• 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6048 -
  • 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت

تنهايي استراتژيك ايران و ضرورت همكاري‌هاي بين‌المللي

رامين كياني

تنهايي استراتژيك ايران مفهومي است كه نخستين‌بار توسط پروفسور محي‌الدين مصباحي در ادبيات روابط بين‌الملل مطرح شد و در سال‌هاي اخير توسط دكتر آرش رييسي‌نژاد در فضاي دانشگاهي ايران بسط و تبيين شده است. اين مفهوم به وضعيتي اشاره دارد كه در آن يك كشور به‌طور نسبي از اتحادهاي استراتژيك پايدار و موثر با قدرت‌هاي بزرگ محروم و در نتيجه ناچار است بخش عمده‌اي از نيازهاي امنيتي، اقتصادي و سياسي خود را به‌طور مستقل تامين كند. ايران به عنوان يك قدرت منطقه‌اي با موقعيت ژئوپليتيك منحصربه‌فرد، از دهه‌هاي گذشته تاكنون مصداق بارز چنين وضعيتي بوده است.  تنهايي استراتژيك ايران به وضعيتي اشاره دارد كه ايران، خواه به صورت آگاهانه و داوطلبانه و خواه به دليل فشارهاي خارجي و ضرورت‌هاي جغرافيايي و سياسي، در شرايطي استراتژيك و نوعي حاشيه‌نشيني ژئوپليتيكي قرار گرفته و از اتحادهاي معنادار و پيوسته با قدرت‌هاي بزرگ محروم است. همان‌طور كه دكتر رييسي‌نژاد بيان مي‌كند: «ايران دچار تنهايي استراتژيك است؛ يعني در تدوين، كاربرد و پيشبرد استراتژي‌هاي كلان خود، تنهاست.»
تنهايي استراتژيك ايران را نمي‌توان صرفا محصول تحولات معاصر يا رويكردهاي خاص يك دولت دانست، بلكه اين وضعيت ريشه در مجموعه‌اي از عوامل تاريخي، جغرافيايي و سياسي دارد. از دوره قاجار به اين سو، ايران همواره در تقاطع رقابت قدرت‌هاي بزرگ قرار داشته، اما هرگز به عنوان متحد استراتژيك بلندمدت هيچ‌يك از قدرت‌هاي جهاني پذيرفته نشده است. انقلاب اسلامي ۱۳۵۷ و گفتمان استقلال‌خواهانه آن نيز با تشديد شكاف ميان ايران و غرب، اين حاشيه‌نشيني ژئوپليتيكي را عميق‌تر كرد. علاوه بر اين، رقابت‌هاي منطقه‌اي، تحريم‌هاي گسترده و سياست‌هاي خارجي قدرت‌هاي بزرگ، ايران را در موقعيتي قرار داده كه در آن دستيابي به اتحادهاي استراتژيك پايدار دشوار شده است.
در شرايط تنهايي استراتژيك، نهادگرايي و همكاري‌هاي بين‌المللي به عنوان راهبردي كليدي براي كاهش فشارهاي خارجي و افزايش تعاملات سازنده با جهان مطرح مي‌شود. نهادگرايي در روابط بين‌الملل به معناي بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي سازمان‌ها و پيمان‌هاي بين‌المللي براي مديريت بحران‌ها، حل‌ و فصل اختلافات و تسهيل همكاري‌هاي اقتصادي و امنيتي است. پديده همكاري نه يك استثنا در شرايط آنارشيك، بلكه يك امر معمول و هميشگي است. دولت‌ها با تمسك به نهادهاي بين‌المللي، مشكلات اقدامات جمعي را كه به تنهايي از عهده حل آنها بر‌نمي‌آيند، حل مي‌كنند. كشورها از روي حسن نيت و گرايش‌هاي ذاتي به همكاري روي نمي‌آورند، بلكه منفعت محوري و اجبار ناشي از اين امر، آنها را به سوي همكاري سوق مي‌دهد. در واقع مي‌توان گفت دولت‌ها به همكاري بين‌المللي عادت كرده‌اند. نهادهاي بين‌المللي دولت‌ها را به همكاري عادت داده‌اند؛ هنجار همكاري را در آنها نهادينه ساخته‌ و آنها را جامعه‌پذير كرده‌اند. به بيان ديگر، دولت‌ها از طريق تعامل‌هاي مداوم با يكديگر به اين نتيجه مي‌رسند كه همكاري بهترين گزينه رفتاري براي آنهاست و بيشترين سود را به ارمغان مي‌آورد. اين همكاري‌ها كه به شكل‌گيري نهادها منجر شده است، با وجود بحران‌هاي بين‌المللي و كاهش نقش سودمندشان و حتي با وجود سقوط قوي‌ترين حاميانشان، باز هم به عملكرد خود ادامه مي‌دهند؛ زيرا بعد از شكل‌گيري، خود به ايجاد هنجار همكاري در ميان دولت‌ها مي‌پردازند. هر چند همكاري كار ساده‌اي نيست و مي‌تواند منجر به ايجاد تنش و درگيري شود، اما دولت‌ها مي‌توانند به‌طور مداوم از راهبردهاي همكاري سود و منفعت ببرند و سازمان‌هاي بين‌المللي مكانيسم‌هاي هماهنگ‌كننده‌اي را براي كمك به دولت‌ها جهت به دست آوردن دستاوردهاي مطلق از همكاري فراهم مي‌كنند. 
ايران مي‌تواند با عضويت فعال و مشاركت موثر در نهادها و سازمان‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي، از ظرفيت‌هاي آنها براي پر كردن خلأ متحد استراتژيك و تامين منافع ملي خود بهره گيرد. اين امر مي‌تواند از طريق نقش‌آفريني در تصميم‌گيري‌هاي كليدي، استفاده از مزاياي اقتصادي و تجاري اين نهادها و همچنين بهره‌مندي از حمايت‌هاي ديپلماتيك و حقوقي در مجامع بين‌المللي تحقق يابد. علاوه بر اين، تعامل سازنده با اين سازمان‌ها مي‌تواند به افزايش مشروعيت بين‌المللي ايران كمك كرده و مسيرهاي جديدي براي همكاري‌هاي اقتصادي، امنيتي و فناورانه ايجاد كند.
يكي از مهم‌ترين ابزارهاي ايران براي مقابله با تنهايي استراتژيك، ديپلماسي چندجانبه است. ديپلماسي چندجانبه به معناي مشاركت فعال در مذاكرات و همكاري‌هاي جمعي با ساير كشورها و سازمان‌هاي بين‌المللي است. اين رويكرد نه تنها به ايران امكان مي‌دهد تا از فشارهاي يكجانبه قدرت‌هاي بزرگ بكاهد، بلكه به تقويت موقعيت منطقه‌اي و بين‌المللي كشور نيز كمك مي‌كند. نمونه‌هاي موفق ديپلماسي چندجانبه ايران شامل توافق هسته‌اي برجام و پيوستن به سازمان همكاري شانگهاي است. اين موارد نشان مي‌دهد كه ايران مي‌تواند از طريق تعاملات چندجانبه، مشروعيت بين‌المللي خود را افزايش دهد و زمينه را براي كاهش فشارهاي اقتصادي و سياسي فراهم سازد.
در غياب اتحادهاي دايمي، ايران مي‌تواند با پيگيري شراكت‌هاي راهبردي محدود به همكاري‌هاي مبتني بر منافع مشترك روي آورد. اين مدل همكاري ضمن حفظ استقلال عمل، امكان بهره‌برداري از فرصت‌هاي اقتصادي، امنيتي و فناورانه را فراهم مي‌كند. اگرچه تنهايي استراتژيك ايران واقعيتي اجتناب‌ناپذير در سياست بين‌الملل به نظر مي‌رسد، اما اين وضعيت مي‌تواند با اتخاذ راهبردهاي هوشمندانه و ديپلماسي فعال مديريت شود. در دنياي چندقطبي و پيچيده امروز، اتحادهاي سنتي جاي خود را به شراكت‌هاي عملگرايانه و همكاري‌هاي چندجانبه داده‌اند. ايران مي‌تواند با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي نهادهاي بين‌المللي، ديپلماسي چندجانبه و همكاري‌هاي منطقه‌اي، از فرصت‌هاي جديد براي كاهش فشارهاي خارجي و ارتقاي جايگاه بين‌المللي خود استفاده كند.
به‌طور كلي تنهايي استراتژيك ايران نه‌تنها نتيجه عوامل تاريخي و ساختاري است، بلكه بازتابي از پويايي‌هاي ژئوپليتيك و سياست خارجي قدرت‌هاي بزرگ نيز محسوب مي‌شود. با اين ‌حال، اين وضعيت الزاما به معناي انزوا يا ضعف نيست. با اتخاذ رويكردي استراتژيك، تقويت همكاري‌هاي بين‌المللي و بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي نهادگرايي و همچنين تكيه بر منابع و توانمندي‌هاي كشور و تقويت اتحاد داخلي، ايران مي‌تواند خلأ ناشي از فقدان اتحادهاي استراتژيك را پر كرده و نقش فعال‌تري در نظام بين‌المللي ايفا كند. آينده روابط بين‌المللي ايران در گرو تعامل هوشمندانه، ديپلماسي فعال و تقويت پيوندهاي منطقه‌اي و بين‌المللي است.
معاون پژوهشي انديشكده ديپلماسي ملل

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون