ادامه از صفحه اول
شكستناپذيري گنبد آهنين درهم شكست
خواه وزرايش بوده باشند و خواه مقامات ديگر و خواه دوست و حامي انتخاباتياش ايلان ماسك، ميلياردر بيشفعالي كه او هم براي خودش حكايتي است. وقتي ايلان ماسك به ترامپ پيوست بسياري از خريداران اتومبيلهاي برقي تسلا ساخت كارخانه ايلان ماسك براي رفع اهانت نسبت به خودشان عكسبرگرداني به پشت اتومبيلهايشان چسبانده بودند با اين عبارت كه «اين ماشين پيش از حمايت ايلان ماسك از ترامپ خريداري شده است!» تا تصور نرود كه حامي ترامپ هستند. ترامپ در آن زمان براي دلگرمي ايلان ماسك يك تسلاي قرمزرنگ خريد. اخيرا، يعني پس از قهر كردن با ايلان ماسك كاريكاتوري از ترامپ را درحالي نشان ميداد كه دارد عكسبرگرداني پشت تسلاي قرمزش ميچسباند با اين متن كه «اين ماشين پيش از جدايي ايلان ماسك از ترامپ خريداري شده است!»
منظور اينكه در برخورد با چنين شخصيتي كه مسائل بينالمللي را نيز بسيار شخصي ميانگارد و به دل ميگيرد بايد محتاط بود و از او حذر كرد. اخيرا تعدادي از مراجع و مقامات ايراني با فتواها و دستوراتي ترامپ را به دليل سخنان تهديدآميز مهدورالدم اعلام كرده و براي كشنده «ترامپ» جوايزي هم تعيين كردهاند. رييسجمهور پزشكيان در مصاحبه اخير خود در پاسخ روزنامهنگار در اين باره گفت كه چنان فتواها و دستوراتي ازسوي مقامات حكومتي ايران صادر نشده است. بديهي است اينگونه سخنان با تكذيب ساده بياثر نميشود و نبايد به سادگي اجازه اقدام متقابل به نام اشخاص غيرمسوول به آنها داده شود.
در اين شرايط نتانياهو از ترامپ چه ميخواهد و ترامپ چه موضعي دارد؟
آنچه مسلم است اسراييل در جنگ دوساله خود و خصوصا در اين دوازده روز مقدار زيادي از مهمات و موشكها و پهپادهاي انتحاري خود را از دست داده است و براي ادامه جنگ محتمل نياز به پشتيباني لازم دارد. از سويي اسراييل دو سال است در حال بسيج و آمادهباش نظامي است و نيروهاي خود را از واجدين شرايطي تامين ميكند كه در شرايط عادي مشاغل گوناگون از استادي و پزشكي تا مهندسي و كارمندي دارند و اين بسيج طولاني براي اقتصاد آن بازيگر زيانبار است. امريكا نيز از آغاز انتقال نيرو و تجهيزات به ديهگو گارسيا در اقيانوس هند و به خليجفارس در حال بسيج پرهزينه جنگي بوده است كه با شركت در جنگ اسراييل و ايران جدي بودن برنامه خود را ثابت هم كردهاند. اينكه از لحاظ حقوقي مجاز هستند يا نيستند، اصلا مطرح نيست. اسراييل هرگز در برنامههاي جنگي چنان ضوابطي را رعايت نكرده است، از اين رو بايد توجه داشت هر دو كشور در حال بسيج پرهزينهاي هستند كه اگر قرار به جنگيدن باشد، ميخواهند اكنون انجام دهند و اگر قرار به مصالحه قابل بقا باشد نيز ميخواهند تكليف آن اكنون روشن شود. براي ايران نيز بسيج و آمادگي كنوني و ركود و بلاتكليفي توليد و بازار پرهزينه است. شايد اكنون زمان آن باشد كه ايران نيز در شرايط سلامت زيرساختهاي خود و چرخش متعارف زندگي در شرايطي كه اسطوره نفوذناپذيري اسراييل را درهم شكسته است به مصالحه تن دهد و خود را از مصاف اين ناكسان نه چندان متعارف برهاند. خصوصا كه اكنون از هميشه آشكارتر است كه اسراييل و امريكا در واقع يك بسته و در يك سنگر و مورد حمايت اروپا هستند و در منطقه نيز جز همدردي زباني مددي به ايران نرسيد! ايراني كه ۴۷ سال ثروت خود را صرف عمليات حمايتي از حقوق تضييع شده آنان كرده است.
ديپلمات پيشين و كارشناس امور بينالمللي
كانونهاي داخلي گرد و غبار حاصل توسعه ناپايدار
اكنون اين بيابان به وضوح از جاده قزوين به سمت كرج و تهران قابل رويت است.
در حقيقت غلبه سياستگذاريهاي توسعهاي ناپايدار در طول دو دهه موجب شد كه اين تالاب به يكي از كانونهاي مهم گردوغبار تبديل شود و در شرايط كمبارشي و تشديد خشكسالي علاوه بر مناطق پيراموني، كيفيت هواي كلانشهرهاي تهران و كرج را به شدت تحت تاثير قرار دهد.
لازم به توضيح است كه دبيرخانه ستاد ملي مقابله با گردوغبار در اين باره مطالعات جامعي انجام داده است. منشا دقيق گردوغبار، سازوكارهاي تاثيرگذار ازجمله نقش زهكشها، چراي بيرويه و حتي ساختار جريان باد بررسي و تحليل شدهاند. همچنين وظايف دستگاههاي مختلف از جمله وزارت جهاد كشاورزي، وزارت نيرو و ساير دستگاهها مشخص و به آنها ابلاغ شده است. براي مثال وزارت نيرو بايد حقابه تالاب را تامين و جهاد كشاورزي اقدام به اصلاح يا حذف زهكشها و چراي دام را نيز در منطقه مديريت كند. هر چند در مواجهه با شرايط بحراني نيازمند اقداماتي عاجل هستيم ولي برنامهها براي مهار كانونهاي گردوغبار بايد در طول زمان و با همكاري بينبخشي ميان دستگاههاي متولي صورت پذيرد. همسويي سياستگذاران، آگاهسازي عمومي و همكاري جوامع محلي، سمنها و رسانهها ميتواند در هر سه لايه اقدامات فوري، ميانمدت و بلندمدت مديريت پديده گردوغبار بسيار اثرگذار باشد.
پاسخ به سوال رييسجمهور مغرور امريكا
7- چون در روزهاي انقلاب، امريكا نهتنها از شاه حمايت كرد، بلكه سعي كرد با ابزار نظامي و رسانهاي انقلاب را شكست دهد.
8- چون سفارت امريكا به پايگاهي براي ارتباط با گروههاي تجزيهطلب و ضدانقلاب تبديل شده بود؛ جايي براي جاسوسي و طراحي آشوب.
9- چون اولين تحريمها، اولين محاصره اقتصادي و اولين تهديد نظامي عليه ايران بلافاصله پس از انقلاب و به دستور دولت كارتر و پس از آن ريگان آغاز شد و تاكنون هم ادامه دارد.
10- چون اموال و داراييهاي ايران، حتي اموال مردم، در بانكهاي امريكايي بلوكه شد و سالهاست بهرغم توافقات مختلف آزاد نميشود.
11- چون هر شركتي كه قصد تجارت يا حتي تبادل علمي با ايران دارد، توسط امريكا تهديد و تحريم ميشود.
12 - چون عمليات نظامي طبس عليه ايران، تجاوز به حريم هوايي كشور و تلاش براي ربايش يا ترور رهبران ايران، همه با مهر امريكا انجام شده است.
13- چون امريكا به صدام اطلاعات، اسلحه، تجهيزات شيميايي و سياسيترين حمايتها را داد تا جنگي هشت ساله را عليه ايران ادامه دهد.
14- چون ناوشكن امريكايي با موشك، ناو ايراني سهند را در خليجفارس هدف قرار داد و دهها ايراني را به شهادت رساند.
15- چون ناو وينسنس امريكا، يك هواپيماي مسافربري ايراني را در سال ۱۳۶۷ بر فراز آبهاي خليجفارس هدف قرار داد و ۲۹۰ مسافر بيگناه، ازجمله ۶۶ كودك به شهادت رسيدند و فرمانده اين جنايت حتي مدال افتخار گرفت.
16- چون تاسيسات هستهاي ايران كه تحت نظارت آژانس بينالمللي فعاليت داشت، بارها مورد حمله سايبري و در اقدام اخير بمبارانهاي هدفمند قرار گرفت. هر چند درخواستكننده واقعي اين حملات رژيم صهيونيستي بود، اما طراح و تامينكننده و حملهكننده به تاسيسات توسط امريكا صورت گرفت و رييسجمهوري امريكا با بيشرمي به آن نيز افتخار كرد.
17- چون امريكا از ترور دانشمندان هستهاي و نظامي ايران حمايت كرد. محسن فخريزاده، مجيد شهرياري، مسعود عليمحمدي و ديگران، قرباني اين سياستهاي هدفمند شدند.
18- چون امريكا هميشه و همه جا، پشتيبان اصلي رژيم صهيونيستي بوده؛ رژيمي كه با بمباران كودكان فلسطيني، نابودي زيرساختهاي غزه و جنايات آشكار جنگي، زدن اماكن و افراد غيرنظامي ايراني توسط اسراييل، لكهاي بر وجدان جهاني است و امريكا همه قطعنامههاي محكومكننده اسراييل را در شوراي امنيت وتو ميكند.
19- چون دخالت در امور داخلي ايران، تهديد نظامي مكرر، جنگ اقتصادي، تحريم دارو و مواد غذايي و تلاش براي فروپاشي اقتصادي ملت ايران، همه زير چتر سياست رسمي ايالاتمتحده انجام ميشود.
و پاسخ آخر به رييسجمهور هميشه متوهم و خودبزرگبين امريكا اينكه:
شعار مرگ بر امريكا فقط يك جمله نيست؛ خلاصهاي است از يك قرن ظلم و توهين و تحقير.
تا زماني كه سياستهاي امريكا نسبت به ملت ايران بر پايه سلطه، توطئه و دشمني باشد، اين صدا خاموش نخواهد شد. تا ظلم امريكايي پا برجاست.
اينجا، تهران است
آنجا تازه فهميدم چقدر صفهاي نانوايي ميتوانند دوستداشتني باشند.
هر چه خلوتي شهر و پراكندگي مردم، در ميانه هجوم وحشيانه بيمآفرين بود، با همبودهگي، همدلي و در كنار هم ايستادن جلوه قدرتآفرين داشت. اين است قدرت يك ملت! وقتي بيگانههاي فارسيزبان از تلويزيونشان بهطور مرتب پيام نتانياهو و ترامپ را مبني بر تخليه فوري تهران پخش ميكردند، تلخي اين ماجرا رازآلودتر هم شد.
امروز كه با مروري دوباره، آن روزها را تحليل ميكنم، به اين دريافت ميرسم كه شياطين تاريكي، خواب آشفتهاي براي مردم نجيب اين سرزمين كهن ديده بودند.
نيك ميدانم سناريوي آنها ناتمام ماند و با همه وجود درك كردهام هوشمندي تمدني ايرانيان، عنصر اصلي بر هم زننده اين خواب و خيال نافرجام بوده است.
داستان اين چند روز، نبايد با سادهانگاري در ذهنهاي آنان كه وظيفه دارند، كمرنگ شود.
هنوز غبار آوارهاي پس از انفجارها فرو ننشسته كه صداهاي ناموزون دوقطبيسازي، بلندتر و تلختر از صداي موشكها جان وطن را ميآزارد. هيچ چيز جز مردم، نداشته و نخواهيم داشت. جامعه را تكهتكه و پارهپاره نخواهيد. اين همان خواسته و هدف اصلي متجاوزان كينهتوز است و صدايش به همان نحوست بمبهاي سنگرشكن است.