• 1404 سه‌شنبه 14 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6109 -
  • 1404 سه‌شنبه 14 مرداد

الهيات جنگ: كاوشي در تقاطع دين، اخلاق و خشونت

رقص ايمان در ميدان نبرد

عظيم محمودآبادي

جنگ، به عنوان يكي از پيچيده‌ترين و بحث‌برانگيزترين پديده‌هاي انساني، از ديرباز با پرسش‌هاي عميق الهياتي و اخلاقي گره خورده است. الهيات جنگ، شاخه‌اي از مطالعات ديني است كه به بررسي چگونگي توجيه، محدودسازي، يا محكوميت جنگ در اديان مختلف مي‌پردازد. آيا جنگ مي‌تواند در خدمت اهداف الهي باشد؟ آيا اديان، خشونت را مشروعيت مي‌بخشند يا آن را نهي مي‌كنند؟ اين پرسش‌ها از زمان‌هاي كهن تا جهان امروز، ذهن الهي‌دانان، فيلسوفان و رهبران ديني را به خود مشغول كرده است. اين مقاله با كاوش در ديدگاه‌هاي اديان ابراهيمي (يهوديت، مسيحيت، اسلام) و اديان شرقي (هندوئيسم، بوديسم، تائوئيسم)، به اين موضوع مي‌پردازد و با استناد به منابع معتبر، چارچوبي جامع براي فهم الهيات جنگ ارايه مي‌دهد. هدف اين نوشتار، ارايه تحليلي عميق از مفاهيم جنگ در اديان، چالش‌هاي مدرن، و راهكارهاي صلح ‌طلبانه  است.

۱- جنگ در اديان ابراهيمي: تقدس، دفاع و محدوديت‌هاي اخلاقي
پيش از اينكه در مورد الهيات جنگ در آيين يهوديت سخن بگوييم لازم به ذكر است آنچه در اين روزها و سال‌ها و بلكه دهه‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي مي‌‌بينيم هيچ ارتباطي با يهوديت و پيروان آيين حضرت موسي (ع) ندارد. نه فقط به اين دليل كه اين آيين در طول تاريخ به كرات مورد تحريف و انحراف قرار گرفته است، بلكه آنچه در طول تاريخ رژيم صهيونيستي شاهد هستيم حتي با يهوديت موجود تحريف شده هم نسبتي ندارد. چنانكه رژيم صهيونيستي اساسا هيچ‌وقت «كشور» به معناي متعارف آن نبوده بلكه صرفا يك پايگاه نظامي مجهز براي قدرت‌هاي استعمارگر و سلطه‌جو بوده است. لذا آنچه در ادامه از منظر الهيات يهوديت آمده است صرفا منظور از آن پيروان دين يهودي است و نه ايدئولوژي غيرانساني و آپارتايد صهيونيسم و باند جنايتكاري كه در طول دهه‌هاي گذشته بر سرزمين‌هاي اشغالي حاكميت داشته است. 
۱.۱- يهوديت: جنگ‌هاي الهي در تورات و تفاسير رباني - در سنت يهودي جنگ در متون مقدس -به‌ويژه تورات- به ‌صورت «ميلخمت ميتسوا» (جنگ‌هاي واجب) و «ميلخمت رشوت» (جنگ‌هاي اختياري) مطرح شده است. جنگ‌هاي واجب، مانند فتح كنعان در كتاب يوشع، به دستور مستقيم خداوند انجام مي‌شدند و هدفشان اجراي عدالت الهي يا حفاظت از قوم يهود بود. در كتاب تثنيه (۲۰: ۱-۴)، خداوند به قوم اسراييل وعده مي‌دهد كه در جنگ‌هايشان همراهشان خواهد بود، مشروط بر اينكه ايمان خود را حفظ كنند. اين جنگ‌ها اغلب با آيين‌هاي مذهبي، مانند دعا و قرباني، همراه بودند. مفسران يهودي مانند راشي (قرن يازدهم) و مايمونيدس (قرن دوازدهم) بر قواعد اخلاقي جنگ تاكيد كرده‌اند. مايمونيدس در ميشنه توراه (كتاب پادشاهان و جنگ‌ها، فصل ششم) مي‌نويسد كه پيش از آغاز هر جنگ، بايد پيشنهاد صلح به دشمن داده شود، مگر در مواردي كه دشمنان به ‌طور مستقيم قوم اسراييل را تهديد كنند. همچنين، تخريب غيرضروري، مانند قطع درختان ميوه‌دار يا كشتن غيرنظاميان، ممنوع است. اين اصول نشان‌دهنده تلاش يهوديت براي ايجاد تعادل بين ضرورت جنگ و اخلاق ديني است. با اين ‌حال، برخي جنگ‌هاي عهد عتيق، مانند نابودي كامل اقوام عمالقه، چالش‌هاي الهياتي ايجاد كرده‌اند. مفسران مدرن يهودي، مانند خاخام جاناتان ساكس، اين متون را در بستر تاريخي و نمادين تفسير مي‌كنند و معتقدند كه اين داستان‌ها به معناي واقعي كلمه دستور جنگ مدرن نيستند. 
۱.۲- مسيحيت: از صلح‌طلبي عيسي تا جنگ‌هاي صليبي - مسيحيت اوليه با تعاليم عيسي مسيح، كه در انجيل متي (۵: ۳۸-۴۴) بر محبت به دشمنان و پرهيز از خشونت تاكيد دارد، به عنوان ديني صلح‌طلب شناخته مي‌شد. عيسي در خطبه بالاي كوه مي‌فرمايد: «هر كه به‌صورت تو سيلي زند، روي ديگرت را نيز به سوي او بگردان.» اما با تبديل مسيحيت به دين رسمي امپراتوري روم در قرن چهارم، الهيات جنگ پيچيدگي بيشتري يافت. آگوستين قديس (۳۵۴-۴۳۰ م) نظريه «جنگ عادلانه» را مطرح كرد كه بعدها توسط توماس آكويناس (قرن سيزدهم) تكميل شد. اين نظريه شامل دو بخش است: 
 معيارهاي مشروعيت آغاز جنگ (Jus ad bellum) و معيارهاي رفتار در جنگ؛ معيارهاي جوس اد بلوم شامل داشتن دليل عادلانه (مانند دفاع از خود)، نيت درست، و تناسب است. جوس اين بلو بر رعايت اصول اخلاقي، مانند اجتناب از كشتن غيرنظاميان، تاكيد دارد. با اين ‌حال، جنگ‌هاي صليبي (۱۰۹۵-۱۲۹۱) نمونه‌اي از انحراف اين نظريه به سوي خشونت‌هاي تهاجمي بود. پاپ اوربان دوم با فراخوان جنگ صليبي، آن را «اراده خدا» ناميد، اما اين جنگ‌ها منجر به خونريزي گسترده و تخريب روابط بين اديان شد. الهي‌دانان مدرن مسيحي، مانند پاپ فرانسيس، جنگ را محكوم كرده و بر صلح‌طلبي تاكيد دارند.
۱.۳- اسلام: جهاد، دفاع و قواعد اخلاقي- در اسلام، مفهوم جهاد يكي از مهم‌ترين مباحث الهيات جنگ است. جهاد به دو نوع «اكبر» (مبارزه با نفس) و «اصغر» (مبارزه مسلحانه) تقسيم مي‌شود. قرآن كريم در سوره بقره (آيه ۱۹۰) مي‌فرمايد: «و در راه خدا با كساني كه با شما مي‌جنگند، بجنگيد، ولي تجاوز نكنيد كه خداوند تجاوزگران را دوست ندارد.» اين آيه بر دفاع مشروع و پرهيز از زياده‌روي تاكيد دارد. فقهاي اسلامي ‌- اهل سنت ‌- شخصيت‌هايي نظير مالك و شافعي، قواعد سخت‌گيرانه‌اي براي جنگ وضع كرده‌اند. براي مثال، حديثي از پيامبر (ص) در صحيح مسلم (حديث ۱۷۳۱) مي‌گويد: «با نام خدا بجنگيد، اما از حد نگذريد و خيانت نكنيد.» كشتن غيرنظاميان، زنان، كودكان، سالخوردگان و تخريب منابع طبيعي ممنوع است. در جنگ خيبر، پيامبر (ص) دستور داد كه درختان دشمن قطع نشود، مگر در موارد ضروري. با اين ‌حال، تفاسير افراطي از جهاد در دوران مدرن، مانند آنچه در گروه‌هاي تروريستي مانند داعش ديده مي‌شود، از سوي علماي برجسته مانند يوسف القرضاوي و نهاد الازهر محكوم شده است. اين تفاسير، كه اغلب براي اهداف سياسي به كار مي‌روند، با اصول سنتي جهاد در تضاد هستند. در مورد شيعه هم كه اساسا جنگ ابتدايي در زمان غيبت ممنوع و حرام است اما دفاع از نفوس مسلمين و اراضي و سرزمين‌هاي آنها حقي مسلم و بلكه واجبي قطعي و لايتغير است. حتي در زمان حاكميت معصوم هم ‌-  مشخصا دوره حكومت اميرالمومنين (ع)‌- هيچ جنگ ابتدايي توسط ايشان نه در قلمروي اسلامي و نه در خارج از آن آغاز نشد. چنانكه هر سه نبرد جمل، صفين و نهروان در واقع فتنه‌انگيزي‌هاي مسلحانه گروه‌هاي مخالف حاكميت اميرالمومنين بود كه البته با دفاع مقتدرانه ايشان مواجه شد. در طول حكومت ايشان ‌-برخلاف دوره‌هاي قبلي و بعدي‌- هيچ جنگ و جهادي با سرزمين‌هاي خارج از قلمروي اسلامي و حاكمان آنان نيز صورت نگرفت. 
۲- الهيات جنگ در اديان شرقي: تعادل بين وظيفه و صلح
۲.۱- هندوئيسم: دارما و وظيفه جنگجو- بهگود گيتا، متن مقدس هندوئيسم، يكي از عميق‌ترين تأملات درباره جنگ را ارايه مي‌دهد. در اين متن، آرجونا، جنگجوي ترديدكننده، از كريشنا، تجسم الهي، راهنمايي مي‌خواهد. كريشنا به او مي‌گويد كه به عنوان يك كشتريا (جنگجو)، وظيفه (دارما) او جنگيدن براي حفظ نظم كيهاني (ريته) است. كريشنا مي‌فرمايد: «به نتايج مپرداز، تنها وظيفه‌ات را انجام بده» (بهگود گيتا، ۲: ۴۷). اين ديدگاه جنگ را در چارچوب اخلاقي و معنوي توجيه مي‌كند، اما بر بي‌علاقگي به نتايج مادي تاكيد دارد. هندوئيسم همچنين بر  اهيمسا (پرهيز از خشونت) تاكيد دارد، اما اين اصل در شرايطي مانند دفاع از عدالت يا نظم اجتماعي قابل تعديل است. مفسران مدرن هندو، مانند سوامي ويوكاناندا، معتقدند كه جنگ تنها در موارد ضروري و با نيت پاك مشروع است.
۲.۲- بوديسم: صلح‌طلبي در برابر واقعيت‌هاي سياسي- بوديسم به‌ طور كلي با اصل اهيمسا و پرهيز از خشونت شناخته مي‌شود. بودا در دهاما پاد مي‌گويد: «نفرت با نفرت پايان نمي‌يابد، بلكه با محبت پايان مي‌يابد.» اين اصل، اساس صلح‌طلبي بودايي است.  با اين ‌حال، تاريخ بوديسم نمونه‌هايي از توجيه خشونت را نشان مي‌دهد. براي مثال، در سري‌لانكا، راهبان بودايي در قرن بيستم از جنگ عليه تاميل‌ها حمايت كردند، با استدلال حفظ وحدت ملي و دين بودايي. در ميانمار نيز، جنبش‌هاي بودايي افراطي عليه اقليت‌هاي مسلمان خشونت به خرج داده‌اند. اين تناقض‌ها نشان‌دهنده چالش‌هاي الهياتي در تطبيق اصول صلح‌طلبانه با واقعيت‌هاي سياسي است. الهي‌دانان بودايي مدرن، مانند دالايي لاما، بر بازگشت به اصول صلح‌طلبانه تاكيد دارند.
۲.۳- تائوئيسم و كنفوسيانيسم: جنگ به عنوان شكست هارموني-  تائوئيسم و كنفوسيانيسم هر دو بر هماهنگي و اجتناب از درگيري تاكيد دارند. لائوتسه در تائو ته چينگ (فصل ۳۱) مي‌نويسد: «سلاح‌ها ابزار شومي هستند و جنگ نشانه شكست هارموني است.» او جنگ را نتيجه عدم تعادل طبيعي و اجتماعي مي‌داند و حاكمان را به ديپلماسي و اصلاح اخلاقي تشويق مي‌كند. كنفوسيوس نيز در آنالكت‌ها (كتاب ۱۲: ۷) مي‌گويد: «حكومت خوب از جنگ جلوگيري مي‌كند.» اين دو مكتب جنگ را آخرين راه‌حل و نشانه ناكامي در اداره جامعه مي‌دانند.

۳- نظريه جنگ عادلانه: چارچوبي جهاني براي مشروعيت
۳.۱- ريشه‌هاي مسيحي و تحول سكولار- نظريه جنگ عادلانه كه ريشه در الهيات مسيحي دارد، توسط آگوستين و آكويناس توسعه يافت و در قرن بيستم به يك چارچوب حقوقي-اخلاقي بين‌المللي تبديل شد كه پيش‌تر مورد اشاره قرار گرفت. 
1- معيارهايي مانند دليل عادلانه (دفاع از خود يا عدالت)، نيت درست، و تناسب.
2- رعايت اصول اخلاقي در جنگ، مانند پرهيز از هدف قرار دادن غيرنظاميان و استفاده متناسب از خشونت.
اين نظريه در قوانين بين‌المللي، مانند منشور سازمان ملل متحد (ماده ۵۱)، تاثير گذاشته است.
۳.۲- مقايسه با اديان ديگر- 
در اسلام، قواعد جهاد شباهت زيادي به نظريه جنگ عادلانه دارد. براي مثال، دفاع مشروع، ضرورت و پرهيز از تجاوز اصول مشترك هستند. در هندوئيسم، مفهوم دارما معياري براي مشروعيت جنگ ارايه مي‌دهد. در بوديسم و تائوئيسم، جنگ به عنوان آخرين راه‌حل پذيرفته مي‌شود، اما با تاكيد بر صلح و ديپلماسي.

۴- چالش‌هاي مدرن الهيات جنگ
۴.۱- سلاح‌هاي كشتار جمعي و پرسش‌هاي اخلاقي- ظهور سلاح‌هاي هسته‌اي، شيميايي و بيولوژيكي پرسش‌هاي جديدي را در الهيات جنگ مطرح كرده است. در اسلام، احاديث پيامبر (ص) تخريب محيط‌زيست و كشتار غيرنظاميان را نهي مي‌كنند. در مسيحيت، پاپ ژان پل دوم در سال ۱۹۸۲ استفاده از سلاح‌هاي هسته‌اي را «غيراخلاقي» خواند. اين موضوع نشان‌دهنده نياز به بازنگري در اصول سنتي جنگ است. در عالم تشيع هم مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در فتوايي مشهور هر نوع ساخت، استفاده و نگهداري از سلاح‌هاي كشتار جمعي را حرام قطعي اعلام كرده‌‌اند. 
۴.۲- تروريسم و جنگ‌هاي نامتقارن- تروريسم و جنگ‌هاي نامتقارن، مانند اقدامات گروه‌هاي افراطي و سلفي، چالش‌هاي جديدي ايجاد كرده‌اند. اين گروه‌ها با تفاسير نادرست از متون ديني، خشونت را توجيه مي‌كنند. برخي از علماي جهان اسلام مانند يوسف القرضاوي و همچنين نهادهاي مسيحي مانند واتيكان اين تفاسير را محكوم كرده‌اند.
۴.۳- صلح‌طلبي و مقاومت غيرخشونت‌آميز- جنبش‌هاي صلح‌طلبانه ديني، مانند جنبش گاندي در هند و مارتين لوتر كينگ در امريكا، نشان داده‌اند كه دين مي‌تواند ابزاري براي مبارزه غيرخشونت‌آميز باشد. گاندي با الهام  از   اهيمسا و  كينگ  با تكيه  بر تعاليم  مسيحي، الگوهاي موفقي از مقاومت صلح‌آميز ارايه كردند.

نتيجه‌گيري: الهيات جنگ و آينده صلح
الهيات جنگ، به عنوان يك حوزه ميان‌رشته‌اي، نشان‌دهنده تقاطع پيچيده دين، اخلاق و سياست است. اديان مختلف، با وجود تفاوت‌هايشان، بر حفظ كرامت انساني و محدود كردن خشونت تاكيد دارند. در جهان مدرن، چالش‌هايي مانند سلاح‌هاي پيشرفته، تروريسم و جنگ‌هاي سايبري نيازمند بازتعريف مفاهيم جنگ و صلح هستند. الهيات جنگ مي‌تواند با تكيه بر اصول مشترك اديان، راه را براي جهاني صلح‌آميزتر هموار كند.

 فهرست منابع: 
1- آگوستين قديس. (۴۳۰ م). شهر خدا. ترجمه انگليسي: Henry Bettenson, Penguin Classics, ۲۰۰۳.
2- القرآن الكريم. سوره بقره، آيه ۱۹۰.
3- مايمونيدس. (۱۲ قرن) . ميشنه توراه. بخش قوانين جنگ.
4- بهگود گيتا. ترجمه انگليسي: Eknath Easwaran, Nilgiri Press, ۲۰۰۷.
5- والزر، مايكل. (۱۹۷۷) . جنگ‌هاي عادلانه و ناعادلانه. نيويورك: Basic Books.
6- القرضاوي، يوسف. (۲۰۰۹) . فقه الجهاد. قاهره: دارالوفاء.
7- تائو ته چينگ. ترجمه انگليسي: Stephen Mitchell, Harper Perennial, ۱۹۸۸.
8- صحيح مسلم. حديث شماره ۱۷۳۱.


 در سنت یهودی جنگ در متون مقدس -به‌ویژه تورات- به‌ صورت «میلخمت میتسوا» (جنگ‌های واجب) و «میلخمت رشوت» (جنگ‌های اختیاری) مطرح شده است. جنگ‌های واجب، مانند فتح کنعان در کتاب یوشع، به دستور مستقیم خداوند انجام می‌شدند و هدفشان اجرای عدالت الهی یا حفاظت از قوم یهود بود. در کتاب تثنیه (۲۰:۱-۴)، خداوند به قوم اسرايیل وعده می‌دهد که در جنگ‌هایشان همراهشان خواهد بود، مشروط بر اینکه ایمان خود را حفظ کنند. این جنگ‌ها اغلب با آیین‌های مذهبی، مانند دعا و قربانی، همراه بودند.
   مسیحیت اولیه با تعالیم عیسی مسیح، که در انجیل متی (۵:۳۸-۴۴) بر محبت به دشمنان و پرهیز از خشونت تاکید دارد، به‌ عنوان دینی صلح‌طلب شناخته می‌شد. عیسی در خطبه بالای کوه می‌فرماید: «هر که به‌ صورت تو سیلی زند، روی دیگرت را نیز به‌ سوی او بگردان.» اما با تبدیل مسیحیت به دین رسمی امپراتوری روم در قرن چهارم، الهیات جنگ پیچیدگی بیشتری یافت.
 در اسلام، مفهوم جهاد یکی از مهم‌ترین مباحث الهیات جنگ است. جهاد به دو نوع «اکبر» (مبارزه با نفس) و «اصغر» (مبارزه مسلحانه) تقسیم می‌شود. قرآن کریم در سوره بقره (آیه ۱۹۰) می‌فرماید: «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، بجنگید، ولی تجاوز نکنید که خداوند تجاوزگران را دوست ندارد.» این آیه بر دفاع مشروع و پرهیز از زیاده‌روی تاکید دارد.
  تروریسم و جنگ‌های نامتقارن، مانند اقدامات گروه‌های افراطی و سلفی، چالش‌های جدیدی ایجاد کرده‌اند. این گروه‌ها با تفاسیر نادرست از متون دینی، خشونت را توجیه می‌کنند. برخی علمای جهان اسلام مانند یوسف القرضاوی و همچنین نهادهای مسیحی مانند واتیکان این تفاسیر را محکوم کرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون