اينترنت را محدود نكنيد
سعيد اركانزادهيزدي
در تهران در خانه نشستهام و صداي بمباران به گوش ميرسد. كجاست كه با خاك يكسان ميشود و خون ايرانيان بر زمين ميريزد؟ رسانههاي داخلي كمتر خبر ميدهند تا جايي كه كمتر ميتواند دريافت در شهر چه ميگذرد. متاسفانه دهههاست كه سياستگذاري نظام رسانهاي ايران به سمت محدوديت محتوا و يكسويهنگري و رفتارهاي غيرحرفهاي پيش رفته است تا جايي كه گاهي مخاطب را رسما آزار ميدهد و اغلب اطلاعاتي نيز نصيبش نميكند. از اين موضوع كه ريشه بسياري از گرفتاريهاي امروز ماست ميگذرم، چراكه اكنون و اينجا جاي پرداختن بدان نيست. اما اين سوال پابرجاست و مردم مدام از خود ميپرسند كه وقتي رسانههاي رسمي نياز مخاطب را برآورده نميكنند، رسانه جايگزين چه ميتواند باشد؟ پيامرسانهاي اينترنتي و شبكههاي اجتماعي ميتوانند جايگزين ناگزيري باشند، البته با در نظر گرفتن انبوه اخبار جعلي و محتواهاي پروپاگاندايي كه در ميانه جنگ در اين رسانهها غوطهور است.با اينكه همه رسانههاي اجتماعي و پيامرسانهاي مهم جهاني فيلتر شدهاند، هنوز بنا به آمار، اغلب ايرانيان از آنها استفاده خبري هم ميكنند. اما درست در همين وقت و در روزهاي جنگ و بمباران كه به اينترنت پرسرعت و پايدار و آزاد نياز است، اينترنت به شدت محدود ميشود تا حد قطع اينترنت بينالملل و تقريبا همه فيلترشكنها از كار ميافتند. ميليونها ايراني در چنين وضع بغرنجي و در حالي كه قلبشان براي وطن و هموطنان تندتر از هميشه ميتپد در شهرها يا مناطق امنتر ايران نشستهاند و نگران آينده خود و كشورشان هستند، اما نميتوانند به خبري كه ميخواهند دست يابند. اخبار رسانههاي رسمي براي آنها كافي نيست. با قطع اينترنتي كه آنها را به رسانههاي مورد نيازشان وصل ميكند، آنها دچار عذاب و رنج مضاعفند. از سويي جانشان در خطر است و از سوي ديگر نميتوانند بفهمند اين خطر چطور دارد به آنها و شهر و محلهشان نزديك ميشود. كاملا بديهي است كه كسي در خطر است و اطمينان ندارد كه ايمني مطلوبي داشته باشد، بداند چطور خطر دارد به او نزديك ميشود.
اين كار اشتباه فاحش است. آزار رساندن به مخاطبان باعث نخواهد شد رسانههاي رسمي بيشتر مصرف شوند و حتي در صورت افزايش مصرف، بيشتر روي مخاطب اثرگذاري مطلوب خود را داشته باشند. اما بگذاريد اصلا خبر را رها كنيم. آنچه اينترنت را در شرايط جنگي ابزاري بسيار حياتيتر ميكند، اين است كه اينترنت مهمترين ابزار ارتباط بين آدمهايي است كه جز يكديگر كسي را ندارند. ديگر نميتوان كتمان كرد كه ايرانيان از هر طبقهاي و در هر سني و با هر تحصيلاتي از اينترنت براي ارتباط با خانواده و دوستان و آشنايان بهره ميگيرند و اين ابزار ارتباطي رايجتر از انواع ارتباطات ازجمله گفتوگوي تلفني بين آنهاست. ارتباط اينترنتي، چه متني و چه تصويري، چنان غنايي دارد كه مكالمه تلفني به گرد پايش هم نميرسد.از آن سو، بسياري از فعاليتهاي شغلي و حرفهاي و پزشكي و مالي و نظاير آنكه گاهي در بحران جنبه حياتي دارند نيز به اينترنت وابستهاند. محدود كردن اينترنت و افزايش فيلترينگ و مختل كردن آن تا حد قطع شدن ارتباطات اينترنتي ميتواند زندگي دهها ميليون ايراني را با اختلال شديد مواجه كند، سهل است كه حتي جان افراد را به خطر اندازد. ۹۰ ميليون ايراني گرفتار يك جنگ خانمانسوز شدهاند، بسياري از آنها هنوز در تهران ماندهاند كه زير آتش است، بسياري در شهرهاي بزرگ نگران تهاجمند، چند ميليون ايراني در خارج از كشور دلشان براي كشورشان و خانوادهشان در مشتشان است و در اين شرايط به جاي اينكه ارتباط ايرانيان با يكديگر را تسهيل كنيم، آنها را بيخبر و بدون ابزارهاي كارآمد ارتباطي رها ميكنيم؟ مسوولان وزارت ارتباطات مدام اين حرف تكراري را ميزنند كه محدود كردن اينترنت با آنها نيست. دولت بايد با هر كه لازم است بحث كند و مقامات را قانع كند بر سر اينكه اينترنت يك ابزار حياتي است و همواره بايد جريان داشته باشد، اي بسا كه در بحرانها بسيار مهمتر و حياتيتر باشد. چرا بايد ميليونها نفر را كه مستاصل ماندهاند با خاموش كردن چراغهاي ارتباطي بيشتر رنج بدهيم؟ كشور عزيز ايران براي گذشتن از اين پيچ تاريخي بسيار حساس، از اين جنگ دهشتبار و مرگآفرين، نيازمند انسجام ملي و بازگشت با تمامي اقشار و طبقات مردم با هر عقيده و مرام است. بدون مردم و داشتن رضايت مردم هيچ كاري از پيش نخواهد رفت. اكنون جاي اين نيست كه بگوييم چطور ذرهذره با اشتباهات مكرر اين انسجام ملي كم و كمتر شد. اما ميتوان بر اين تاكيد كرد كه قطع و محدود كردن اينترنت و فيلترينگ شديد و از كارانداختن راههاي اتصال ابزارهاي ارتباطي ديجيتال قطعا بر نارضايتيهاي شديد اجتماعي بيش از پيش خواهد افزود و همان انسجام باقي مانده را هم بسيار تضعيف خواهد كرد، بيآنكه مشكلي را برطرف سازد. محدود كردن اينترنت راهي براي حل بحران نيست. راهحل بحران پاسخ به خواستههاي مردم در شرايط دشوار زندگي آنها و در وضعيتي است كه ترس بر آنها مستولي شده و نيازمند التيام رواني و اطمينانخاطرند. با تسهيل ارتباطات اينترنتي ميتوان مردم را به يكديگر نزديك كرد تا خودشان بتوانند همديگر را آرام كنند و همچنين بتوانند آنچه تهران و سراسر ايران ميگذرد و خونهايي را كه بر زمين ميريزد و زيرساختهاي آينده ايران را كه نابود ميشود، واضحتر و گستردهتر به چشم جهانيان برسانند تا بلكه بتوان جنگ را متوقف كرد.