• 1404 چهارشنبه 21 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6064 -
  • 1404 سه‌شنبه 20 خرداد

علي جنتي در گفت‌وگو با «اعتماد» از پيچ و خم‌هاي مذاكرات براي رسيدن به توافق مي‌گويد

همه پيشنهادهاي متناقض ترامپ

مهدي بيك اوغلي

ترامپ چه بسته پيشنهادي را به تهران ارسال كرده است؟ براي بسياري از ايرانيان اين پرسش واجد اهميت بسياري است و در خفا و آشكار تلاش مي‌كنند از ابعاد گوناگون آن مطلع شوند. گمانه‌زني‌ها و شايعات بسياري در اين زمينه دست به دست مي‌شود. برخي ادعا مي‌كنند، ترامپ وعده غني‌سازي در يكي از جزاير ايراني را مطرح كرده! برخي ديگر از ادعاها حاكي از آن است كه ترامپ خواستار جمع‌آوري كامل ظرفيت‌هاي هسته‌اي شده و... اخبار رسمي اما حاكي از آن است كه بسته پيشنهادي ترامپ كه از سوي مقامات عماني راهي تهران شده، ابهامات و تناقضات بسياري دارد. در بخشي از اين نامه درخواست تشكيل كنسرسيوم مطرح و در فراز ديگري تعليق غني‌سازي ايران براي يك بازه زماني مشخص طرح شده است! علي جنتي، تحليلگر مسائل سياسي و ديپلماتيك، اما معتقد است مهم‌ترين بخش از پيشنهادهای ترامپ شامل ايجاد كنسرسيوم است. پيشنهادي كه ايران مخالفت بنياديني با آن ندارد، اما خواسته ايران، غني‌سازي در خاك ايران است. بخش ديگري از پيشنهادها، اما پيشنهادهای شفاهي مقامات عماني است كه خواستار تعليق غني‌سازي براي يك دوره 3ساله شده‌اند! ايران اما اعلام كرده دوشنبه پاسخ نامه ترامپ را مي‌دهد. پاسخ نامه‌اي كه در آن راه‌حلي براي پاسخگويي به مطالبات دو طرف گنجانده شده است. «اعتماد» سراغ علي جنتي رفته تا ضمن واكاوي 5دور مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا تحليلي از مهم‌ترين پيشنهادها مطرح شده ارائه كند. جنتي معتقد است: «اگر ايران بتواند با تعليق برخي فعاليت‌هاي هسته‌اي خود توافق با امريكا را محقق كند، هم شر اروپايي‌ها و مكانيسم ماشه را كم كرده و هم مطالبه رفع تحريم‌ها را محقق ساخته است.»

 

درباره مذاكرات دو جانبه ايران و امريكا در اين بازه زماني با توجه به تجربيات قبلي از مذاكرات برجامي و قبل از آن چه مي‌توان گفت؟چه عواملي دو كشور را مجاب كرده كه با هم گفت‌وگو كنند؟

ايران و امريكا هر دو مايل به توافقي پايدارند. اما هر دو در راستاي منافع خود چنين دورنمايي را دنبال مي‌كنند. روشن است كه هدف اصلي ايران برداشتن تحريم‌ها است. امريكا اما هم به دنبال اعمال هژموني خود در منطقه است، هم تلاش مي‌كند منافع هم‌پيمانان خود كه عضو شوراي همكاري‌هاي خليج فارس هستند را محقق كند. اين كشورها خواستار امنيتي پايدارند تا بتوانند طرح‌هاي توسعه‌اي خود را دنبال كنند. از سوي ديگر با توجه به اينكه امريكا در استراتژي امنيت ملي خود، ابتدا چين را بزرگ‌ترين تهديد مي‌داند و سپس روسيه و نهايتا ايران را، لذا از دل مذاكرات با ايران تلاش مي‌كند خيال خود را از خاورميانه آسوده کرده و بعد رو در روي چين در جنوب شرقي آسيا بايستد.

نحوه كنشگري كشورهاي منطقه در اين سمت از مذاكرات توجه‌ها را به خود جلب كرده. كشورهاي منطقه امروز خواستار توافق ايران و امريكا هستند و گفته مي‌شود در اين زمينه به اجماعي هم رسيده‌اند. اين اجماع تا چه اندازه به تحقق توافق احتمالي كمك مي‌كند؟

نمي‌دانم واژه «اجماع» تا چه اندازه گوياي واقعيت‌هاي منطقه‌اي است. ولي قطعا كشورهاي منطقه خواستار توافق ايران و امريكا هستند. اما اين علاقه‌مندي ناشي از منافع خود آنهاست نه دلسوزي براي ايران. اين كشورها عموما به دنبال توسعه اقتصادي هستند. از طرفي اين كشورها در طول 45 سال گذشته، ايران را مهم‌ترين تهديد خود مي‌دانستند. شخصا شاهد بودم كه رهبران برخي از اين كشورها در ديدار با مسوولان ايراني، رسما اعلام مي‌كردند «ما از شما مي‌ترسيم و شما را تهديد مي‌دانيم!» امروز اين كشورها براي رفع تهديد به دنبال انعقاد توافق با ايران هستند. متاسفانه سال‌هاست كه پروژه امنيتي‌سازي ايران دنبال شده و ايران به جاي اسراييل به عنوان يك تهديد منطقه‌اي معرفي مي‌شود. برخي كشورهايي كه قبلا حاضر به بردن نام اسراييل نبودند به دنبال عادي‌سازي روابط با اين رژيم هستند و ايران را به عنوان تهديد و دشمن معرفي مي‌كنند! آنچه كشورهاي حاشيه خليج فارس در سفر ترامپ مورد توجه قرار داده‌اند، اين است كه تا حد امكان جنگ و درگيري پيش نيايد. چون همه اين كشورها آسيب مي‌بينند. اما اين كشورها كماكان مايلند ايران درگير مشكلات اقتصادي و اجتماعي و از روند توسعه دور باشد. در زمان رژيم پهلوي، عربستان رقيب منطقه‌اي ايران بود. بر اساس سياست دوستونه نيكسون، امريكايي‌ها تلاش مي‌كردند منطقه را با كمك ايران و عربستان اداره كنند. امروز اما ساير كشورهاي منطقه هم رقيب ايران شده‌اند. امارات، قطر و حتي عمان، تلاش مي‌كنند از منظر اقتصادي با جذب سرمايه‌هاي خارجي، نيروي انساني متخصص و ورود فناوري‌هاي پيشرفته بر ايران برتري داشته باشند. اين كشورها حتي در جريان خريد ادوات نظامي هم به دنبال اين برتري هستند. بنابراين تلاش اين كشورها براي توافق ايران و امريكا در راستاي منافع خودشان است.

چرا اين طور فكر مي‌كنيد؟ فكر نمي‌كنيد تلاش اين كشورها براي توافق ايران و امريكا اثرگذار باشد؟

ببينيد، ترامپ از نظر شخصيتي و خودشيفتگي كه دارد حتي كشورهاي اروپايي را نيز از مذاكرات خارج کرده. براي ترامپ موضوع مهم، سود اقتصادي بيشتر است. او به دنبال دريافت پول بيشتر است تا در صحنه داخلي ايالات متحده براي خود دستاورد بسازد.

يكي از موضوعات مهم در مذاكرات ايران و امريكا مساله زمان توافق است. ترامپ اعلام كرده مذاكرات نبايد فرسايشي شود، در عين حال گره‌ها و معادلاتي در گفت‌وگوهاي ايران و امريكا وجود دارد كه حل آنها به زمان بيشتري نياز دارد. اين تفاوت‌ها باعث شده برخي تحليلگران پيشنهاد يك توافق مقدماتي و كلي را بدهند تا در فرصت مناسب روي جزييات كار شود. يك چنين توافق كلي به نفع ايران است يا امريكا؟

بايد بدانيم كه ترامپ به دنبال نمايش توافق است نه توافق. در دولت اول ترامپ هم او تلاش مي‌كرد با رييس‌جمهور ايران سر يك ميز بنشيند تا در يك جلسه روي برخي مسائل به توافق كلي برسند. نهايتا هم اعلام كند با ايران به توافق رسيده و گِرهي كه همه روساي جمهور قبلي امريكا نتوانسته بودند را باز كرده است! هدف اصلي او دريافت جايزه صلح است. روشن است كه مسائل هسته‌اي ايران به اندازه‌اي پيچيده شده كه نياز به مذاكرات طولاني و زمان كافي دارد. مگر اينكه دو طرف روي اصولي به توافق برسند كه چنين امري بعيد است. 5دور مذاكره انجام شده اما هنوز دو طرف روي اصول كلي به توافق نرسيده‌اند. دو طرف خطوط قرمز خاص خود را دارند. امريكا مي‌گويد ايران نباید غني‌سازي داشته باشد، ايران هم دستيابي به غني‌سازي را خط قرمزش معرفي كرده. توافق كلي، اصولا به نفع ايران نيست. هرچند ممكن است بخش كوچكي از تحريم‌ها را بردارد اما درگيري ايران با تحريم‌ها ادامه‌دار است. از طرف ديگر روي حرف‌هاي ترامپ هم نمي‌توان حساب باز كرد. طي همين چند ماه اخير، ترامپ در سخنراني‌ها، تویيت‌ها و اظهاراتش، صحبت‌هاي متفاوت و متضادي را مطرح كرده است. يك روز خوشبينانه از توافق قطعي با ايران صحبت مي‌كند، روز بعد با اينكه مي‌داند ايران نخواهد پذيرفت باز هم صريحا مي‌گويد ايران بايد غني‌سازي صفر درصدي داشته باشد! همچنين بررسي رفتار ترامپ با ايلان ماسك روشن مي‌كند كه ترامپ تا چه اندازه دمدمي مزاج است. ماسك 250ميليون دلار براي رياست‌جمهوري ترامپ هزينه كرده بود و ترامپ بارها از او تعريف و تمجيد كرده بود. اما امروز دو طرف براي هم شاخ و شانه مي‌كشند. در مورد ايران هم اين آشفتگي در مواضع روشن است. ويتكاف از ابتدا اعلام كرد مشكلي با غني‌سازي 3.67درصدي ايران ندارد و تنها خواستار عدم دسترسي ايران به سلاح هسته‌اي است. اما ترامپ زير حرف ابتدايي خود زد.

براي عبور از اين چالش‌ها طرح‌هايي هم از سوي دو طرف يا ميانجي‌ها مطرح شده است. مثلا طرح ايجاد كنسرسيوم هسته‌اي با شركت كشورهاي منطقه يا توقف مقطعي غني‌سازي از سوي ايران. از اين طريق مي‌توان موانع را پشت سر گذاشت؟

شايع است كه وزير خارجه عمان پيشنهادي شفاهي به طرف ايراني داده است تا ايران براي اعتمادسازي مدتي غني‌سازي‌اش (مثلا 3سال يا كمتر و بيشتر) را متوقف سازد. اما نامه‌اي كه اخيرا وزير خارجه عمان تقديم كرده، طرح مكتوب امريكايي‌هاست. بر اساس گفته گروه مذاكره‌كننده ايراني در اين طرح هم ابهامات و هم تناقضات فراواني وجود دارد. جايي مي‌گويد غني‌سازي بايد به صفر برسد، در بخش ديگري ادعا مي‌كند غني‌سازي را براي چند سال تعليق كنيد! در بخش ديگر تقاضاي تشكيل كنسرسيوم دارد. اگر قرار است كنسرسيوم تشكيل شود تعليق چه معنايي دارد؟ البته بحث كنسرسيوم در زمان رژيم شاه هم از طرف امريكايي‌ها مطرح مي‌شد. اساسا دليل به نتيجه نرسيدن اين كنسرسيوم از سوي ايران اين بود كه امريكا مي‌خواست ساير كشورها را در آن دخيل كند.

فكر مي‌كنيد امروز امكان تشكيل كنسرسيوم هسته‌اي مانند آنچه در اوپك تجربه شده، وجود دارد؟

من شنيده‌ام بحث كنسرسيوم در مذاكرات ابتدايي از سوي ويتكاف به صورت شفاهي مطرح شد. ايران به صورت اصولي مشكلي با ايجاد اين كنسرسيوم منطقه‌اي ندارد مشروط بر اينكه غني‌سازي در ايران انجام شود. امريكا اما با اين خواسته ايران موافقت نكرده است. امريكا مايل است مكانیسم غني‌سازي را از ايران خارج سازد يا نظارت بسيار شديدي را اعمال كند.

اگر فرض كنيم كه دو كشور بتوانند معادله غني‌سازي را حل كنند و به توافق احتمالي برسند، موضوع كنشگري ايران در سطح منطقه در دوران پساتوافق اهميت بيشتري پيدا مي‌كند. برخي معتقدند امريكا به دنبال مهار چندجانبه با مشاركت ايران، عربستان، تركيه و... است. در اين خصوص چه نظري داريد؟

اگر فرض بگيريد همه مشكلات ما و امريكا بر سر مساله هسته‌اي حل شود. يعني امريكا همه تحريم‌ها را بردارد و ايران هم مطالبات امريكا را پاسخ بدهد، در اين صورت ايران مايل است روند بهبود مناسبات ارتباطي خود با كشورهاي منطقه را تسريع كند. اما ايجاد يك نظم جديد منطقه‌اي بين ايران و كشورهاي حاشيه خليج فارس به نظرم دور از دسترس است. قبلا هم طرح‌هايي چون طرح هرمز، طرح مودت و... از سوي آقاي ظريف به كشورهاي منطقه داده شد، اما استقبالي از آن نشد. تنها در صورتي كه ايران به عنوان يك كشور عادي در چارچوب نظم جهاني قرار بگيرد از مقاومت صحبت نكند و خصومت عياني با اسراييل نداشته باشد مي‌توان تصويري از مشاركت گروهي در منطقه را داشت. حتي معتقدم در برخي موارد امريكا ايران را به عربستان هم ترجيح مي‌دهد. خاطرم هست در دوره مذاكرات برجامي طي مذاكراتي كه ظريف با طرف امريكايي داشت، آنها عملا به ايران گفته بودند در صورت توافق، جايگاه رفيع‌تري را به ايران اختصاص مي‌دهند.

به نظر مي‌رسد هر زمان كه ايران به رويكردهاي ديپلماتيك متوسل مي‌شود، انزواي اسراييل بيشتر شده و ايران مناسبات فراگيرتري را در سطح منطقه ايجاد مي‌كند.

بيش از 3دهه است كه اسراييل تلاش مي‌كند ايران را به عنوان تهديد صلح و امنيت منطقه و جهان معرفي كند. چه زماني كه ايران مذاكره مي‌كرد و چه زماني كه مذاكره‌اي نداشت، اين تلاش‌ها ادامه يافت. در همين مذاكرات ايران و امريكا روشن است كه لابي اسراييل فعال‌تر شده تا مذاكرات ايران و امريكا به بن‌بست برسد. آنها رسما اعلام مي‌كنند با هر توافقي با ايران مخالفند، ايران به دنبال سلاح هسته‌اي است و بايد تاسيسات هسته‌اي ايران نابود شود. حتي در مذاكرات دور پنجم در ايتاليا اسراييل، 2وزير خود را فرستاد تا با ويتكاف ملاقات كنند. در دوره اوباما و بايدن هم همين كارها را مي‌كردند. اما انزواي امروز اسراييل ناشي از جناياتي است كه در غزه و فلسطين صورت مي‌دهد. حتي كشورهاي اروپايي هم از اسراييل انتقاد كرده و دولت فلسطيني را به رسميت مي‌شناسند. اسراييل روزانه ده‌ها زن و مرد و كودك و جوان و پير را مي‌كشد. اين رژيم از طريق گرسنه نگه داشتن مردم تلاش مي‌كند غزه را خالي كند. اينكه ترامپ اولين سفر خود را به عربستان و كشورهاي عربي تخصيص داد به خاطر مسائل اقتصادي است. مجموعا در جريان سفر به عربستان، امارات و قطر ترامپ تفاهم سرمايه‌گذاري 3.2 تريليون دلاري منعقد كرده است. البته به نظرم اينها تفاهم است و تا اجرا شدن راه زيادي دارد. فقط قراردادهاي منعقده است كه امكان تحقق دارد. ترامپ براي عرصه داخلي به اين اخبار اقتصادي خوشايند نياز دارد. كشورهاي عربي هم براي بقاي خود به حمايت امريكا نياز داشتند.

به صورت كلي درباره مذاكرات چه تحليلي داريد نسبت به توافق خوشبين هستيد يا نه؟

غير قابل پيش‌بيني است. برخي تحليل‌ها حاكي از آن است كه هر دو كشور مايل به توافق هستند. ايران رفع تحريم‌ها و امريكا هم امنيت منطقه را طلب مي‌كند. از سوي ديگر با توجه به مواضع ضد و نقيضي كه مقامات امريكايي اتخاذ كرده‌اند، خوشبيني‌ها كاهش يافته است. امريكا تصور مي‌كند ايران به دليل تضعيف مقاومت، ضعيف‌تر شده و امريكا مي‌تواند نظرات خود را به ايران تحميل كند. از سوي ديگر تيمي كه در كنار ترامپ حضور دارند، از راديكال‌ترين عناصر ضد ايراني هستند. مسوول شوراي امنيت ملي امريكا، رييس «سیا» وزير خارجه و...همگي وابستگي شديدي به اسراييل دارند و وجه مشترك آنها ضد ايراني بودن آنهاست. اين طيف معتقدند كه تحريم‌هاي ايران زماني بايد برداشته شود كه ايران تسليم شود. لابي صهيونيست‌ها در امريكا هم بسيار قوي است و فشار شديدي به ترامپ وارد مي‌كنند. صحبت‌هاي ضد و نقيض مقامات امريكايي ناشي از همين فشار لابي اسراييلي است. در كنار اينها سناتورهاي جمهوريخواه و برخي سناتورهاي دموكرات از تداوم تحريم‌هاي ايران حمايت مي‌كنند. بنابراين ترامپ تلاش مي‌كند به يك توافق مورد علاقه خود با ايران برسد يا در غير اين صورت تحريم‌هاي بيشتري را عليه ايران اعمال مي‌كند. البته من گزينه جنگ و درگيري عليه ايران را كلا منتفي مي‌دانم. هيچكدام از كشورهاي هم‌پيمان امريكا در منطقه درگيري نمي‌خواهند.

اروپا هم يكي از بازيگران مهم مناسبات ارتباطي ايران با غرب است. با توجه به ابزار ماشه و اسنپ‌بك كه در اختيار اروپاست اين نقش كليدي‌تر هم شده. روابط ايران با اروپا را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

روابط ايران و اروپا در بدترين شرايط خود طي سه دهه گذشته قرار دارد. آنها مدام تهديد مي‌كنند كه مكانيسم ماشه را راه‌اندازي مي‌كنند. گزارش اخير آژانس در خصوص پايبند نبودن ايران به تعهداتش ناشي از فشارهاي اروپاست. برخي معتقدند اين تلاش‌ها مقدماتي است براي تهيه گزارش به شوراي امنيت سازمان ملل. اگر اين مكانيسم تصويب شود مشكلات دهه 90 به شكل شديدتر باز مي‌گردد. تحريم‌هاي قطعنامه 1922سازمان ملل به مراتب سنگين‌تر از تحريم‌هاي امريكاست. ايران بايد مراقب عدم بازگشت اين تحريم‌ها باشد. در اين شرايط معتقدم اگر ايران بتواند با تعليق برخي فعاليت‌هاي هسته‌اي خود به نوعي به توافق با امريكا برسد، شر اروپايي‌ها را هم كم كرده است. مگر اينكه پشت پرده توافقي ميان امريكا و اروپا صورت گرفته باشد كه هم ايران تسليم امريكا شود و هم اروپا كار را خود بكند و مكانيسم ماشه را راه‌اندازي كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون