را شناسايي كنند تا اصلا كار به پزشكي قانوني كشيده نشود، چراكه نميتوان از تمامي اجساد دياناي گرفته شود. استخراج دياناي ضمن اينكه قابليت شناسايي بالايي دارد، پرهزينه است و امكان دارد به دليل وسعت بحران و تعداد تلفات نتوان تمام اجساد را با آزمايش دياناي شناسايي كرد، بنابراين در مرحله نخست بايد براساس پروتكلهاي علمي موجود از راههاي ابتدايي و اصلي مثل عكسهايي كه از صورت جسد گرفته شده يا نشانههاي ظاهري كه از جسد بهجا مانده استفاده شود تا بازماندگان، اجساد را شناسايي كنند. همچنين متعلقات مربوط به اجساد همچون ساعت، البسه، آويزها و وسايلي كه اطراف اجساد ميافتد نيز ميتواند به تشخيص هويت آنها كمك كند، اما باز كشف اين وسايل براي شناسايي جسد قطعي نيست. پس از طي اين مراحل و بررسي تمام اين موارد، در صورت عدم شناسايي اجساد، از بافتهاي باقيمانده آنها كه قابليت استخراج دياناي دارند نمونه اخذ و پروفايل استخراج شده آن را با بستگان نزديك آنها تطبيق ميدهند تا به تشخيص هويت برسند.»