نگاهي به اظهارات جنجالي ترابي عليه قلعهنويي
حد خودت را بدان سرباز!
مهدي ترابي، وينگر سرعتي و تكنيكي تراكتور كه معمولا به آرامش و دوري از حواشي شهرت دارد، اينبار در كانون يك جنجال تمام عيار قرار گرفته است. او درست زماني كه پس از درخشش و كسب عنوان آقاي پاس گل ليگ برتر، به تيم ملي فراخوانده شد، در اقدامي غيرمنتظره نه تنها دعوت سرمربي را رد كرد، بلكه با مصاحبهاي آتشين، ملاكهاي دعوت به تيم ملي را زير سوال برد. او ادعا ميكند كه «ملاكهاي دعوت ورزشي و واقعي نيست» و «رفتارهاي شخصي، از جمله چشم و ابروي من و يكي ديگه، ملاك دعوت است.» ترابي حتي پا را فراتر گذاشته و پيشبيني ميكند كه اين مصاحبه، «پروندهاش را سنگينتر خواهد كرد» و تيم ملي «تا يك مقطعي بيشتر بالا نميرود و حسرتش ميماند براي مردم.» مهدي ترابي گفت: «متاسفانه آيتمها و ملاكهاي دعوت به اردوي تيم ملي، ملاكهاي ورزشي و واقعي نيست، بلكه يكسري رفتارهاي شخصي از جمله چشم و ابروي من و يكي ديگر ملاك دعوت هست كه نتيجهاش شده يك عمر حسرت مردم عزيزمان و شرمندگي ما بازيكنان در مقابل مردمي كه هزار درصد حق دارند. شما بگوييد چه دليل فني وجود دارد كه من الان دعوت شدم، ولي اردوي قبلي نه! ختم كلام اينكه هيچ دليل خاص ديگري وجود نداشت. خودم عمدا نيامدم به اردو. اين به آن در! شخصي كاري و ملاكهاي چشم و ابرويي بايد كنار برود و اين فقط حرف من نيست، حرف خيلي از بچههاي با لياقت ديگر هست كه خسته شدند از سكوت در مقابل شخصيكاريها و خطكشهاي غيرورزشي. من هيچ انتظاري هم ندارم از اينكه حتما من را به اردوي تيم ملي دعوت كنند، ولي حالا ميبينيد كه همين صحبتهايي كه الان كردم يكي ديگر از خطكشهاي غيرورزشي براي دعوت نشدنم در آينده قرار خواهد گرفت. دعوت نشدن قبليم هم آثار انتقاد بود. آثار اين انتقادم را هم در آينده ميبينيد.» اظهارات ترابي، هر چند از سر دلخوري و احساس ناديده گرفته شدن باشد اما از چند جهت قابل نقد و بررسي جدي است. ابتدا بايد به اين نكته مهم اشاره كرد كه مهدي ترابي، با وجود تمام تواناييهايش هرگز يك «مهره ثابت» و بيجانشين در تركيب تيم ملي نبوده است. تيم ملي ايران، به لطف سالها حضور بازيكنان باكيفيت و مستعد، در پست وينگر و هافبك تهاجمي از رقابت بسيار بالايي برخوردار است. بازيكناني نظير عليرضا جهانبخش، سامان قدوس، مهدي قايدي، مهدي محبي و حتي بازيكنان جوانتر كه در حال ظهور هستند، همگي پتانسيل حضور در تركيب اصلي را دارند. در چنين شرايطي، دعوت شدن يا نشدن يك بازيكن به اردو، بيش از آنكه به «چشم و ابرو» مربوط باشد، به نظر كادر فني، سيستم بازي موردنظر، آمادگي جسماني در مقطع خاص و حتي نيازهاي تاكتيكي تيم در برابر حريفان مختلف بستگي دارد.
ترابي اين سوال را مطرح ميكند كه «چه دليل فني وجود دارد كه من الان دعوت شدم ولي اردوي قبلي نه؟» پاسخ اين سوال ميتواند بسيار ساده باشد: تغيير در سيستم بازي، آمادگي متفاوت بازيكنان ديگر در مقاطع مختلف، يا حتي نياز مبرم به يك بازيكن خاص با ويژگيهاي ترابي در مقطع فعلي. فوتبال يك بازي پوياست و هيچ بازيكني نميتواند انتظار داشته باشد كه در هر اردو، صرفا به دليل عملكرد خوب در ليگ به تيم ملي دعوت شود، به خصوص اگر در پستي باشد كه رقابت در آن بالاست. با اين حال، بايد اذعان داشت كه ما هم، مانند بسياري از كارشناسان و هواداران، با خيلي از تصميمات سرمربي تيم ملي در طول ساليان متمادي (ملي و باشگاهي) موافق نبودهايم و انتقاداتي به نحوه انتخاب بازيكنان يا روشهاي تاكتيكي وارد است. اين نقدها بخشي جداييناپذير از فضاي فوتبال حرفهاي است و به رشد و بهبود كمك ميكند. اما نكته كليدي در اينجا اين است كه ترابي هم بايد «جايگاهش را بداند.» جايگاه يك بازيكن در تيم ملي، حتي اگر از بهترينهاي ليگ باشد، اين نيست كه در صورت عدم دعوت، به صورت علني و با لحني تند، اساس و بنيان انتخاب بازيكنان را زير سوال ببرد و دعوت به اردو را رد كند. اين رفتار، نه تنها غيرحرفهاي است، بلكه ميتواند به روحيه تيمي و انسجام ملي ضربه بزند. تيم ملي، فارغ از هرگونه سليقه شخصي يا اختلافات احتمالي با كادر فني، يك مجموعه واحد است كه نيازمند احترام به سلسله مراتب و تصميمات مربي است.
يك بازيكن حرفهاي، حتي اگر با نظر مربي مخالف باشد، در وهله اول بايد به دعوت ملي پاسخ مثبت دهد و در صورت عدم حضور در تركيب اصلي، تلاش خود را دوچندان كند تا نظر كادر فني را جلب كند. مصاحبههايي از اين دست، نه تنها به نفع خود بازيكن نيست و «پروندهاش را سنگينتر» ميكند، بلكه تصويري از بيانضباطي و خودمحوري ارايه ميدهد كه در هيچ تيم ملي موفقي جايگاهي ندارد. درنهايت، موفقيت تيم ملي در گرو اتحاد، همدلي و احترام متقابل است. اظهاراتي كه به جايگاه سرمربي و ملاكهاي انتخاب بازيكنان حمله ميكند و به جاي تمركز بر عملكرد در زمين، حواشي را دامن ميزند، تنها به ضرر خود بازيكن و آينده فوتبال ملي خواهد بود. درنهايت خطاب به مهدي ترابي مينويسيم! تيم ملي خط قرمز است. مهماني نيست كه كسي بگويد چون دفعه قبل دعوتم نكرديد ديگر نه من نه شما! يا اگر فلاني هست من ميآيم يا اگر نيست نميآيم! ممكن است انتقادات زيادي به كادرفني تيم ملي وارد باشد ولي مطرح كردن انتقاد وظيفه رسانه و كارشناس است نه بازيكن! كاري كه ما بارها در رسانه انجام داديم و بعد از اين هم انجام خواهيم داد. شما فوتبالتان را بازي كنيد. اگر واقعا به جمله «من سرباز تيم ملي هستم» اعتقاد داريد بايد بدانيد سرباز چرا ندارد!