ترجمه مقاله ژنرال اُسكيبِف، سردار روس در باب لشكركشي به هندوستان در كتاب «كرّاسه المعي» دوره ناصرالدين شاه قاجار در بخش خطي مجلس – ۱۳
دموكراسي انگليس برضد مردم هندوستان است
علمي كه ره به حق ننمايد ضلالت است (امثال و حكم دهخدا)
اشاره - واژه عربي «تمدن»، در فرهنگ فارسي معين به معناي «شهرنشين شدن» و «همكاري مردم يك جامعه براي ترقي و پيشرفت» تعريف ميشود. حداقل از زمان حضور كشورهاي نوظهور اروپاي غربي در جغرافياي ايران باستان، يعني از دوره امپراتوري صفويه و سپس شكلگيري تهاجم چندجانبهگرايي آنها از آغاز حكومت فتحعليشاه قاجار و...، كسي در ايران آن روزگاران نميدانست كه كشورهاي نوظهور اروپاي غربي از «فرهنگ» برخوردار نيستند و واژه «تمدن» براي آنان از بزرگترين بار معنايي برخوردار است.
بنابراين، امروز در ادامه انتشار سلسله گزارش ترجمه مقاله ژنرال اُسكيبِف [احتمالا نام صحيح آن «ميخاييل اسكوبلف» باشد]، سردار روس در باب لشكركشي به هندوستان كه در بخش فهرستنويسي كتاب خطي «كرّاسهالمعي» غلامحسين افضلالملك المعي در مجلس (دوره ناصرالدين شاه)، از اين مقاله باعنوان «رساله در بيان اقدامات دولت روس براي تملك و تصرفات آسياي مركزي» نام برده شده، به تفاوت ديگري از رفتارهاي سياسي انگليس با مردم هند باستان ميپردازيم كه در كمتر جايي از آن خوانده يا شنيدهايم.
انگليسيها تمام فوايد تمدن اروپايي را از قبيل مدارس اوليه (يعني مقدماتي) و مدارس عاليه و راههاي آهن و ابنيه باشكوه و غيره بهندوستان آوردهاند اما تمام كارها را براي شخص خودشان كردهاند و قصدشان رفاهيت و تنعم و رواج تجارت و صناعت انگليس است و بس (حاشيهنويسي ۷: راهآهن ساختند براي حملونقل عساكر و امتعه خودشان قلعه ساختند براي حفظ خود و عساكر خود مدارس ساختند بجهت رواج قوانين و السنه خودشان و تربيت اطفال خودشان) براي بوميهاي هند چه كرده وكدام اقدام را بجهت بهبودي وضع و حال آنها نمودهاند براي هنديها ابنيه و مدارس و راههاي آهن چه ثمر دارد در صورتيكه باج و ماليات گزاف كه از آنها ميگيرند آنها را خراب و فاني ميسازد ابنيه باشكوه هنديها روزبروز خراب ميشود و با پولي كه از خود آنها گرفتهاند در نزديكي آن ابنيه جديده انگليسها داير و آباد مينمايند و در جاهاييكه مردم محتاج بآبياري و انبار ميباشند دولت انگليس راهآهن ميسازد، همچنين در مواضعي كه براي رفع بلاي خشكي آبانبار لازم است بهكار ديگر ميپردازند و هرساله هزارها مرد و زن و طفل از گرسنگي هلاك ميشوند در بعضي از نواحي هندوستان در تمام سال قحطي است و بعد از تصرف انگليسها در هندوستان چندين مليون [ميليون] نفس محترم از بلاي غلا درگذشتهاند.
از اين مقدمات معلوم ميشود فيمابين بوميهاي هندوستان و انگليسها هيچ رابطه دوستي و مودت نيست و برهمهكس معلوم است كه صاحبمنصب انگليس اگرچه در فرنگ هم باشد با محكومين خود بدرفتاري مينمايد يكنفر صاحبمنصب از درجات پست بلكه [ناخوانا] سربازي كه يراق در لباس خود داشته باشد بشخص هندي طوري نگاه ميكند كه گويا هيچ از جنس او نيست اگرچه آنشخص [آن شخص] هندي از راجههاي هندوستان باشد و حال آنكه خانواده يكنفر راجه از قديميترين خانواده انگليس قديميتر است راست است كه اشخاص ذيشان هند و راجهها نيز انگليسها را بچشم حقارت ميبينند و با وصف استيلاي آنها طبقه عالي بوضع جلال و بزرگي خود باقي مانده و يكنفر از راجههاي هنديست كه در سرميز شخص انگليسي بنشيند و با او غذا بخورد اما كليه اينوضع سلوك پسنديده نيست و اسباب رنجش طباع است.
شايد بعضي ايراد نمايند كه برخي راجهها در هند هستند و بانگليسها تملق مينمايند اين مطلب خالي از حقيقتي نيست و ما هم تصديق مينماييم اما آنها راجههايي هستند كه از دولت انگليس مواجب ميگيرند و راجههاي با مناعت كه ما در فوق ذكر نموديم غير از اينها ميباشند (حاشيهنويس ۷: در هر مملكت مردمان دنيطبع زيادند و اين فقره دليل بر عقايد عامه نميتواند شد) يك مطلب را بايد انصاف داد و اعتراف نمود كه مسلمانهاي هند بيشتر از هندوها طرف اعتنا و رعايت انگليسها واقع شدهاند و حمايت مخصوصي از آنها مينمايند با وجود اينكه مسلمانهاي هند نيز در شورشها مداخله داشتهاند.
حكومت هند مذاهب تبعه خود را طرف رعايت و اعتنا قرار نميدهد و آنها را مجبور مينمايد كه باجي از براي كشيشهاي انگليس بدهند اعم از اينكه مسلمان باشند يا امت برهما يا آتشپرست و از پانصدكرور تبعه انگليس بايد دانست كه هشتاد كرور آنها مسلمان ميباشند. نيز از كارهاي انگليس آنكه قاضيهاي هندو را از عمل قضاوت خارج كرده و حكم ديوانخانها در دست قضاه انگليسي است و از روي قوانين انگليس حكم مينمايند. ادامه دارد...
منبع: بخش خطي كتابخانه مجلس