«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي از محتواي مذاكرات پزشكيان در عمان گزارش ميدهد
ايدههاي نو براي دستيابي به توافق
محمدصادق جواديحصار: ايران حتي در مورد غنيسازي انعطاف داشته است
ناصر ايماني: مذاكرات تا زمان رسيدن به مطالبات ايران بايد ادامه يابد
مهدي بيك اوغلي|پشت پرده سفر رييسجمهور به عمان چيست؟ آيا قرار است در اين سفر گرهي از مشكلات موجود بر سر راه مذاكرات باز شود؟ آيا عمان ايده جديدي را براي رسيدن به يك درك مشترك ميان ايران و امريكا مطرح كرده است؟ اين پرسشها باتوجه به اينكه عمان به عنوان ميانجي در مذاكرات ايران و امريكا نقش ويژهاي را ايفا ميكند، مهم است. موضوع زماني ابعاد گستردهاي پيدا كرد كه برخي گمانهزنيها خبر از وجود يك تناقض جدي ميان مطالبات ايران و امريكا در مذاكرات ميداد. امريكا كه در تمام روزهاي منتهي به مذاكرات اعلام كرده بود، تنها خواستهاش اعتمادسازي براي دوري ايران از تسليحات هستهاي است، ناگهان در يك چرخش آشكار اعلام كرد، غنيسازي صفر درصدي را نيز به ليست مطالباتش افزوده است! تحليلگران معتقد بودند، فشارهاي طيف جنگافروز داخل امريكا، لابيهاي اسراييلي و فشار دموكراتها، دليل اين چرخش ترامپ و ويتكاف بوده است. موضع ايران در برابر اين تناقض آشكار تاكيد بر حقوق قانوني خود مطابق npt بود. طيف ديگري از تحليلگران هم اعلام كردند، اين اظهارات جديد سياستهاي اعلاني امريكاست و ايالاتمتحده در سياستهاي اعمالي خود در بطن مذاكرات، تندروي و زيادهخواهي نخواهد كرد. اين فرضيه زماني جدي شد كه عليرغم همه هياهوهاي رسانههاي غربي درخصوص رسيدن مذاكرات به بنبست، عراقچي در پايان دور پنجم مذاكرات، گفتوگوها را سازنده و روبه جلو ارزيابي كرد. در يك چنين فضايي است كه رييسجمهور راهي عمان شد تا ضمن توسعه مناسبات ارتباطي ميان دو كشور، زمينههاي ارتقاي سطح روابط تجاري و اقتصادي را نيز مرور كند. «اعتماد» اما سراغ فعالان سياسي رفته تا روايتهايي از پشت پرده سفر پزشكيان و دورنماي توافق احتمالي تدارك ببيند.
محمد صادق جوادي حصار: ايران حتي در مورد غنيسازي انعطاف داشته است
محمد صادق جواديحصار، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره سفر رييسجمهور به عمان و دورنماي مذاكرات ايران و امريكا ميگويد: «تا به امروز عمان بيشتر نقش ميانجي را در پرونده مذاكراتي ايران با امريكا به عهده داشته و بسترساز زمان و مكان گفتوگوها بودهاند، اما پس از دور پنجم كه گفتوگوها بدون نتيجه مشخص به پايان رسيد، طرحي كه وزيرخارجه و دولت عمان مطرح ميكند، آنها را از حالت ميانجي صرف خارج و به يك طرف موثر گفتوگوها بدل ميكند. شاخصهاي مثبت اين ايدهپردازيها در آن است كه هم ايران و هم امريكاييها به حسن نيت عمانيها اعتراف دارند. هرچند پرونده سفر رييسجمهور به عمان دامنه وسيعي از مسائل سياسي، اجتماعي و ارتباطي را شامل ميشود، اما ممكن است پاي ايدههايي براي رسيدن دو طرف به يك درك مشترك در راستاي مطالبات خود هم در ميان باشد. اين فعال سياسي ادامه ميدهد: «يكي از احتمالات ممكن آن است كه ايران و عمان دو كشوري هستند كه بهطور مشترك در تنگه هرمز مرز مشترك و مرز دريايي مشترك دارند. هر تصميمي در خصوص دريانوردي يا تنگه هرمز بايد با لحاظ كردن نظرات عمانيها اتخاذ شود. ايران در دور تازه راهبردهاي ديپلماتيك خود تلاش دارد، سطح روابط خود با كشورها را ارتقا داده و اين روابط را به وضعيت راهبردي برساند. در واقع ايران تلاش ميكند مواضع عمان را به مواضع خود نزديك سازد.» جوادي حصار در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه مطالبات دو طرف روشن شده، ايران رفع تحريمها و غنيسازي در خاك خود را طلب ميكند و امريكا اعتمادسازي براي صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران را خواستار است. چگونه ميتوان از دل اين تناقضات درك مشتركي ايجاد كرد؟ ميگويد: «به نظر من نقطه كانوني اين مذاكرات آن است كه دو طرف چه دستاوردي را به نفع منافع ملي خود در جهت تداوم قدرت خود تلقي كنند. اصولا نقطه پاياني را در مذاكرات نميتوان تصور كرد كه گفته شود ايران تحت هيچ شرايطي نميتواند انعطافي در مورد غنيسازي داشته باشد. كمااينكه ايران از غنيسازي 60درصد به غنيسازي 20درصد و از غنيسازي 20درصدي به غنيسازي 3.7درصدي رسيده است.» او ادامه ميدهد: «در واقع ايران نشان داده كه راهبردهايش را در راستاي منافع ملياش با نهايت انعطاف تنظيم كند. قبل هم برخي افراد و گروهها اعلام ميكردند ايران با امريكاي مدل ترامپ به دليل نقش داشتن او در ترور سردار سليماني مذاكرهاي نخواهد داشت، اما ايران در راستاي منافع ملي خود انعطاف لازم را نشان داد. يا در نمونه ديگري، همه ديدند كه ايران در ماجراي عمليات وعده صادق 3، مطابق منافع ملي كشور و نه مطالبات برخي افراد و جريانات خاص عمل خواهد كرد. مثال بعدي قراردادي است كه ايران با فرانسه بر سر غنيسازي در سالهاي بعد از انقلاب منعقد كرده، اما اروپاييها زير بار اجراي آن نرفتهاند. از اين نمونهها بسيار زياد است. اين نمونهها نشان ميدهد ايران مبتني بر منافع ملي خود عمل ميكند، اگر توافق با امريكا در راستاي منافع ملي ايران باشد، سيستم انعطاف لازم براي تحقق آن را نمايان خواهد ساخت.» اين فعال سياسي يادآور ميشود: «اين اظهارات به اين معنا نيست كه ايران از حق غنيسازي خود كوتاه ميآيد و دست از غنيسازي ميكشد. اما حق غنيسازي و اصولا دانش هستهاي ايران يك ابزار قوي كنترلي است براي تحقق منافع ملي و دستيابي به مطالباتي كه مردم دارند. ايران از اين ابزار به شيوههاي گوناگون ميتواند استفاده كند. ضمن اينكه ايران بايد تحريمها را پشت سر نهد، داراييهاي مسدودي خود را استيفا كند، به تجارت بينالمللي بازگردد، نقل و انتقال بانكي خود را روان سازد و توافقي پايدار با امريكا منعقد كند.» جوادي حصار در پايان با اشاره به اينكه طرح برخي ادعاها از سوي ترامپ فاقد اهميت بنيادين است، ميگويد: «ترامپ قبل از جلوس در كاخ سفيد ميگفت، 24ساعته تنازع روسيه- اوكراين را حل ميكند اما تنشهاي دو طرف نه تنها كاهش نيافته بلكه بحران افزايش نيز داشته است. ترامپ قصد داشت، كانادا را به عنوان استان جديد ايالات متحده معرفي كند، گرينلند را به امريكا الحاق كند، غزه را از فلسطينيان خالي كند، خليج مكزيك را خليج امريكا نامگذاري كند و... اما هيچكدام از اين وعدهها محقق نشدهاند. غنيسازي صفر درصدي ايران هم مطالبهاي است كه در امتداد يك چنين مطالباتي ميتوان دستهبندي كرد. اما اين به اين معنا نيست كه ايران غير قابل انعطاف است و منافع ملي خود را نميشناسد.»
ناصر ايماني: مذاكرات تا زمان رسيدن به مطالبات ايران بايد ادامه يابد
ناصر ايماني، تحليلگر اصولگرا از منظر متفاوتي به بحث ورود كرده و در گفتوگو با «اعتماد» درباره تبعات سفر رييسجمهور ايران به عمان و اينكه آيا اين سفر در راستاي پيگيري دكترين ايران در مذاكرات است؟ ميگويد: «اين سفر الزاما به مسائل ايران و امريكا نميپردازد. نميدانم چرا در فضاي عمومي اين تصور شكل گرفته كه سفر رييسجمهور به عمان براي پيگيري برخي مسائل مرتبط با مذاكرات ايران و امريکاست. ايران و امريكا، روابط ديرينه و حسنهاي دارند و در همه فراز و نشيبهاي دهههاي گذشته حتي در سالهاي قبل از انقلاب رابطه نزديكي با هم داشتهاند. آقاي پزشكيان هم كه بنيان دكترين سياست خارجي خود را نزديكي به كشورهاي منطقه گذاشتهاند، سفر به عمان را برنامهريزي و اجرايي كردهاند.» او ادامه ميدهد: «البته ممكن است در اين سفر درباره مذاكرات ايران و امريكا هم كه عمان نقش ميانجي را در آن دارد، صحبت شود. مدتي است برخي صحبتها از گوشه و كنار شنيده ميشود كه عمانيها ايدههاي تازه و بكري را براي نزديكي بيشتر دو طرف ايران و امريكا به يك درك مشترك طراحي كردهاند. احتمالا اين ايدههاي نو در اين سفر طرح شده و مورد ارزيابي هم قرار ميگيرند. اما معتقدم بحث اصلي اين سفر روابط دوجانبه ايران و عمان و مسائل منطقهاي خواهد بود.» ايماني در پاسخ به اين پرسش كه برخلاف برخي حاشيهسازيها درباره غنيسازي صفر درصدي، عراقچي دور پنجم مذاكرات را سازنده معرفي كرد. در يك چنين فضايي تا چه اندازه احتمال دستيابي به توافق وجود دارد؟ ميگويد: «اين موضوع بسيار پيچيده است. خوشبختانه از زمان آغاز مذاكرات ايران و امريكا، دستگاه رسانهاي وزارت خارجه خوب عمل كرد و اطلاعرساني نسبتا خوبي براي جلوگيري از بروز حاشيهها انجام داد. روشن است رسانههاي خارجي قدرت بسياري براي فضاسازي، ايجاد حواشي و نهايتا بر هم زدن جريان اصلي مذاكرات دارند، طبيعي است كه آنها در راستاي مطالبات خود و مديرانشان به انتشار اخبار و تحليلها ميپردازند. از سوي ديگر مسوولان امريكايي هم طي ماههاي اخير مواضع كاملا متناقض و متفاوتي اتخاذ ميكنند تا آب را گلآلود كنند. » او يادآور ميشود: «به اين دليل تصويري كه از مذاكرات منعكس ميشود، متناقض است. بر اين اساس است كه با پايان يافتن يك دور مذاكرات، وقتي ناگهان آقاي عراقچي اعلام ميكنند مذاكرات سازنده و در راستاي منافع ملي كشور است، افكار عمومي ايراني تعجب كرده و جا ميخورند. اين به دليل فضاي متناقض و متكثري است كه رسانههاي غربي ايجاد كردهاند. اما اينكه مذاكرات به چه سمت و سويي ميرود، نيازمند تحليلهاي عميقتري است. معتقدم اين مذاكرات، مذاكراتي است كه نياز به زمان دارد. شايد مدتها براي رسيدن به يك درك مشترك نياز باشد.» اين فعال سياسي با اشاره به اينكه صرفا پاي روابط ايران و امريكا در ميان نيست و فاكتورهاي بسياري در اين ميان نقش دارند، ميگويد: «از مطالبات اروپاييها گرفته تا خواستههاي كشورهاي منطقه و از حاشيهسازيهاي اسراييل گرفته تا ديدگاههاي خاص روسيه، چين و... در اين مذاكرات مطرح و اثرگذار هستند. ممكن است ايران و امريكا به زودي به يك توافق كلي و نسبي دست پيدا كنند و گفتوگو درباره مسائل جزیي و فني در آينده ادامه داشته باشد.» ايماني در پايان يادآور ميشود: « دسترسي به توافق هم فقط به خواسته ايران و امريكا مرتبط نيست. تحولات بسياري در سطح جهان در حال وقوع است و ممكن است مذاكرات از اين تحولات اثر بپذيرد. اساسا همين تحولات جهاني بودند كه ترامپ را ناچار به انجام گفتوگو با ايران كردند. بايد ديد ضرورتهاي اقتصادي، مسائل ژئوپلیتيك، ژئواكونوميك و... چه شرايطي را پيش پاي دو سوي اين مذاكرات ميگذارد. البته اين امر به اين معنا نيست كه تداوم مذاكرات وقت تلف كردن است. قطعا اين مذاكرات سودمند است. مذاكرات تا زمان رسيدن به مطالبات ايران بايد ادامه يابد. نهايتا نيز معتقدم ايران در راستاي منافع خود به دستاوردهاي مورد نظر ميرسد.»