• 1404 سه‌شنبه 14 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6107 -
  • 1404 يکشنبه 12 مرداد

بدبختي و توهم بدبختي

نيوشا طبيبي

۱- آنچه بيشتر ما ايراني‌ها را درگير خود كرده، «توهم بدبختي» آن‌ هم به مقياس بسيار ويرانگر است. عرضم را توضيح مي‌دهم؛ جمله‌اي كه با آن يادداشتم را شروع كردم، به اين معني نيست كه مملكت گل و بلبل است و هيچ مشكلي هم نيست و اين گرفتاري‌ها و مضايقي كه بر سرمان آوار شده است، «توهمي» بيش نيستند. نه اتفاقا كه ما درگير ناراحتي‌ها و سختي‌هاي بسياري هستيم. بعضي از اين مضيقه‌ها و گرفتاري‌ها، مشكلات خاص سرزميني و تاريخي ماست، مثل كمبود آب و سختي كشت و زرع كه پيش از اينها برايش راه‌حل‌هايي پيدا كرده بوديم ولي به فراموشي‌‌شان سپرديم. بعضي ديگر مشكلاتي هستند كه بر اثر تحميل خواسته و سبك زندگي و فكر اقليتي به اكثريت ملت حاصل آمده و عمدتا بي‌جهت و قابل حل هستند، بي‌آنكه كوچك‌ترين مشكلي پيش بيايد. دسته‌اي ديگر از مشكلات هم ناشي از تحريم‌هاي غيرانساني و ناجوانمردانه‌اي است كه به قصد اعمال فشار بر ايران و جلوگيري از پيشرفت و شكوفايي آن به بهانه‌هاي مختلف توسط غرب بر ما اعمال شده است، اين درگيري مربوط به امروز و ديروز هم نيست از اوايل سال‌هاي پنجاه آغاز شده بود. اما دسته‌اي ديگر از گرفتاري‌ها هستند كه وجود خارجي ندارند، بلكه وقتي آدمي در معرض بمباران تبليغات ضد ايراني قرار مي‌گيرد، به توهمي در مي‌افتد كه «ما از همه مردم جهان بدبخت‌تر و عقب افتاده‌تر هستيم.» 
ما بسيار بيشتر از آنكه درگير بدبختي باشيم، گرفتار توهم آن شده‌ايم و بايد خود را از آن رها كنيم. كارآمدي و به قاعده بودن شيوه اداره جوامع غربي جز تبليغ و پروپاگاندا چيزي نيست. آنها و به خصوص اروپايي‌ها، ياد گرفته‌اند كه كارها را توام با نظم و دقت و تميزي پيش ببرند، يعني ظواهر كار خيلي چشم‌نواز و درست جلوه مي‌كند، اما عمل آنها معمولا حتي نيمي از نتيجه‌اي كه در كشور ما حاصل مي‌شود، نيست. اروپايي‌ها اساسا بقيه مردم دنيا را غيرمتمدن مي‌دانند و معتقد هستند كه همه‌ چيز بايد با شيوه آنها سنجيده شود و معيار درست، استانداردهاي آنهاست! 
اگر براي آنها توضيح دهيد كه نظام درماني ايران ده‌ها برابر كارآمدتر و درست‌تر و انساني‌تر عمل مي‌كند، باور نمي‌كنند. براي آنها سه، چهار ساعت انتظار كشيدن و نشستن تا اينكه توسط دكتر عمومي معاينه شوند، عادي است! چيزي كه حتي در كوچك‌ترين كلينيك‌هاي بهداشت و درمان در دورافتاده‌ترين مناطق كشور ما هم اتفاق نمي‌افتد.
آنها هيچ سنجه‌اي را جز معيارهاي اروپايي نمي‌شناسند، شيوه عمل دستگاه فرهنگي و تبليغي‌‌شان هم چنان كار كرده كه اين مفهوم به باور و ايمان قلبي تبديل شده است. در نظر آنها سيستم بهداشتي‌‌شان انسان‌محور و كارآمد است، اما واقعيت اين است كه نظام درماني در بسياري از كشورهاي اروپاي غربي، ظالمانه، غيرانساني و پول‌محور است. از اين گذشته، پزشكان در تشخيص و درمان بيماري‌ها بسيار ضعيف و حتي مي‌توان گفت نادان و بي‌سواد هستند. دسترسي به پزشكان بسيار خوب و امكانات درماني كه واقعا بيمار را تحت مراقبتي نتيجه‌بخش قرار دهد، فقط براي افراد بسيار ثروتمند جامعه مهياست. عرض كردم بسيار ثروتمند، يعني حتي افرادي كه در شرايط مالي خوبي زندگي مي‌كنند، نمي‌توانند هزينه‌هاي درمان پيوسته يك بيماري سخت‌درمان را پرداخت كنند.
۲- ترس از همه ‌چيز، قرين زندگي انسان غربي است. انسان غربي به همه ‌چيز با ديده شك و نگراني نگاه مي‌كند. همين شيوه بنيان روابط انساني را در اين جوامع تحت تاثير خود قرار داده است. ترس از غريبه‌ها، ترس از همسايه، ترس از نوع رژيم غذايي، ترس از بيماري و هزاران ترس ديگر كه از صبح تا شام يك عضو جامعه غربي را دربرگرفته است. كوچك‌ترين موضوع نگران‌كننده‌اي آنها را در بحراني عميق و مسري فرو مي‌برد. 
چند سال پيش كه روسيه به اوكراين حمله كرده بود، عده زيادي از آنها را مي‌شناختم كه قصدشان، مهاجرت از اروپا به امريكاي جنوبي بود! آن روزها رنگ‌ها پريده و احوال مردم سخت آشفته بود و چشم‌ها از فرط وحشت حمله روسيه به غرب اروپا دو-دو مي‌زد! همان موقع ما ايراني‌ها به نگراني‌هاي آنها مي‌خنديديم و آنها البته از دنده پهني ما تعجب مي‌كردند. 
خلاصه عرض كنم كه ترس حضور پررنگ‌‌تري نسبت به اطمينان و خوشي در زندگي غربي دارد، ترس و اضطراب به تنهايي‌ها ختم مي‌شود. زندگي‌ها خلاصه مي‌شود در آخر هفته‌هايي كه فرصت كوتاهي براي رفتن به كافه و رستوران پيش مي‌آيد و نوشيدني و غذايي خوردن و بازگشتن. 
كيفيت خدمات سطحي بسيار نازل‌تر از آنچه در ايران در دسترس همگان است، دارد. در ايران شما مي‌توانيد در خانه‌تان بنشينيد و همه كارهايتان را با اپليكيشن‌هاي بسيار كارآمد موبايل انجام بدهيد، از ويزيت دكتر عمومي و متخصص گرفته تا خريد نان و نوشابه و خبر كردن تاكسي و پيك موتوري و وانت و كاميون تا باز كردن لوله و تعمير ۲۴ساعته يخچال و كولر و انتقال پول بين بانك‌ها و انجام معاملات و بسياري امور ديگر كه شما از من بهتر مي‌دانيد.
۳- مي‌دانم اينها را كه نوشته‌ام سبب خواهد شد كه عده‌اي صفت ماله‌كش و مانند اينها به من بدهند كه البته در روزهاي جنگ و پيش و پس از آن زياد از اين حرف‌ها شنيده‌ام، اما انصاف نيست كه اينها را ننويسم. وظيفه روزنامه‌نگاري‌ام است كه بگويم، ما يكي از بهترين و امن‌ترين سيستم‌هاي توزيع و توليد و امنيت غذايي جهان را داريم. من در كمتر كشوري ديده‌ام كه بيشتر قفسه‌هاي سوپرماركت‌ها با محصولات توليد ملي خودشان پر شده باشد. محصولات خوراكي ايراني، در مقايسه با نمونه‌هاي خارجي، كيفيت بسيار خوبي دارند. وا اسفا كه در زمينه عرضه و بسته‌بندي و تبليغ در تمامي عرصه‌ها ما وامانده و نابلد هستيم. بهترين بستني‌هاي جهان را در بسته‌بندي‌هاي زشت و گل‌درشتي عرضه مي‌كنيم و آن‌طرفي‌ها درست برعكس، خوردني‌هاي مضر و كارخانه‌اي و شيميايي‌شان را در بسته‌بندي و رنگ و لعاب و شعار سلامتي به حلق مشتري فرو مي‌كنند.
همين الكن بودن زبانمان و اينكه نمي‌توانيم نقاط قوت خود را حتي براي مردم خودمان هم شرح بدهيم به «توهم بدبختي» بين ما دامن زده است. آن عده قليل مدعي مالكيت كشور و دين و انقلاب هم به اين توهم بدبختي دامن مي‌زنند و به خيال خود با اين كار ضد ميهني به حساب رقيب سياسي داخلي مي‌رسند، مصداق يكي بر سر شاخ بن مي‌بريد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون