اعترافات متهمي كه پس از جنايت به تركيه گريخت
مرد جواني كه داماد خانواده خود را به قتل رسانده بود، توسط كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ دستگير شد. به گزارش پليس، يكشنبه 10 فروردين، كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي از قتل مردي جوان در محله نبرد تهران مطلع شدند، مقتول با 8 ضربه چاقو به قتل رسيده بود و تحقيقات اوليه نشان داد درگيري خانوادگي علت جنايت بوده است. خواهر 16ساله قاتل مدعي شد مقتول قصد تعرض به او را داشته است كه موضوع را به برادرش گفته و او در واكنش، داماد خانواده را با چاقو كشته و گريخته است. متهم كه قصد فرار به تركيه را داشت، در جنوب تهران توسط كارآگاهان اداره دهم دستگير شد و به قتل اعتراف كرد، تحقيقات براي روشن شدن ابعاد پرونده ادامه دارد. متهم در پاسخ به سوالاتي درباره پروندهاش پاسخ ميدهد.
از خودت بگو و توضيح بده بهچهدليل بازداشت شدي؟
23 سال دارم، اما از بچگي در ايران بزرگ شدم، سالهاست كه بههمراه خانوادهام در تهران زندگي ميكنم، علت بازداشت من قتل شوهر خواهرم است؛ موضوعي كه درنهايت من را به اين نقطه رساند.
شب حادثه دقيقا چهاتفاقي افتاد؟
شب حادثه، خواهر بزرگترم براي فروش يك ملك به افغانستان رفته بود و من بههمراه خواهر كوچكترم در خانه تنها بوديم، حدود ساعت 10 شب شوهر خواهرم به خانه بازگشت، مدتي پس از ورودش، خواهرم بهشدت مضطرب و نگران بهسمت من آمد و گفت كه او قصد تعرض به او را داشته است، پس از شنيدن اين موضوع، دچار عصبانيتي شديد شدم و در يك لحظه چاقويي را كه روي ميز آشپزخانه بود، برداشتم و بهسمت داماد خانواده حمله كردم.
آيا از قبل با مقتول اختلاف يا خصومتي داشتي؟
نه، هيچ خصومت يا دشمني قبلي بين ما وجود نداشت، رابطهام با او معمولي بود، اما شنيدن آن حرف از دهان خواهرم در آن لحظه چنان تاثيري بر من گذاشت كه نتوانستم خودم را كنترل كنم.
با چند ضربه مقتول را به قتل رساندي؟
من دقيقا بهياد ندارم چند ضربه وارد كردم، اما ميدانم كه بيش از يك يا دو ضربه بود، پس از نخستين ضربه، چيزي از آن لحظهها بهوضوح در ذهنم باقي نمانده است، همهچيز خيلي سريع و در شرايطي احساسي و خارج از كنترل اتفاق افتاد.
چرا پس از قتل، از محل حادثه متواري شدي؟
در آن لحظه ترسيده بودم، فكر ميكردم اگر بمانم، كسي حرفم را باور نخواهد كرد، به همين خاطر تصميم گرفتم فرار كنم و از طريق يك قاچاقچي انسان، از كشور خارج شوم، اما پليس خيلي زود رد من را زد و دستگيرم كرد، من فقط به حرف خواهرم واكنش نشان دادم، اگر آنچه گفت نادرست يا اشتباه بوده است، من از واقعيت بياطلاع بودم، اما واكنش من از سر خشم و در دفاع از خواهرم بود.