سه خط قرمز مهم پس از تهاجم اسراييل
حسين نورانينژاد
شكي در اين واقعيت كه اسراييل جنايتكارانه به ايران حمله كرده و امريكا هم ناجوانمردانه از اسراييل حمايت كرده، وجود ندارد. مساله اصلي و مهم امروز ايران هم حفاظت از وطن و مقاومت در برابر تهاجم رژيمي است كه حقيقتا روي مغول را در تاريخ سفيد كرده است. براي درك جنايتهاي اسراييل، كافي است نگاهي به كشتار و ويراني اين رژيم در فلسطين، لبنان و سوريه شود. شخصا هم از به كار بردن واژههايي چون «ديدي گفتم...» بيزارم. اما براي عبور از بحران فعلي و درس گرفتن از همه اشتباهات گذشته لازم است نگاه به مسير طي شده انداخته شود. جريان اصلاحات، جرياني است كه طي سالهاي اخير همواره تلاش كرده اصل حفظ تماميت ارضي كشور و حفظ حقوق شهروندي مردم را در اولويت مطالبات خود قرار بدهد. با پايان دولت اصلاحات طي سالهاي 84 و 85 خورشيدي كه شرايط كشور از منظر شاخصهاي اقتصادي نسبتا مطلوب بود و توسعه مناسبات ارتباطي ايران با جهان پيراموني در وضعيت مناسبي قرار داشت، جريان اصلاحات تلاش كرد خطوط قرمز مدنظر خود را ارائه كند. زماني جريان اصلاحات تلاش ميكرد خطاب به تصميمسازان و سياستگذاران اعلام كند، خط قرمز ايران بايد جلوگيري از ارسال پرونده هستهاي به شوراي امنيت سازمان ملل باشد. تندروها، اين جريان را متهم به ترسو بودن ميكردند. روزها گذشت و پرونده ايران در شوراي امنيت سازمان ملل مطرح شد. در ادامه جريان اصلاحات و دلسوزان كشور تلاش كردند خطوط قرمز كشور حول موضوع عدم صدور قطعنامههاي شديداللحن عليه ايران باشد، باز هم عدهاي اطلاحطلبان را نواختند و آنان را متهم به همسويي با دشمن كردند. روزها از پي هم گذشتند و 6 قطعنامه تند عليه ايران صادر شد. در ادامه تلاش شد پرونده ايران ذيل فصل هفتم قرار نگيرد، باز هم به اين هشدارها بيتوجهي شد تا پرونده ايران ذيل فصل هفتم قرار بگيرد. سال 92 جريان اصلاحات با مشاركت مردم، تلاش كرد دولتي سر كار بيايد كه مذاكرات را دنبال و ايران از ذيل فصل 7 خارج كند. برجام اجرايي شد و دلسوزان و عقلاي كشور درخواست كردند از رفتار حاشيهساز پرهيز شود تا برجام نهادينه شود.
باز هم به اين ضرورتها بيتوجهي شد تا جايي كه ترامپ فرصت و بهانه پيدا كرد و از برجام خارج شد. امروز اما موضوع از مباحث قبلي گذشته و خط قرمز تصميمسازان بايد حول محور 1) حفظ جان مردم، 2) حفظ زيرساختها و3) حفظ تماميت ارضي كشور باشد. همه بايد تلاش كنند تا از اين خطوط قرمز حفاظت و پاسداري شود. براي عبور از اين بحران بايد فرصت براي جريانات و افرادي فراهم شود كه ميتوانند به كشور براي عبور از اين بحران كمك كنند. براي عبور از بحران فعلي بايد شيوههاي مديريتي جديدي تدارك ديده شود.
مديراني كه رويكردهاي افراطي و تند دارند نميتوانند خطوط قرمز مورد نظر دلسوزان و نخبگان و مردم را محقق كنند.
براي حفظ ايران بايد تصميمات عاجل، فوري و سريعي اتخاذ شود. متاسفانه همه پيشبينيهايي كه تندروها داشتند به نتيجه نرسيد و همه پيشبينيهايي كه دلسوزان و اصلاحطلبان داشتند، محقق شده است. امروز موجوديت ايران، جان و زندگي و عزت مردم و زيرساختهاي كشور بايد خط قرمز ايران باشد. ايراني كه بايد تا هميشه تاريخ باشد و به بشريت از حقيقت تلاشهاي مردان و زناني بگويد كه همواره صلحطلبي، لبخند و بهروزي را مدنظر داشتهاند. امروز ايران بيشتر از هر زمان ديگري نيازمند تدبير، از خود گذشتگي و عقلانيت است.