يادداشتي بر مجموعه آثار هنرمندان زن گالري «اِچ» در خانه هنرمندان
بازآفريني زن از خلال درد، خاطره و رويا
هومن هنرمند|همزمان با برپايي نمايشگاه «به گزارش زنان: نمايشگاه آثار هنرمندان زن نوگرا» در موزه هنرهاي معاصر، به طور موازي با همكاري گالريها مجموعههايي هم در خانه هنرمندان از دوم تا دهم مرداد ماه به نمايش گذاشته ميشود. در گالري نامي خانه هنرمندان، آثار هنرمندان زن گالري اِچ به نمايش درآمده بود. در اين مجموعه سبكهاي متنوع، فرمها و مضمونهاي مختلفي را ميبينيد. از تلفيق سورئاليسم و كوبيسم تا رئاليسم، پاپ آرت، اكسپرسيونيسم و غيره. تكنيك و استفاده از متريال هم گستردگي و دامنه سليقههاي مختلف را شامل ميشد. از اكريليك و رنگ روغن گرفته تا راپيد، آبرنگ، تركيب مواد، موي طبيعي و نخ و منجوق. هر اثر نمايشگر يك بينش در بازنمايي تصوير زن بود كه همپوشانيهايي با ذهنيت هنرمندان ساير آثار پيدا ميكرد. آنچه بيش از هر چيز نمود پيدا ميكرد تجسمبخشي به يك زندگي با فرم و محتواي مخصوص به خود بود. زنان مثل مردان از خلال درد، خاطره و رويا حضور تاريخي خود را ثبت ميكنند. از زندگيهايي كه زيستهاند. از رنجهايي كه كشيدهاند و از آنچه غبار زمان بر خاطراتشان انداخته است. بازنمايي زن تفاوتي با بازنمايي مرد ندارد. تنها فرق آن در اندوه تاريخي است كه زنان از گذشته با خود يدك ميكشند. منصوره باغگرايي، نرگس پاكمنش، مريم توكلي، سحر جعفري، سودابه ذوالفقاري، مريم شجاعي، مريم شريفي، هونيا عباسي، مهسا كريمي، ندا مرادي، رويا مزروعي و سولماز نباتي هنرمندان حاضر در نمايشگاه گالري اِچ از تصاوير ملموس و آشنا براي زنان استفاده كردند كه تنها قابليت جذب يك جنسيت خاص را ندارند، بلكه براي مرد و زن تماشايي و جذاب هستند. هر يك سبك مخصوص به خود را دارند. گاه نمادها و سمبلها در آثار صداي رساتر دارند، گاه ثبت لحظهاي از واقعيت و گاه به تصوير درآوردن رويا و بعضا كابوسهاي دهشتناك زنانه. در كارهاي اين نمايشگاه زن را در جمعهايي زنانه ميبينيم و همچنين در كنار خانواده، مردان و تنها در قالب سلف پرتره. از اين ميان آنچه مخاطب جديتر را برميانگيزد تنوع سبكهاي هنري مدرن است. هنر نوگرا در ايران هر چه سبكها و گستردگي تكنيك و سليقهها را دربر بگيرد به يك معنا مدرنتر محسوب ميشود، چنانچه مدرنيسم و نوگرايي را به معناي امر نو و تازه بخوانيم، دستاورد هنر مدرن ايجاد جنبشهاي متكثر و مختلف بود. با نگاهي به هنر مدرن و مقايسه آن با هنر كلاسيك تفاوتي ديگر به ميان كشيده ميشود. در هنر مدرن، هنرمند خود را بيش از پيش در اثر به نمايش ميگذارد. اگر هنر كلاسيك تصويري ايدهآل و تثبيت شده از فيگور را نشان ميداد، در هنرِ فيگوراتيوِ مدرن ذهنيت و احساسات هنرمند در قالب فرمهايي جديد و برخلاف فرم رايج پيشين در قالب آثار به تصوير كشيده ميشود. از اين حيث هنر تنها تجليگاه پرورشي آكادميك و ثابت از هنر نيست، بلكه سبكهايي چون كوبيسم، اكسپرسيونيسم و سورئاليسم تكنيكها و فرمهاي ديگري را بهكار ميگيرند كه تصويري متفاوت از فيگور را بازنمايي ميكنند. آنچه در همه آثار اين مجموعه مشترك بود حضور فيگور زن بود و قصهاي از زنان به فرمها و مضامين مختلف. قصهاي برآمده از فرديت زن ايراني در زمانه خود كه اندوه و رنج و گاه شور و شعف را در آثارش منعكس ميكند.