• 1404 شنبه 21 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6089 -
  • 1404 شنبه 21 تير

درباره شكست سنگين پادشاه اروپا مقابل پاريسي‌ها

آلونسو مي‌تواند رئال تكه‌تكه را سر هم كند؟

شكست سنگين رئال‌مادريد مقابل پاري‌سن‌ژرمن نشان مي‌دهد ژابي آلونسو با چه پروژه بازسازي بزرگي روبه‌رو است.
به گزارش روزنامه اعتماد، سيد لو نويسنده سرشناس ورزشي بعد از شكست تحقيرآميز و تاريخي رئال‌ مقابل پي‌اس‌جي در گاردين نوشت: مربي جديد رئال با چالش‌هاي جدي پيش از فصل آينده روبه‌رو است؛ مهم‌ترين آنها اينكه چگونه بايد براي كيليان امباپه، ستاره بزرگ تيم، جايگاهي مناسب بيابد.
اين پايان راه بود. براي رئال‌مادريد، تنها نكته مثبت آخرين بازي فصل 25-۲۰۲۴ اين بود كه واقعا آخرين بازي‌شان در اين فصل بود. آلونسو در ورزشگاه مت‌لايف همين را بارها تكرار كرد. او نظاره‌گر تيمي بود كه هنوز كاملا تيم خودش نيست و مقابل پاري‌سن‌ژرمن تكه‌تكه شد. حالا مي‌خواست به خانه برگردد، همه‌ چيز را «ريست» كرده و ماجرا را فراموش كند. البته نه دقيقا فراموشي: درد شايد به درد بخورد، چراكه درسي در آن نهفته است. «مي‌خواهم اين بازي تاثيرگذار باشد، ولي ما را زمين نزند»، او گفت. «در ماه آگوست، فصل 26-‌‌۲۰۲۵ را آغاز مي‌كنيم كه قطعا متفاوت خواهد بود.»
نحوه شكست آنها آشنا بود؛ بازگشتي به گذشته نزديك و واقعيت كنوني‌شان. «ما همان‌طور كه ديگران مقابل آنها رنج كشيدند، رنج كشيديم»، آلونسو اين را گفت. حرفش درست بود، اما فقط درباره PSG صدق نمي‌كرد؛ درباره خود رئال هم بود. اين شصت ‌و هشتمين بازي فصل‌شان بود و پانزدهمين شكست. تنها قهرماني‌شان، سوپرجام اروپا بود و جام بين‌قاره‌اي مقابل پاچوكا در قطر. در ليگ، بارسلونا دو بار آنها را با چهار گل شكست داد. در جام حذفي، سه گل خوردند. در سوپرجام، پنج گل. آرسنال سه گل در ليگ قهرمانان زد. پي‌اس‌جي هم فقط چهار تا زد چون بيشتر لازم نداشت.
جام باشگاه‌هاي جهان بيشتر شبيه يك آزمايشگاه بود. آلونسو تمايلي نداشت مسووليت تيم را در امريكا برعهده بگيرد، اما وقتي مجبور شد، آن را فرصتي براي شتاب‌بخشي به پروژه‌ها و پياده‌سازي زودهنگام ايده‌هايش دانست. انتظار برد هميشه وجود دارد، زير ذره‌بين رسانه‌هاي جهان، اما در ابتداي كار، تمركز بيشتر بر ايده‌ها و ساختار جديد بود تا فتح جام. او مداوم درباره «تيمي متحد با روحيه و ساختار» حرف زد. هر بار كه درباره بازيكني خاص سوال شد، پاسخش درباره تيم بود. همه بايد تلاش كنند، بدون استثنا.
جزيياتي هم به چشم مي‌خورد: تاكتيك‌ها در حال تغيير بود؛ گاهي دفاع سه‌ نفره استفاده مي‌شد؛ شوامني در نقشي تركيبي بين خط مياني و دفاع قرار مي‌گرفت. گونسالو گارسيا يك كشف بزرگ بود. دين هويسن واقعا مستعد نشان داد. فران گارسيا خوب بود. فده والورده آزادتر بازي كرد. آردا گولر شايد همان بازي‌ساز عميقي باشد كه مادريد مدت‌ها نداشت. فضاها بين خطوط فشرده‌تر شده بودند. حتي گاهي شاهد پرسينگ هم بوديم.
تيم به نيمه‌ نهايي رسيد گرچه تيم‌هاي بزرگي را نبرد، اما يوونتوس و دورتموند آزمون‌هاي بدي نبودند. جداي از ده دقيقه ديوانه‌وار پاياني مقابل دورتموند، مادريد با اقتداري كه مدتي بود ديده نشده بود، به پيش رفت. تيم، يك مربي داشت. عجيب و كمي زشت بود كه كارلو آنچلوتي -مردي كه همه ‌چيز را برد- آن‌قدر سريع زير سوال رفت و تيم «درمان‌شده» فرض شد.
و بعد، PSG آمد و همه‌ چيز فرو ريخت. اين بود پرسينگ واقعي. مي‌توان گفت كه گل اول ديرهنگام نبود، چون در دقيقه ششم زده شد، اما وقتي قبل از آن سه موقعيت گل مسلم داشتند، چرا نه؟ فابيان رويز گل اول را زد، اما قبلا سه فرصت مسلم ايجاد شده بود. مادريد نه به توپ مي‌رسيد و نه به بازيكنان رقيب. تيبو كورتوا گفت: «نتوانستيم برنامه مربي را اجرا كنيم. نتوانستيم مثل آنها پرس كنيم. از نظر من، هميشه يك‌ قدم ديرتر مي‌رسيديم. همه از پست خود خارج شده بودند. همين‌طور ما را شكست دادند. اصلا نزديك‌شان نبوديم.»
اشتباهات منجر به دو گل نخست، از رائول آسنسيو و آنتونيو روديگر، واقعا عجيب بودند. البته غيبت‌هايي هم موثر بود: ترنت الكساندر-آرنولد و هويسن نبودند- يكي مصدوم، ديگري محروم. والورده مجبور شد دفاع راست بازي كند. سيستم تغيير كرده بود و كيليان امباپه برگشته بود. راحت است كه بگوييم مادريد اولين‌باري كه امباپه در تركيب اصلي بود شكست خورد، اما... بله، شكست خورد. نه، همه ‌چيز تقصير او نبود. اما بله، به نحوي هم بود.
در كل فصل اولش در اسپانيا، اين‌گونه بود: همواره چشم‌ها به او بود، هم در موفقيت و هم در ناكامي. مقابل PSG، تيمي كه بعد از خروجش همه‌چيز را برد، اين بيشتر حس شد. تاثير نمادين عملكردش، فراتر از خود نمايش بود. اما فقط نمادين نبود؛ سيستمي هم در كار است. رئال هنوز راهي براي هماهنگي بين او و وينيسيوس جونيور پيدا نكرده، بازيكني كه از زماني كه توپ طلا را نبرد، عملكردش افت شديدي داشته. شكست در نيويورك، همه اين نقص‌ها را دوباره آشكار كرد.
كورتوا گفت: «امروز يك hostia بود كه شايد به ما كمك كند ياد بگيريم و بهتر شويم.» Hostia در زبان مذهبي نان مقدس است، اما در اينجا يعني يك ضربه سنگين، يك شكست دردناك. واضح، تكان‌دهنده و شايد مفيد. درسي بود از هر دو تيم حاضر در ميدان، از اينكه رئال‌مادريد چيست و PSG چه شده و چه مي‌خواهد باشد. اينكه اين شكست، يك اتفاق مقطعي نبود بلكه تاييد تلخ چيزي است كه در تمام فصل ديده شده و نمي‌توان آن را ناديده گرفت. نه، اوضاع به اين زودي درست نمي‌شود؛ بايد با آن مواجه شد، نه اينكه پنهانش كرد. آلونسو گفت: «گاهي خوب است كه اشتباهات را ببيني تا در آينده كمك كند. اگر هي مدام پاي يك سنگ بخوري، هوشمندانه نيست.» اگرچه زودتر از معمول به او اختياراتي داده شده، اين شكست يادآور آن است كه بايد همچنان به ايده‌هايش گوش داد. معمولا چنين باختي بهانه‌اي براي حمله به مربي مي‌شود، اما اينجا نه، لااقل هنوز نه. از ۶۸ بازي اين فصل، فقط شش‌تاي آن زيرنظر آلونسو بود. 
لوييس انريكه هم در دفاع از او گفت: «او هنوز فرصت كافي براي انجام هيچ كاري نداشته.»
آلونسو گفت: «اين بازي آخر فصل ۲5-۲4 است، نه اول فصل آينده.» اين جمله را بارها تكرار كرد. شايد كمي براي نجات خودش بود، اما در عين حال پيامي مهم داشت: يادآوري اينكه تيم از كجا آمده و چقدر راه در پيش دارد. اينكه يك شروع دوباره ممكن است. كه شكست مي‌تواند پشت سر گذاشته شود. تغييري بايد اتفاق بيفتد: در فرهنگ، در ديناميك رختكن. در سطح مديريتي، درباره «ايگو» حرف زده مي‌شود، شايد بهانه‌اي راحت، يا پوششي براي ضعف‌هاي بالادستي اما مساله‌اي بي‌اهميت هم نيست. آلونسو گفت مي‌خواهد تيمي بسازد «كه متحد بازي كند، با روحيه و احساس.»
براي اولين‌بار هم به تغييرات در تركيب اشاره كرد، اگرچه مختصر. برخي خواهند رفت؛ لوكا مودريچ، لوكاس واسكز و احتمالا رودريگو و خريدهايي نياز است. برخي پست‌ها خالي‌اند و برخي ديگر بيش ‌از حد پر شده‌اند. درباره نقل ‌و انتقالات كه پرسيده شد، گفت: «در طول جام جهاني زياد درباره تركيب تيم صحبت نكرديم، ولي حالا هميشه آماده بحث درباره بهبود تيم هستيم و جا براي تغيير وجود دارد.»
او گفت: «عصر جديد ما تازه آغاز شده. هنوز راه زيادي در پيش است. بايد خيلي چيزها را بهتر كنيم. امروز دردناك بود، بايد خودانتقادي داشته باشيم، اما اين بازي چيزهايي را به ما نشان داد. از اين مسابقه و اين جام جهاني چيزهايي ياد گرفتيم. 
شايد الان گفتنش سخت باشد، ولي تيم بهتري شده‌ايم. اين مي‌تواند نقطه شروع فصل آينده باشد. امروز پايان فصل است، نه آغاز فصل بعد. اين رقابت به من چيزهاي زيادي درباره آنچه هستيم و بايد بهتر كنيم، گفت. من با قطعيت‌هاي زيادي از اينجا مي‌روم. در آگوست از صفر شروع مي‌كنيم. نه از دقيقه ۹۵ بازي امروز، بلكه از صفر.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها