ادامه از صفحه اول
جاويدنامان كشاكش جان و آتش ويرانگر
كسي كه براي نجات طبيعت، خود را به دامان آتش ميزند، تفاوتي با كسي كه در هنگامه دفاع از سرزمين به رويارويي با دشمن متجاوز ميرود، ندارد؛ اگرچه ممكن است به دليل ادراك ضعيف از اهميت طبيعت و محيطزيست، چنين فداكاري سترگي توسط برخي از افراد جامعه به خوبي شناخته نشود. طبيعت و محيط زيست، پايه و بنياد زندگي است و اگر از بين روند، ديگر زيست و سامانه اجتماع انساني وجود نخواهد داشت. سويه دردمندي چنين حوادثي، به تكرار پياپي آنها برميگردد كه ويرانگريهاي جبرانناپذيري در پي دارند. شگفت اينكه نظارت سازنده بر طبيعت و پيشگيري از حوادث اينچنيني هنوز در جامعه جايگاهي نيافته است و افزون بر آن، تمهيدات و ابزارهاي مناسب براي مهار و كنترل چنين آتشسوزيهايي فراهم نشده است و دلسوزان طبيعت ناچارند توان جسمي و احساس دروني خود نسبت به طبيعت را تنها ابزار رويارويي و مهار چنين آتشسوزيهايي سازند. در حالي كه در ماههاي گرم سال، چنين آتشسوزيهايي محتمل است، چرا در اين كشور ابزارها و فناوريهاي نوين مهار آتش فراهم نميگردد؟! دامنه آتشسوزيها، گاه چنان گسترده است كه هزاران نيروي انساني با ابزارهاي ساده كنوني نيز توان مهار آنها را ندارند و بلكه خطر جاني، نيروهاي امدادگر و داوطلب مهار آتش را تهديد ميكند. در كشورهاي پيشرفته كه به دليل شرايط اقليمي ،دامنه و شمار آتشسوزيها در جنگلهاي آنها كمتر از كشور ماست، هواپيماها و بالگردهاي ويژه اطفاء آتش به كار بسته ميشوند. در فضاي ديوانسالاري كشور ما، سازمانهاي گوناگوني چون پدافند غيرعامل و ... وجود دارند كه يكي از وظايف آنها شناسايي خطرات احتمالي و اتخاذ سياستهاي پيشگيرانه در برابر اين خطرات است، ولي گويا سازمانهاي تأسيسي تاكنون نتوانستهاند چنين انتظاراتي را برآورده سازند.
كار جوانان جاويدنام براي حفظ طبيعت داراي بالاترين مرتبه ارزش انساني و اجتماعي است و الگويي براي از خودگذشتگي شهروندان در راه ميهن، همميهنان و داشتههاي آنها است. با اين وجود، ضرورت دارد كاربستهاي اجرايي براي شناسايي و پيشبيني رخدادهاي احتمالي در عرصه طبيعي تدوين گردد، تمهيدات لازم براي پيشگيري و مهار چنين حوادثي به كار بسته شود. براي پاسداشت جنگلهاي كمياب و تنوع زيستي كشورمان، به جاي اعتبارهاي كلاني كه به صورت كور و گمنام هزينه ميشوند، بهتر آن است به محيط زيست و طبيعت و حفاظت از آن در برابر حوادث مترقبه و غيرمترقبه توجه جدي و عملي انجام شود.
به مناسبت جنبش مشروطهخواهي ايرانيان
ميتوان گفت برخي هدفهايي كه پس از يكصد و نوزده سال كه از آغاز مشروطيت ميگذرد جامعه ايران هنوز به آنها نائل نشده و بعضي در نتيجه تحولات به صورت ديگري حاصل شده است. درباره انقلاب مشروطيت ايران كه از مهمترين حوادث اجتماعي كشور ما به شمار ميرود، تاليفات و تتبعات زيادي توسط محققان و مورخان ايراني و خارجي انجام يافته كه اغلب نوشته كساني است كه از روي اعتقاد و ايمان در عين بيغرضي (خود) شاهد صديق بودهاند. از زمان جنگ با پرتغاليها كه سرداران صفويه به قدرت نظامي اروپاييان پي بردند، برتري صنعتي و فني اروپاييان براي مردم متفكر و صاحبنظر امري محرز شد، ولي سلطه و نفوذ سنن و عادات گذشته از موانع عمده تغيير مسير بود. تبديل سلسلههاي سلاطين از صفويه به افشاريه، زنديه و قاجاريه فقط چهره حكام را تغيير ميداد بدون اينكه نظام اقتصادي و فلسفه زندگي اجتماعي دگرگون شود، ولي در عين حال نظير هر تغيير آشكار سياسي، مبين يك سلسله تغييرات نامرئي اجتماعي يعني حاكي از بروز يك تشنج عميق در وضع زندگي جامعه بود كه از اواخر دوران صفويه شروع شد. انتشار روزنامه وقايع اتفاقيه به وسيله اميركبير و چاپ و انتشار كتب و جزواتي كه ترجمه آثار متفكران غربي بود به تدريج موجب آگاهي بيشتر افراد مملكت از كم و كيف پيشرفتهاي ملل اروپايي شد .
نويسندگان متعددي از ميان دانشمندان زمان و حتي اشراف ناراضي برخاستند كه در زمينه آشنا كردن ايرانيان با پيشرفتهاي علمي، صنعتي و نهضتهاي فكري به صورت نخستين مبشران و مناديان تمدن اروپايي درآمدند و با نشر جزوات متعدد افكار و عقايد جديد را درباره شوون گوناگون زندگي اجتماعي اشاعه دادند و انتقادات طنزآميز آنها در شكستن ساختمان فكري كهنه و درهم كوفتن معتقدات رجال و درباريان پرادعا و كم مايه اثري عميق داشت.
نسل جوان؛ چالشها و فرصتها در دنياي معاصر
هزينههاي بالاي تحصيل ازجمله مشكلات اقتصادي هستند كه نسل جوان را تحتفشار قرار داده است. اين مسائل ميتوانند منجر به نااميدي و كاهش انگيزه در آنها شوند. فشارهاي اجتماعي نسل جوان تحت فشارهاي اجتماعي زيادي قرار دارد، ازجمله انتظارات خانواده، دوستان و جامعه. اين فشارها ميتواند بر سلامت روان آنها تاثير منفي بگذارد. عدم دسترسي به فرصتها در بسياري از كشورها، عدم دسترسي به فرصتهاي شغلي، آموزشي و اجتماعي ميتواند مانع پيشرفت نسل جوان شود. اين مساله به ويژه در مناطق محروم و روستايي بيشتر مشهود است. با وجود مزاياي رسانههاي اجتماعي، تاثيرات منفي آنها نيز قابل توجه است. انتشار اخبار جعلي، فشار براي داشتن تصوير ايدهآل و مقايسه اجتماعي ميتواند بر سلامت روان نسل جوان تاثير بگذارد.
فرصتها براي نسل جوان- با وجود چالشها، نسل جوان داراي فرصتهاي بينظيري نيز هست: دسترسي به اطلاعات اينترنت و رسانههاي اجتماعي به نسل جوان اين امكان را ميدهند كه به راحتي به اطلاعات دسترسي پيدا كنند و از تجربيات ديگران بهرهمند شوند. توانايي سازماندهي نسل جوان ميتواند از رسانههاي اجتماعي براي سازماندهي فعاليتها، جنبشها و كمپينهاي اجتماعي استفاده كند. اين توانايي ميتواند به آنها كمك كند تا صداي خود را به گوش ديگران برسانند. خلاقيت در كارآفريني نسل جوان با استفاده از فناوريهاي نوين ميتواند كسب و كارهاي خود را راهاندازي كند و به ايجاد اشتغال كمك كند. كارآفريني ديجيتال يكي از زمينههايي است كه در سالهاي اخير رونق يافته است.
تاثيرگذاري بر سياست: نسل جوان ميتواند با مشاركت فعال در سياست، بر تصميمگيريها تاثير بگذارد. اين مشاركت ميتواند شامل رايگيري، شركت در اعتراضات و فعاليتهاي مدني باشد. نسل جوان امروز با چالشها و فرصتهاي بينظيري روبهرو است. آگاهي اجتماعي، خلاقيت و توانايي استفاده از فناوري ميتواند به آنها كمك كند تا تغييرات مثبتي در جامعه ايجاد كنند، اما براي تحقق اين پتانسيل، نياز به حمايت و فرصتهاي مناسب ازسوي دولتها، نهادهاي آموزشي و جامعه وجود دارد. سرمايهگذاري در آموزش، ايجاد فرصتهاي شغلي و حمايت از ابتكارات جوانان ميتواند به ساختن آيندهاي روشنتر براي نسل جوان كمك كند.