• 1404 يکشنبه 5 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6101 -
  • 1404 يکشنبه 5 مرداد

نگاهي به فيلم «پير‌پسر» ساخته اكتاي براهني

هنجارشكن و بي‌پروا در خدمت روايت

مرجان يگانه‌پرست

«پير پسر» از اكران نخست در جشنواره تا اكران روي پرده سينما با دو موج گسترده همراه بوده است. اولي موج بزرگي از تحسين طي اكران جشنواره بود و آن‌قدر گسترده و پرتكرار از فيلم و بازي شگفت‌انگيز حسن پورشيرازي گفته شد كه اشتياق ديدنش هر سينمادوستي را بي‌تاب مي‌كرد و دومي موجي از انتقاد و هجمه ناروا بوده است، آن‌هم درست بعد از چند هفته اكران پر‌فراز‌و‌نشيب ناشي از جنگ ۱۲ روزه.
 در همين ابتدا بايد اين را بپذيريم كه موضوع و ژانر فيلم «پير پسر»، حساسيت‌برانگيز و براي بسياري ناخوشايند است، اما بي‌ترديد اين فيلم -حتي با وجود برخي ايرادات ساختاري‌اش- يكي از فيلم‌هاي نمادين و شاخص سينماي ايران است. فيلمي خوش‌ساخت و تكنيكي با رگه‌هايي قوي از روانشناسي و ادبيات.
شايد شما هم مثل من با موضوع و روايت و خشونت بي‌پروايي كه طي فيلم بروز مي‌كند و بسان هيولايي عظيم، بزرگ و بزرگ‌تر شدنش را مي‌بينيم و با آن مواجه مي‌شويم، موافق نباشيد و حتي ديدنش را تاب نياوريد (حتي اگر در زمانه‌اي زيست مي‌كنيم كه مخاطب ايراني همراستا با ديگر مخاطبان جهان، پاي سريال‌‌هاي خشونت‌محور با قصه‌ها و شخصيت‌هاي طماع و خشن‌تري در «اسكوييد گيم»، «گيم آو ترونز» و بسياري ديگر با ولع نشسته باشد) يا (شايد در گوشه‌اي از ذهنتان، همگام و همفكر با بانيان سانسور آن را نامتعارف بدانيد و بخواهيد سنت تعارف‌ و محافظه‌كاري دوام يابد و در بر همان پاشنه بچرخد كه تا سال‌ها چرخيده است و فيلمي خانوادگي‌تر را طلب كنيد!) اما اصولا نمي‌توان با اين ملاك و استانداردها بر سر چنين فيلم شاخصي كوبيد.
فيلم «پير‌پسر»، موضوع همه‌گيري نه تنها در سينماي ايران كه حتي در ذائقه تماشاگر ايراني هم نيست و نفسِ بودن چنين فيلمي در اين سينما و در مواجهه با اين حجم بزرگ از تماشاگران كه اغلب طرفدار كمدي‌اند، پديده‌اي در نوع خود غريب و يكه‌تاز است. آن نوع روايت كه هر چه جلوتر مي‌رود، پر‌ريتم‌تر، روانشناختي‌تر و هولناك‌تر مي‌شود، دريچه جديدي از روايت، نگرش و پرداخت سينمايي به روي مخاطب مي‌گشايد كه در سينماي فعلي و قبلي ما و حتي ادبيات داستاني‌مان، كمياب است. شايد رگه‌هايي از اين جنس خشونت و پرداخت سينمايي را بتوان در «پرويز» ساخته مجيد برزگر يا «ماهي و گربه» ساخته شهرام مكري يافت كه آن فيلم‌ها هم، حتي با همه پيشتازيشان در ارايه روايتي متفاوت و پرداخت‌هايي تكنيكي‌تر، هنوز با قواعد كنترل ‌شده و محدود حاكم بر سينماي ايران و همچنين با منش مأخوذ به‌ حيا، محافظه‌كار و غيرشفافِ عمده ما ايراني‌ها مطابقت دارند؛ اما «پير‌پسر» اكتاي براهني، نه در روايت داستان و شخصيت و نه در هدايت و كارگرداني صحنه‌ها، هيچ شباهتي با آن منش پنهانكار و مصلحت‌جوي ايراني ندارد. 
 اين فيلم به‌ شكل جسورانه و البته هنرمندانه‌اي رئاليستي، پوست‌كنده و شفاف به موضوع و تم فيلم مي‌پردازد. پرداختن به پدري طماع، شهوت‌ران و بي‌اخلاق كه براي برنده‌ شدن در هر گونه روابط انساني حتي با فرزندانش، هيچ‌گونه مرز و معيار اخلاقي و انساني ندارد، جسارت و تعهد ويژه‌اي مي‌طلبد. نمايش پدري با اين خصوصيات نه با هنجارهاي مديران سينمايي همخواني دارد و نه با سنت مردمان ايران كه همواره صراحت لهجه و شفافيت را فداي محافظه‌كاري جمعي، آبرومندي يا رودربايستي مي‌كنند.
پس اين‌بار كه به فيلم «پير پسر» فكر كرديد و خشونت فيلم دل‌زده‌تان كرد و اصل رواداري با پدر را از ذهن گذرانديد، اين را در‌نظر داشته باشيد كه چطور براهني در نقش نويسنده و كارگردان در نمايش هيولاي درون شخصيت اصلي، بدون هيچ ملاحظه‌اي عمل مي‌كند و پروايي ندارد تا پدري كه بايد پشت‌و‌پناه فرزندانش باشد، اما با تبهكاري‌ و مستبد بودن بر روان و سرنوشت آنها زخم مي‌زند، نشان دهد و همين «تعهد» است كه نشان مي‌دهد نهايت بي‌اخلاقي، تحقير و سلطه‌گري، آن‌هم در بافت خانواده چه فجايعي مي‌تواند به بار بياورد. اين نوع خاص از داستان و اختلال شخصيت به يك نوع بي‌تعارفي، شفافيت و اتفاقا مدارا نكردن نياز داشته است كه اكتاي براهني هم در داستان‌پردازي و هم در هدايت بازي و اتمسفر فيلم به آن متعهد بوده است و تحت عنوان و نام بلند پدر از سياهي پدر بي‌اخلاقي چون غلام باستاني يا پدر كم‌كار و بدون ‌آينده‌نگري چون پدر رعنا نمي‌كاهد. همين تعهد در خدمت روايت به ويژه در سينماي محدود شده ما، تلاش قابل ‌تحسيني است و به دور از عافيت‌طلبي معمول به نظر مي‌رسد.
از همين‌رو برچسب «منافات با ولايت پدر» به اين فيلم و با اين كاراكتر خاص نمي‌چسبد. فيلم «پير‌پسر» و كاراكتر غلام باستاني، بيش از اينكه نماينده پدري اصيل و حامي و خانواده‌دوست باشد، هيولايي بي‌عاطفه، زخم‌خورده و آسيب‌زننده‌ است كه مسووليتي در‌قبال فرزندان و ديگر انسان‌هاي اطرافش براي خود قائل نيست، از اين‌رو اين شخصيت قابل تعميم به مفهوم خانواده و مقام بلند پدر نيست.در واقع كيس و نمونه يك فرد مريض‌احوالي است كه عواقب بي‌اخلاقي، بي‌مسووليتي و تباهي شخصيتش، حاصلي جز تروما، زخم‌خوردگي اطرافيان و بحران‌آفريني به بار ندارد. اتفاقا برخلاف موج مخالفي كه بر فيلم وارد شده، مي‌توان درس‌هايي اخلاقي‌تر و روانشناسانه را از دل اين همه تباهي بيرون كشيد و درست مثل پير‌پسرِ فيلم، سعي كرد ديگرگونه عمل كرد.  اكتاي براهني با پرداختي روانشناسانه و نمادين مي‌كوشد داستان هيولاي درون آدمي زياده‌خواه با اختلالات فراوان را روايت كند كه نه‌تنها در دل يك شهر نفس مي‌كشد و اشاره مي‌كند اين نوع اختلال، چه بسا ريشه‌اي اسطوره‌اي و باستاني دارد؛ از داستان عقده اديپ و پدركشي گرفته تا فرزندكشي در رستم و سهراب شاهنامه. علاوه بر اين وجه جسورا‌نه روايت، فيلم «پير‌پسر» هر چه جلوتر مي‌رود، چه در روايت و چه در كارگرداني سينمايي‌تر و عميق‌تر به آدم‌هايش نزديك‌ مي‌شود و اثري به غايت پخته، واقعي و عميق است. جنبه‌هاي بصري فيلم از‌جمله بازي با نور، موسيقي و فضاسازي با طراحي لباس و صحنه هم پر از ظرافت و ريزه‌كاري است و همه عناصر فيلم با وسواس و دقت كنار هم چيدمان شده است. اين فيلم حتي با آن داستان ناخوشايند و تلخي روابط و زمان طولاني‌اش توانسته با آن لحظه‌هاي روايي خاص از خشم، بروز شهوت يا در خودشكستن آدم‌ها و همچنين بازي‌هاي بي‌نهايت واقع‌گرايانه و سراسر روانشناسانه‌اش، تماشاگر را با خود همراه كند و با وجود بحران جنگ و هجمه‌هاي ناروا به فيلم، به‌ خوبي ديده شود.
نقطه‌ عطف فيلم هم همان‌طور كه همه‌ جا مطرح شده، بازي شگفت‌انگيز حسن پورشيرازي است كه به ‌طرز ناباوري هر چه پيش مي‌رود، شگفت‌انگيزتر و غول‌آساتر مي‌شود و نفس تماشاگر را با كنجكاوي و اضطراب بالا قفل مي‌كند. ضمن اينكه بازي محمد ولي‌زادگان و ليلا حاتمي هم چشمگير است و البته نبايد از بازي ظريف حامد بهداد براي نمايش پسري تحقير شده در خانواده و سرخورده از جامعه، در تلاش براي متفاوت از والد شدن و ماندن بر اصول اخلاقي شخصي با وجود خشم فراوان به‌ خاطر كم‌كاري و بدرفتاري‌هاي پدر، تلاش براي حمايت و عشق‌ورزي درست، برخلاف پدر غافل بمانيم. پير پسري كه سعي مي‌كند از زير سايه پدر خود را بيرون بكشد.
در آخر اضافه مي‌كنم اين فيلم فراتر از همه ويژگي‌هايش؛ از‌جمله دراماتيك‌ بودن، داستان‌پردازي پركشش و پرداخت سينمايي كم‌نقص، همچنين بازي‌هاي چشمگير و غافلگيركننده، فيلم هنجارشكني است: هنجارشكن در پرداخت تصاوير خشونت و كشتن، هنجارشكن در روايت عشق و شهوت، هنجارشكن در به‌ تصوير كشيدن روابط پيچيده انساني و حتي افراد گمشده و كمتر ديده شده در داستان و فيلم‌هاي معاصر ايران. فيلمي كه قبل از اتفاقات چند ‌سال اخير و تحول جامعه ايراني ساخته شده و با اين حال، پيشتاز و يكه‌تاز است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون