گفتوگو با پريسا مقتدي، بازيگر سريال در حال پخش «آرزوهاي چپكي»
دنياي كودكي سرشار از فانتزيهاي بيپايان
سپيده شريعترضوي
نخستين زني كه براي مدتي مديريت مجموعه تئاتر شهر را برعهده داشت، پريسا مقتدي بود؛ هنرمندي كه اصالتا شيرازي است و فوقليسانس كارگرداني تئاتر از دانشكده هنر و معماري دارد. مقتدي فعاليت هنري خود را با حضور در دوره فيلمسازي انجمن سينماي جوان از سال ۱۳۶۷ آغاز و در سال ۱۳۷۰ نمايش منتظران را كارگرداني كرد. وي همچنين دوره يك ساله بازيگري را در اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي فارس گذرانده و با سريال آپارتمان شماره ۱۳ در سال ۱۳۸۸ وارد قاب تلويزيون شد. شايد بتوان گفت اين بازيگر با سريال «ليسانسهها» به شهرت رسيد. اين هنرمند علاوه بر حضور در آثار سينمايي و راديو نيز مسووليتهاي فرهنگي و هنري نيز برعهده داشته است كه از آن جمله ميتوان به رياست فرهنگسراي سرو، مدير هنري فرهنگسراي سرو (بانو) و مسوول انجمن نمايش فرهنگسرا، مدير هنري تالار هنر، عضو هيات موسس انجمن تئاتر كودك و نوجوان خانه تئاتر اشاره كرد. «آرزوهاي چپكي» كه اين روزها در فيليمو در حال پخش است، اولين سريال اين بازيگر ويژه گروه سني كودك و نوجوان محسوب ميشود و همين مساله بهانهاي شد تا با او در اين زمينه گفتوگو كنيم.
خانم مقتدي شما سالهاست كه در عرصه تئاتر به عنوان مدير فرهنگي، بازيگر و كارگردان فعاليت داريد. ابتدا برايمان از وضعيت تئاتر كودك و نوجوان بگوييد.
من با افتخار سالهاي زيادي در تالار هنر كه تالار تخصصي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در حوزه تئاتر كودكان و نوجوان است، مسووليت داشتم و جزو هيات موسس انجمن تئاتر كودك و نوجوان در خانه تئاتر هم بودم.
هر عملكرد فرهنگي زماني به بهترين شكل به بار مينشيند كه ريشههاي آن قوي و قدرتمند باشند و طبيعي است كه براي قدرت ريشهها بايد در آن حوزه مشخص به كودكان آموزش و آنها را در فعاليت فرهنگي دخالت بدهيم، چراكه قدرت يادگيري، تخيل و پرواز خيال در دنياي كودكي بالاست و در حقيقت اين گروه سني بهترين زمان براي آغاز فعاليتهاي فرهنگي و هنري به ويژه تئاتر است.
در حال حاضر و خوشبختانه تئاتر كودك و نوجوان به مدد تالار هنر در تهران، كانون پرورش فكري كودك و نوجوان در پايتخت و شعب آن در سراسر ايران و همچنين سالنهاي زيرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به بهترين شكل خود عمل ميكند اگرچه حتما ضعفهايي هم دارد. اما مهمترين چيزي كه جاي خالياش در حوزه تئاتر كودكان و نوجوان ديده ميشود، آموزش رسمي تئاتر كودك در مدارس است. جاي خالي درس تئاتر در مقطع ابتدايي به شدت حس ميشود و اگر آموزش و پرورش به اين امر اهتمام بورزد، قطعا نتايج درخشان آن را در آينده كودكاني كه چشمانداز پيشرفتهاي فرهنگي كشور هستند، شاهد خواهيم بود.
به نظر شما فعاليت در تئاتر و كسب تجربه در اين شاخه از هنر ميتواند به كمك هنرمند در ديگر عرصههاي هنري بيايد؟
من اساسا خودم را فرزند تئاتر ميدانم و هر فعاليتي كه انجام دادم، برخاسته از تجربهها و تواناييهايي بوده است كه در تئاتر به دست آوردم. ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه تئاتر به ويژه در بازيگري يك هنر مادر است. واقعيت اين است كه بازيگران بزرگ سينماي جهان و همچنين سينماي ايران در ۹۸ درصد موارد برآمده از تئاتر بودند و اولين قدمهايشان را در محيط تئاتر برداشتند. يك بازيگر در تئاتر شخصيتپروري، تمرين با بدن، بيان، عناصر فيزيكي، ورز دادن تخيل و حافظه و انواع هيجانات انساني را تجربه ميكند و اين حاصل تمرين مداوم و ارتباط زنده با مخاطب است. اين تجربهها بعد از سالها آموزش به منسه ظهور ميرسد و جزو توانمنديهاي بازيگر محسوب ميشود كه پس از آن و در ادامه فعاليتش در سينما و تلويزيون ميتواند از آن منبع بزرگي كه در تمرينهاي تئاتر و اجراهاي زنده به دست آورده است، كمك بگيرد و جلوي دوربين هم با قدرت بيشتري حضور پيدا كند.
سريال «آرزوهاي چپكي» به عنوان جديدترين فعاليت شما در شبكه نمايش خانگي، اولين حضور شما در سريال ويژه گروه سني كودك و نوجوان محسوب ميشود؟
بله، البته بايد بگويم كه من سالها پيش در مقام كارگردان، كاري ويژه كودكان توليد كرده بودم، اما سالها از آخرين تجربه بازيام در كار كودك ميگذشت كه آن هم تئاتر بود. سريال «آرزوهاي چپكي» به كارگرداني احمد درويش عليپور، نويسندگي محمد درويش عليپور و تهيهكنندگي پژمان لشكريپور اولين تجربه من در اثري ويژه گروه سني كودك و نوجوان در شبكه نمايش خانگي است و بسيار بابت حضور در اين اثر خوشحال هستم.
زلالي، شفافيت و سپيدي دنياي كودكي جذابيتي براي من و فكر ميكنم هر بزرگسالي دارد و شايد خوششانسي ما باشد كه سالي در يك كار ويژه كودكان ايفاي نقش كنيم. من از اين بابت به داريوش فرضيايي، اميرمحمد متقيان و همه دوستاني كه ساليان سال است براي كودكان و درباره آنان اثري خلق ميكنند، تبريك ميگويم؛ چراكه روحشان پالايشي ميشود كه در هيچ تجربهاي به دست نميآيد. اميدوارم اين تجربه شيرين دوباره تكرار شود و من بتوانم براي كودكان كار كنم به ويژه كه سريال «آرزوهاي چپكي» تجربه موفقي به لحاظ ارتباط با مخاطب است كه البته نقش اصلي آن را نويسنده، كارگردان، بازيگران اصلي، تهيهكننده محترم و تك تك عوامل و اعضاي گروه برعهده داشتند.
از تعامل خود با بازيگران و كارگردان و همچنين عوامل سازنده اين اثر برايمان بگوييد.
تجربه تعاملي، بسيار خوب و به ياد ماندني بود از ارتباط با كارگردان تا تهيهكننده كه من بار اول بود با ايشان همكاري داشتم تا مدير توليد و بازيگراني كه بسياري از آنها را براي بار اول در كنار خود ميديدم. اميدوارم من هم تبديل به يكي از خاطرات خوب دوستان شوم. ناگفته نماند كه در «آرزوهاي چپكي» همه موارد در حرفهايترين، درستترين، مهربانانهترين و انسانيترين شكل خودش انجام ميشد و من بسيار خوشحالم كه يكي از افراد اين پروژه بودم.
كودك و نوجوان امروز به واسطه حضور پررنگ انواع رسانهها در زيست-جهانش مدام در معرض كالاهاي فرهنگي است كه ممكن است مناسب او نباشد و در نهايت به نتيجهاي ضد فرهنگي منجر شود. براي جلوگيري از اين اتفاق چه كارهايي بايد انجام داد؟
اگرچه امروز سرعت نقل و انتقال اطلاعات بسيار بيشتر از گذشته است، اما حتي در دوران كودكي من نيز بچهها در معرض كسب اطلاعات نامتناسب با گروه سنيشان بودند كه بيشتر متاثر از همسالان و در واقع همبازيهاي كوچه و خيابان بود. امروز اين اتفاق برعهده فضاي مجازي است. مهمترين چيزي كه كماكان وجود دارد، دستهبندي اطلاعات توسط والدين است و به نظر من همچنان راه چاره از معبر پدر و مادر و خانواده ميگذرد. در حقيقت هنوز هم خانواده نقش بسيار مهمي در پرورش كودك دارد.
اگر بخواهم از تجربه فردي در زندگي شخصيام بگويم، آنچه نجاتبخش من براي در معرض اطلاعات درست قرار گرفتن بوده است، مطالعه كتاب بود كه به مدد مادرم اتفاق افتاد. خداوند مادري به من عطا كرد كه اهل مطالعه بود و من اساسا بيشتر از آنكه كسي اصرار كند كتاب بخوانم، خودم سراغ آن ميرفتم، چراكه لحظاتي را كه مادرم در خانه كتاب ميخواند، در ذهن من به عنوان يك كار طبيعي و بديهي ماندگار شد و از دوران كودكي با دنياي نويسندگان كودك اعم از ايراني و خارجي آشنا شدم.
«آرزوهاي چپكي» براي جذب مخاطب چه برگ برندهاي دارد؟
دنياي خيال و فانتزيهاي دوران كودكي يكي از مواردي است كه بچهها و همچنين والدين را ترغيب ميكند كه اين سريال را تماشا كنند. به نظر من دنياي كودكي سرشار از فانتزيهاي بيپايان است؛ فانتزيهايي كه اگر در دنياي بزرگسالي بازگو شود، برايمان بسيار عجيب است، اما در دنياي كودكي باورپذيرترين اتفاقها، فانتزي و تخيل است. اين سريال همچنين سراغ آموزش درس رياضي رفته كه به نظر بچهها سخت و دوستنداشتني و خشك است. از همين رو از بچهها دعوت ميكنم به دنياي شيرين رياضي در اين سريال وارد شوند، لذت ببرند و از رياضي دوري نكنند.